عنوان فروشی، پدیدهای نامیمون در تشکلها
ضعف در تشکلگرایی یکی از مهمترین عواملی است که باعث ایجاد مشکلات زیادی در مباحث مالی فعالان بخش خصوصی در زمینه تشکلها میشود. یک دبیرخانه ساده با حداقل امکانات هر سال هزینههایی دارد که تنها با دادن حق عضویت ممکن نیست. از سوی دیگر تشکلهای بخش خصوصی نیز دارای مشکلات زیادی در ارائه خدمت هستند و هنوز این فرهنگ که بسیاری از خدمات باید صرفا از تشکلها گرفته شود تا آنها قوی شوند در بین فعالان بخش خصوصی شکل نگرفته است و تشکلها نیز چندان خدمات قوی ارائه نمیکنند که بتوان انتظار داشت که فعالان بخش خصوصی به سمت این تشکلها متمایل شوند.
این پدیده باعث شده است که راههای دیگری برای کسب درآمد در دستور کار تشکلها قرار گیرد. شاید اگر کمک مالی نهادهایی مانند اتاق بازرگانی به تشکلها نبود بسیاری از این تشکلها از پس پرداخت هزینههای روزانه خود نیز بر نمیآمدند و تشکلهایی که فاقد چنین حمایتهایی هستند به روشهای دیگری متمایل میشوند.
فروش عنوان، لوح تقدیر و نشان یکی از چنین روشهایی است که در چند ساله اخیر بسیار باب شده است. چند سال قبل تشکلهایی بحث برگزاری همایشها و معرفی چهرههای فعال بخش خصوصی را مطرح میکردند. این همایشها با گرفتن اسپانسر همراه میشد و کمک مالی به تشکلها در قالب این موضوع صورت میگرفت. با وجود این به مرور اسپانسرها صرفا جهت قرار گرفتن نام خود به عنوان اسپانسر حاضر به کمک نبودند. پس از مدتی این روال باب شد که برندگان و برگزیدگان همایش یا جشنواره بخشی از هزینهها را پرداخت میکردند.
همین موضوع مستمسک مشکلات زیادی در بین فعالان بخش خصوصی شد. بعضی از شرکتها و تشکلها عملا مساله فروش عنوان را مطرح میکردند؛ همایشی با عنوانی چشمگیر برگزار میشد و سپس عنوان و نشانهایی با اسمهای بزرگ به فعالانی اهدا میشد که پیش از این هزینه آن را به تشکل پرداخت کرده بودند. این موضوع به حدی ادامه کرد که امروزه دیگر برای همه فعالان بخش خصوصی این یک مساله عادی است که با تماسهایی روبهرو شوند که به آنها پیشنهاد میکند در قبال دریافت مبلغی مشخص فلان عنوان را دریافت کنید و معمولا در این جلسات برای اهدای نشان از مقامات ارشد دولتی استفاده میشود.
هرچند که اکثر فعالان اقتصادی دیگر به چنین مسالهیی اشراف دارند و کسب عنوان صرفا باعث افتخار آنها نیست اما هنوز فعالان اقتصادی تازه کار و نوپای زیادی هستند که برای کسب اعتبار و آبرو حاضر به هزینه کردن در چنین همایشهایی هستند.
در 3-2 سال اخیر نیز این موضوع به قدری گسترش یافت که ارزش این عنوانها در نظر عمومی ریخته است و فعالان اقتصادی طرفدار این عنوانها به روشهای دیگری همچون دریافت نشان و عنوان از نهادهای بینالمللی روی آوردهاند که البته پیگیری آنها نیز قدری سختتر است. اما در این میان 2 مشکل اساسی ایجاد میشود. مشکل اول این است که کسانی حاضر به پرداخت چنین مبالغی برای دریافت عنوان میشوند که اصولا دارای پتانسیل واقعی آن نیستند به همین دلیل نوعی عوامفریبی در این روش شکل گرفته است و فعالان اقتصادی که فاقد توان اقتصادی کافی هستند به عنوان چهرههای مطرح معرفی میشوند. اما مشکل دوم بیاعتباری تشکلها به دلیل دادن چنین نشانهایی است. وقتی یک فرد بدون هیچ پشتوانه اقتصادی به عنوان یک کارآفرین بزرگ مطرح میشود و یک تشکل آن را تایید میکند در آیندهیی نه چندان دور، این تشکل است که زیر سوال میرود و اعتباری که برای فرد هزینه شده است از جیب تشکل میرود.