دستاورد‌های سازمان ملل چه بوده است؟

۱۳۹۵/۰۶/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۰۹۳۹

گروه جهان

داگ هامرشولد، دومین دبیرکل سازمان ملل درباره این سازمان گفته بود: «آنچه انجام می‌دهیم رهبری مردم به بهشت نیست... بلکه تنها می‌خواهیم آنها را از جهنم نجات دهیم.» جهنمی که هامرشولد حرفش را می‌زد به خوبی قابل تصور است. کافی است وقایع جنگ جهانی دوم، کوره‌های آدم‌سوزی هیتلر و دست آخر حادثه بمب‌های هسته‌یی امریکا بر سر ژاپن را به یاد آورد تا متوجه سخنان او شد.

شیوه عملکرد این سازمان درباره بمب‌های هسته‌یی مورخان را دچار دو دستگی کرده است. با این حال شکی نیست که از سال1945 تا به امروز این سازمان نقش خودش را به عنوان سپر برای افتادن میلیون‌ها انسان در چنگال جهنمی جدید به خوبی ایفا کرده است. این سازمان همچنین کمک کرده تا از عمیق‌تر شدن فقر، مرگ کودکان در اثر بیماری‌ها، از گرسنگی و بالا گرفتن خطر جنگ به خاطر رقابت‌های ایدئولوژیکی واشنگتن و مسکو جلوگیری شود.

یونیسف، تشکیلات مخصوص کودکان سازمان ملل، امکان تحصیل و زندگی بهتر برای میلیون‌ها کودک ازجمله شخص بان‌کی‌مون، دبیر فعلی سازمان ملل متحد را فراهم کرده است. در عین حال برنامه‌های این سازمان برای کشورهایی که پس از جنگ جهانی دوم از چنگال استعمار رها شده بودند کمک شایانی کرده است.

70سال پس از تاسیس، سازمان ملل همچنان به عنوان تنها امید برخی از کشورها برای نجات آینده بشر قلمداد می‌شود. نجات‌دهنده‌یی که خود عاری از اشتباه نیست و در بعضی موارد به ظلم، ناکارآمدی و اعمال دیکتاتوری در کشورها محکوم شده است. یکی از این انتقادها مربوط به بروکراسی فلج‌کننده این سازمان است. شورای امنیت و پوشش‌های غیردموکراتیک و فاسد آن دومین موردی است که آماج انتقاد و تحقیر واقع شده است. به عقیده منتقدان این شورا به نام صلح وارد میدان می‌شود و چشمش را به نام دموکراسی به روی نسل‌کشی کشورها می‌بندد. این شورا در طول هفتاد سال بیش از 500میلیارد دلار در جهان «برای هیچ» هزینه کرده است.

دیوید شیرر، به عنوان یکی از اعضای بلندپایه این سازمان که در رواندا، بلگراد، افغانستان، عراق و اورشلیم خدمت کرده می‌گوید: «من نیز مثل خیلی‌های دیگر معتقدم که اگر شما در کشورتان سازمان مللی ندارید بهتر این است که یکی از بهترین‌هایش را خودتان اختراع کنید. این سازمان هم مثل خیلی‌های دیگر کامل نیست و نواقصی دارد.»

با آغاز هفتادمین دهه فعالیت این سازمان انتقادها از سوی کشورهای پیشرفته و غیر پیشرفته نیز بالا گرفته است. تنش میان دولت‌های غربی درباره سازمان ملل بر سر آن است که این سازمان به طرز ناکارآمدی در حال بزرگ‌تر شدن است و از نظر کشورهای در حال توسعه، قوانین غیردموکراتیک آن از سوی تامین‌کنندگان بودجه تعیین و اعمال می‌شود و این خود عامل نابرابری و جنگ و بزرگ‌تر شدن حباب هزینه‌ها و اعمال فشار بر کشورهای تنگ دست است.

