کاشت، داشت و برداشت حیات‌وحش در قرق اختصاصی

۱۳۹۳/۰۷/۱۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۲۲۳

تعادل ضعف‌های سازمان محیط زیست، غرش تفنگ شکارچیان مجوزدار و بی‌مجوز و حیات‌وحشی که چنان آب رفته و انگشت شمار شده که حتی بخشی از شکارچیان از درون مگسک تفنگ خود آن را حس می‌کنند باعث شده تا این شکارچیان دنبال راه‌حل بیفتند. چاره‌یی شکارچیانه؛ بگذارید شکارگاه بزنیم جمعیت حیات وحش را بیشتر می‌کنیم و به قاعده شکارمی‌کنیم. حیات وحش همچون مزرعه‌یی برای کاشت، داشت و برداشت.

فرداد مهدوی، مدیر ان جی او دوستداران طبیعت رفسنجان یکی از این افراد است. انجمن آنها در تیر 1387 با حضور 30 نفر از شکارچیان و طبیعت دوستان شهر رفسنجان تشکیل شد. این گروه، شکار غیرمجاز را یکی از دو دلیل اصلی کاهش جمعیت حیات وحش دانستند و اعضای گروه که اکثرشان شکارچیان غیرمجاز بودند، تصمیم گرفتند با تعیین منطقه منصورآباد در نزدیکی شهر رفسنجان، آنجا را مورد حفاظت قرار دهند و تعهد کنند تا در آنجا دست به شکار نزنند و با سازمان محیط زیست در آنجا همکاری کنند. فرداد مهدوی درباره منطقه منصورآباد و نحوه فعالیت گروهش در یک قرق اختصاصی می‌گوید: «منطقه منصورآباد 126هزار هکتار وسعت دارد، منطقه‌یی از شرق رفسنجان تا شهر بابک و مس سرچشمه. گروه ما برای همکاری با محیط زیست چند محیط‌بان را استخدام کرده که به آنها حقوق می‌دهد تا از حیات وحش محافظت کنند. ما افراد بومی را هم آموزش می‌دهیم تا شکار نکنند. حتی وقتی حیوانات به یونجه‌زارهای روستایی‌ها آمدند و غذا خوردند ما به روستاییان خسارت دادیم.»

این گروه در همان دوره در دیداری که با رییس وقت سازمان محیط زیست داشتند پیشنهاد تبدیل منصورآباد به قرق اختصاصی شکار و برعهده گرفتن مسوولیت آن را ارایه کردند و در تمام سال‌های اخیر پیگیر ایده خوده بوده‌اند. «ما درخواست داده‌ایم و از طریق فرماندار و استاندار و سازمان محیط زیست پیگیر پروژه قرق اختصاصی منصورآباد هستیم. ما می‌خواهیم کبک و تیهو پرورش دهیم و تورهای شکار برگزار کنیم. بیشتر شکارچیان ایران پرنده‌زن هستند که صید ورزشی محسوب می‌شود و لذت دارد. از شکار بزرگ هم اگر حفاظت کنیم می‌توانیم تور شکار آنها را برگزار کنیم. خانه‌های محلی و روستایی را هم با وام و بودجه‌های خصوصی تجهیز می‌کنیم تا افراد شرکت‌کننده در این تورها در آنها سکونت کنند و درآمدزایی برای روستایی‌ها داشته باشیم. می‌توانیم تورهای طبیعت‌گردی و عکاسی هم برگزار کنیم. ما در روز ملی یوزپلنگ هم برنامه‌های فرهنگی آشنایی با طبیعت و مسایل محیط زیست را با بچه‌های کانون پرورش فکری برگزار کردیم تا کودکان را با طبیعت آشنا کنیم و علاوه بر این آنها را عضوگیری کردیم.» اما افرادی که ملقب به شکارچیان تروفه هستند علاقه‌یی به شکار پرورشی ندارند. مهدوی در پاسخ به این موضوع می‌گوید: «بله شکارچیان تروفه برای شکار پرورشی پولی نمی‌دهند و ما این را در نظر گرفته‌ایم. اگر منطقه امن شود می‌توانیم با ازدیاد جمعیت تعدادی پروانه شکار تروفه صادر کنیم.»

مدیر گروه پیشنهاددهنده شکارگاه خصوصی منصورآباد از لوح تقدیری که گروهش از معصومه ابتکار گرفته و عنوان ان جی او برتر در کشور که نصیب گروهش شده یاد می‌کند اما سیاست‌های سازمان محیط زیست را نقد می‌کند: «دیدگاه ما با سازمان محیط زیست متفاوت است. سازمان 30 سال با شکار مبارزه کرده که نتیجه‌اش جبهه‌گیری شکارچی‌ها شده است. حیات وحش دارد از بین می‌رود ما به دیدگاه ضد شکار نیاز نداریم بلکه باید مدیریت انجام شود. خانم ابتکار یا دوستداران محیط زیست احساساتی هستند درحالی که باید واقع‌گرایانه عمل کنند اینکه بگوییم شکار یک کار زشت است و جنگ رسانه‌یی به راه بیندازیم جواب نمی‌دهد.»