بودجه‌یی همانند حباب

حتی با احتساب تورم، هزینه سالانه این سازمان تقریبا 40برابر زمانی است که تاسیس شده بود. سازمان ملل در حال حاضر 17سازمان تخصصی، 14صندوق کمک هزینه به کشورها، 17دبیرخانه با 41هزار کارمند در سراسر جهان دارد. بودجه عادی این سازمان - که هر دو سال یک بار تصویب می‌شود و تنها کفاف هزینه خورد و خوراک کارمندان است- در دو دهه گذشته دو برابر بزرگ‌تر شده و به چیزی حدود 5.4میلیارد دلار رسیده است. کارمندان بروکراتیک این سازمان با این بودجه به مراتب بسیار بهتر از کارمندان رسمی دولت امریکا زندگی می‌کنند. این تنها بخش کوچکی از حیف و میل‌های سازمان ملل است. نیروهای حافظ صلح بودجه جداگانه‌یی به اندازه 9میلیارد دلار در سال دارد تا تنها هزینه 120هزار کارمندش در قاره افریقا را تامین کند. برخی از عملیات‌های این گروه بیش از یک دهه طول کشیده تا حدی که بسیاری نمی‌توانند دلیل اصلی تشکیل و به راه افتادن برخی از عملیات‌ها در افریقا را به‌یاد بیاورند. در کنار این هزینه باید از کمک‌های داوطلبانه دولت‌ها نیز یادکرد که بخش بزرگی از هزینه‌های امدادرسانی و توسعه زیر مجموعه‌هایی همانند یونیسف را تامین می‌کند. این هزینه‌ها در طول 25سال گذشته بیش از شش برابر و معادل 28.8میلیارد دلار شده است. با وجود چنین ریخت و پاش‌هایی برخی از زیر مجموعه‌ها هشدار می‌دهند که در خطر ورشکستگی قرار دارند. گرت ایوانز، وزیر امورخارجه سابق استرالیا و یکی از منتقدان سرسخت نحوه اداره این سازمان می‌گوید: «هیچ سازمانی به اندازه سازمان ملل با کارکردی مثبت و هیجان‌انگیز وجود ندارد. در عین اینکه هیچ سازمانی نیز وجود ندارد که همانند این مجموعه با عجز و لابه بدترین عملکرد را از خودش نشان دهد. » از نظر ایوانز تلاش‌های او برای اصلاحات و پیشبرد بهتر اهداف سازمان ملل «آرمان‌گرایانه‌ترین و بی‌فایده‌ترین» تلاش‌هایی بوده که تا به امروز در زندگی داشته است.

این نظر تنها مختص ایوانز نیست و بخش کثیری از مقامات و دیپلمات‌های سازمان ملل با او هم‌عقیده هستند. والری آموس، وزیر سابق توسعه بین‌المللی بریتانیا، نیز در این باره می‌گوید: «بزرگ‌تر شدن دایره بروکراسی سازمان ملل موجب کند شدن سرعت آن در مسیر توسعه شده و این نگرانی‌های زیادی تولید می‌کند. یکی از مشکلات بزرگ این سازمان این است که از زمان تاسیس دایما در حال بزرگ شدن است بدون آنکه کارایی‌اش پیشرفتی داشته باشد. کار بسیاری از زیر مجموعه‌ها در حال تداخل با یکدیگر است بدون آنکه خود آنها بدانند دقیقا قرار است چه کاری انجام دهند.»

اصلاحات قریب‌الوقوع

10سال قبل جریان بزرگی برای اصلاحات روند جاری در سازمان ملل راه‌اندازی شد. این پنل تحت رهبری مشترک رهبران موزامبیک، نروژ، پاکستان و بریتانیا برگزار شد. در این پنل گوردون براون از طرف کشور انگلیس گزارش تند و تیزی ارائه کرد که نشان می‌داد روند امدادرسانی سازمان ملل چگونه در حال عمل کردن علیه اهداف خودش است. در این گزارش اهداف توسعه اغلب به صورت «پراکنده و ضعیف» و مدیریت کلی سازمان «ناکارآمد و غیرموثر» توصیف شده‌بود.

بر اساس این گزارش، رشد سازمان در طول سال‌ها آنقدر زیاد بوده که این بزرگی و عظمت در حال عمل کردن علیه اهداف خودش است. انتقادها به تعداد زیادی از کارمندان این سازمان اشاره دارند که وظایف‌شان بد و ناکارآمد تعریف شده است.

هزینه کارکنان به تنهایی دوسوم از بودجه سالانه را به خود اختصاص می‌دهد. از این‌رو جای تعجبی نخواهد بود اگر ببینیم عملیات‌های سازمان ملل متحد در 60کشور باید به بودجه‌یی در حد 2میلیون دلار قناعت کنند.

تمامی این آمارها حاکی از آن بود که این سازمان باید هرچه سریع‌تر به اصلاحاتی درخور دست پیدا کند. بر اساس همین گزارش همکاری میان سازمان‌ها به رقابت در زمینه کسب بودجه بیشتر و انجام عملیات‌های لاک‌پشتی و از رده خارج شده خلاصه شده است. در برخی بخش‌ها همانند آب و انرژی بیشتر از 20 ارگان و آژانس در حال فعالیت هستند. این در حالی است که فعالیت‌های امروزی آنها به جای آنکه به فعالیت در بخش‌های توسعه‌یی خلاصه شود بیشتر حالت رقابت در چارچوبی مشترک برای حفظ بودجه و سرپا نگهداشتن اداره‌شان به خود گرفته است.

با این وجود از نظر بان کی مون به عنوان یکی از نجات یافتگان سازمان ملل این تغییرات در حال انجام است و سرعت پایین آن نباید مانع از دیدن اثرات کلی‌اش شود. دبیرکل کنونی سازمان ملل در دهه1950 به دلیل درگیری‌ها در کشور کره مجبور شد با مادرش فرار کند و تحت تکفل برنامه‌های حمایتی سازمان ملل و یونیسف قرار بگیرد. او در این‌باره می‌گوید: «سازمان ملل امروز با آنچه 70سال قبل بود تفاوت‌های اساسی دارد. بنابراین بسیار مهم است که امروز بتواند اصول خودش را با شرایط امروز سازگار کند.»

اما آنچه دبیرکل سازمان ملل پیرامون تغییرات بنیادین و پر سرعت می‌بیند هر کسی توانایی دیدنش را ندارد. آخرین برنامه بزرگ این سازمان اجرای برنامه توسعه در 8کشور مختلف بود و انتظار می‌رفت نشانه‌های پیشرفت به زودی در آنها به چشم بیاید اما برخلاف انتظار اصلاحات و توسعه در هیچ یک از کشورهای مزبور اتفاق نیافتاد.

عدنان امین، اقتصاددان حوزه توسعه از کنیا و مدیر اجرایی این برنامه در گزارش مربوط به عملکرد آن گفت: «ایده برنامه‌های اینچنینی از سوی سازمان ملل و همچنین سازمان‌های مرتبط از قبیل بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول اساس ایده‌های خوب و جالبی هستند اما هرگز به آن اهدافی که در ابتدای اجرا برای آنها امیدوار بودیم دست نیافتند.»

به اعتقاد امین عموم گزارش‌های سازمان ملل در زمینه توسعه به دلیل استفاده از اصطلاحات تخصصی و در نظر نگرفتن بافت بومی نواحی غیرقابل استفاده هستند. او در این مورد تاکید می‌کند: «قطعا پیشرفت‌های تدریجی بسیاری در بعضی موارد به دست آمده است اما این پیشرفت‌ها نمی‌تواند ما را وادار کند تا بگوییم که سازمان ملل عامل تغییرات اساسی در جهان شده است.»

نگرانی درباره مدیریت و کارآمدی سازمان ملل به اندازه عمر این سازمان قدمت دارد. بروکراسی در نظر گرفته شده برای این سازمان بیشتر به نیت کارآمدی آن راه‌اندازی شد. اما در حال حاضر بزرگی بیش از حد این نظام علیه خودش در حال کردن است و آن را روز به روز از رسیدن به اهداف اولیه‌اش باز می‌دارد. از نقطه نظر منتقدان در صورتی که این اصلاحات در اسرع وقت اعمال نشود این نظام بروکراتیک به مرور دست‌و‌پای آن را در دستیابی به اهدف درون‌سازمانی نیز خواهد بست و این سازمان جهانی در باتلاق خودساخته‌اش گرفتار خواهد شد.

منبع: گاردین

مشاهده صفحات روزنامه