او حتی جنبش شکستن تفنگ‌های شکاری که باعث ترک شکار عده‌یی از شکارچیان شده است را هم مورد انتقاد قرار می‌دهد: «تفنگ‌شکنان بیشتر جنبه سمبلیک دارد. در کردستان تعداد زیادی تفنگ غیرمجاز وجود دارد. این یک خوراک تبلیغاتی است. اینکه بگوییم شکار را ترک کنیم عمومیت نخواهد یافت. خود من شکارچی متخلف بودم. سازمان پروانه شکار نمی‌دهد اما به نورچشمی‌ها می‌دهد. یک منطقه مثل منصورآباد باید حفاظت شود تا سایر مناطق را تغذیه کند. ما جلسه گذاشتیم تا با حفاظت جمعیت را زیاد کنیم و بعدا خودمان شکار کنیم. ما برای شکار مرز گذاشتیم. اگر سازمان به ما مجوز دهد می‌توانیم جمعیت را بیشتر کنیم و بعد پروانه شکار صادر شود به شرط اینکه شکارچی‌ها شکار به قاچاق نروند.»

او در پاسخ به این سوال خبرنگار ایسکانیوز که وقتی آمار علمی و دقیقی از حیات وحش ایران در دست نیست چطور می‌شود شکار با پروانه را صحیح دانست می‌گوید: «ما خودمان آمارگیری را انجام دادیم. سال‌های 90 و 91 دو آمارگیری داشتیم. سازمان می‌گفت که در منصورآباد حیوانی نیست شما باید ثابت کنید. آنقدر که ما شکارچی‌ها به این مسایل اشراف داریم سازمان محیط زیست ندارد. در 18 دی سال 90 شش گروه 6 نفری به 6 نقطه رفتیم در هر گروه یک نفر هم از سازمان بود. ازساعت6 صبح دوربین‌کشی کردیم و هرچه دیدیم، یادداشت کردیم. روز بعد هم چهار اکیپ رفتند و مناطق را طوری انتخاب کردیم که همپوشانی نداشته باشند. در آمارگیری‌مان 117راس قوچ و میش، تعدادی کل و بز و تعداد کمی آهو ثبت کردیم. سال بعد هم همان مناطق را در همان روز رفتیم این‌بار همراهانمان از محیط زیست رفسنجان آمده بودند که در مجموع 198راس قوچ و میش دیدیم. سال 92 هم خواستیم دوباره برویم که هوا مه آلود بود و نشد. اما امسال دوباره این کار را انجام می‌دهیم. احتمالا در حال حاضر 500 راس قوچ و میش داریم. قوچ بزرگ داریم که تروفه هستند دست‌کم 20 راس آنها قابل برداشت هستند. در ترکیه حیات وحش نابود شده بود اما آمدند حفاظت و احیا کردند. الان تور قوچ قونیه 13روزه با شکار یک راس قوچ 45 هزار یورو است. بزرگ‌ترین طول شاخ قوچ 90 سانتیمتر است. الان ما 90 سانتی زیاد داریم. آمارگیری کار مشکلی است آمادگی جسمانی بالایی می‌خواهد سازمان محیط زیستی‌ها این تعصب و توان را ندارند. ما این منطقه را از خودمان می‌دانیم و تعصب داریم».

او درباره تفاوت نگاه‌ و عملکردشان به‌عنوان شکارچی با سازمان محیط‌زیست هم می‌گوید: «ما به شکل مردمی حمایت می‌کنیم. ماموران ما خیلی علاقه‌مند هستند خودشان از شکارچیان خبره هستند و خانوادگی شکارچی بوده‌اند. شکاربانی جرات برخوردی را که نیروهای ما می‌کنند، ندارد. از نگاه یک شکارچی محلی اگر ما برای شکار نرویم منطقه رو می‌آید، اما سازمان می‌آید پروانه می‌دهد و دلارش را هم می‌گیرد، شکارچی هم می‌گوید پس من شکارچی چی؟ و هم می‌رود شکار را می‌زند. ما معتقدیم که مدیریت دولتی ناکارآمد است. منطقه‌یی در استان بود که در آن می‌شد گله‌های 500 و 100تایی را دید. بعد شکاربانی آمد منطقه را حفاظت شده کرد و شکاربان کرمانی آورد. وقتی تابلوشان را آنجا نصب کردند شکارچی‌ها به منطقه جذب شدند و حیوانات را شکار کردند. اینکه فقط تابلو بزنید اما نیرو نداشته باشید فایده‌یی ندارد فقط افراد منطقه را می‌شناسند و سراغش می‌روند. با این روش سازمان محیط زیست به هیچ‌وجه نمی‌تواند موفق باشد. پارک ملی کبر در سال 57 در حدود 12هزار شکار داشت. الان بروید آنجا اگر 100 تا از آنها را بتوانید ببینید.»

او درباره موقعیت حقوقی و قانونی محیط‌بان‌های تحت استخدام گروهش در فعالیت‌های حفاظتی می‌گوید: «سازمان که از نیروهای ما حمایت حقوقی نمی‌کند آنها حتی از محیط‌بان‌های خود سازمان هم حمایت نمی‌کنند. ما دادستان‌ها و قاضی‌ها را دیدیم و برای‌شان توضیح دادیم که در حال چه کاری هستیم و از آنها خواسته‌ایم با شکارچیان غیرقانونی برخورد سخت‌تری کنند و حتی آنها را به منطقه برده‌ایم. دادستان‌ها پشت پرده از ما حمایت می‌کنند. نیروهای ما ضابط قضایی نیستند اما در عین حال هیچ‌وقت سابقه نداشته که در رفسنجان یک مامور سازمان یک شکارچی را به همراه شکارش در کوه دستگیر کند. اما محیط‌بان‌های ما موفق شدند با دست خالی شکارچی مسلح را در کوه دستگیر کنند. یک مورد دستگیری که توسط نیروهای ما انجام و باعث شد تا شکارچی که اسلحه غیرمجاز داشت در اطلاعات اعتراف کند و باند قاچاقچی اسلحه‌یی که اسلحه از استان فارس می‌آورد متلاشی شود. در نهایت هم کار به‌نام سازمان محیط زیست تمام شد.»

او با تعریف کردن یک برخورد خشن اعضای گروهش درباره امتیاز فعالیت حفاظتی محلی می‌گوید: «ما با کمک‌های مردمی فعال هستیم. برای حفاظت یک منطقه استانداردی از تعدادی نیرو لازم است که نه سازمان آن تعداد نیرو را دارد و نه ما. اما ما از شکارچی‌های محلی نیرو جذب کردیم و آنها مرز منطقه را رعایت می‌کنند. شکارچی که در عمرش 500 تا 600 شکار را زده است لطف می‌کند و در این منطقه شکار نمی‌رود. این کمک ارزشمندی است. خود شکارچی متخلف چون فکر می‌کند که این حیوانات سرمایه است و مال خودش و بچه‌هایش است به منطقه نمی‌رود. اگر میلیاردها تومان هم خرج کنند، نمی‌توانند به جنگ شکارچی‌ها بروند. اما در برخورد محلی اگر کسی گردن‌کلفتی کند برایش تبعات اجتماعی به بار می‌آورد. ما مورد داشتیم که اعضای گروه‌مان با ماشین از روی یکی از این افراد رد شدند و ما 6 ، 5 میلیون به آن فرد خسارت دادیم. این شیوه برخورد محلی باعث بالا رفتن فرهنگ مردم شده است.»

مدیرگروه دوستداران طبیعت رفسنجان روی درآمدزایی از طبع ویژه شکار شیوخ عرب حاشیه خلیج‌فارس هم برای پروژه منصورآباد حساب کرده است: «برای کار از آنها کمک می‌گیریم. مناطق کویری ایران برای پرنده هوبره و تغذیه و امنیت آن مناسب است و استان کرمان مسیر مهاجرت آنهاست. ما اگر این مسیر را امن کنیم و با یونجه‌کاری برای‌شان پناهگاه بسازیم تا تکثیر شوند، می‌توانیم از شیوخ عربی که دوست دارند با پرنده‌های شکاری‌شان به شکار هوبره بیایند برای کشور و منطقه درآمدزایی کنیم.»

او درباره اینکه آیا گروهش کار علمی نیز در این باره انجام داده است یا خیر، می‌گوید: «ما سعی کردیم از نظر علمی کار را تکمیل کنیم. یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی گردشگری تز خود را درباره قرق‌های اختصاصی برداشته بود و با کمک ما پرسشنامه‌هایی از جوامع محلی انجام داد و تحقیقات کاملش در جلسه دفاع دانشگاه نمره بالایی دریافت کرد. در این تحقیق مشخص شد که شاخص پایداری این قرق می‌تواند نمره بالایی داشته باشد. حالا او در حال کار روی توجیه اقتصادی کار است تا بتوان طرح را بهتر ارایه داد. در ایران چهار میلیون اسلحه جوازدار وجود دارد. این افراد اسحه خریدند که شکار کنند. اگر یک درصد از این جمعیت شکارچی را به منطقه جذب کنیم اشتغالزایی جدیدی را سازگار با شرایط ایران به‌وجود آورده‌ایم. در حال حاضر منابع آبی برای کار کشاورزی و صنعت در ایران با کمبود مواجه است و می‌توانیم با این منابع محدود حیات‌وحش را سیراب کنیم و از راه گردشگری درآمد جایگزین داشته باشیم. باید کافی‌شاپ و مراکزی برای مسافران درست کنیم و لیدرهایی باشند که حیات‌وحش و محیط زیست را بشناسند و تورهای طبیعت‌گردی را اجرا کنند.»

مشاهده صفحات روزنامه