ناامنی اقتصادی سد راه توسعه سرمایهگذاری
گروه بورس طی سالهای اخیر با وجود تسهیل شرایط مالی جهانی، سرمایهگذاری پس از وقوع بحران بزرگ مالی غرب نسبتا ضعیف بوده است. بنابراین سوال اصلی آن است که قطع ارتباط میان شرایط مالی مناسب و سرمایهگذاری پایین را چه چیزی توضیح میدهد؟ پاسخ به این سوال را اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی تهران در پژوهشی با عنوان«بهبود سرمایهگذاری از مسیر کاهش نااطمینانی اقتصادی» پیگیری میکند. در این پژوهش علت کاهش سرمایهگذاریها در اقتصاد جهانی ناشی از نااطمینانی در مورد وضعیت آینده اقتصاد و سود مورد انتظار نشات میگیرد. این درحالی است که تامین مالی ارزان تحریک کوچکی را برای سرمایهگذاری فراهم کرده است. در نتیجه بهبود وضعیت سرمایهگذاری به کاهش نااطمینانی اقتصادی و تقویت انتظارات برای رشد قویتر آینده بستگی دارد.
عجز کسب و کارهای کوچک از ایجاد رشد بلند
سرمایهگذاری در کسب و کار فقط یک عامل کلیدی تعیینکننده رشد اقتصادی در بلندمدت نیست بلکه یک جزو ادواری بسیار قوی از تقاضای کل است که سهمی از نوسانات چرخههای تجاری را بر عهده دارد. فروپاشی سرمایهگذاری در سال 2008 به دلیل انقباض قابل توجه و بسیار شدید در تقاضای کل رخ داد که موجب شد بسیاری از اقتصادهای پیشرفته جهان بدترین رکود اقتصادی خود را در طول دههها تجربه کند. در تمام اقتصادهای پیشرفته سرمایهگذاری بخش خصوصی غیرمسکونی بین 10تا 25درصد کاهش یافت. آنچه در ابتدا معما به نظر میرسد، این است که سرمایهگذاری با وجود شرایط تامین مالی نسبتا آسان در سطح جهانی در سطح پایین باقی مانده است. سیاستهای پولی انبساطی موجب شده تا وامگیرندگان در بازارهای سرمایه به ویژه با نرخهای بهره پایین روبهرو شوند. همچنین اسپرد(spreads) اوراق شرکتی به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده است و استقراض از بازار سرمایه شامل وامگیرندگان خطرپذیر نه تنها ارزان بوده بلکه به طور گستردهیی در دسترس بوده است. با این حال آنچنان که این ویژگیها نشان میدهد، تامین مالی ارزان و سهولالوصول تنها محرک مستقیم کوچکی را در بهبود سرمایهگذاری فراهم
کرده است. در مقابل در برخی از اقتصادها در شرایط آینده اقتصادی مورد انتظار، سرمایهگذاری را افزایش داده است. به نظر میرسد این نتایج به طور گسترده در راستای رابطه تاریخی این عوامل با سرمایهگذاری باشند.
خللهای سیستم مالی در سرمایهگذاری
با وجود نرخ بهره پایین و منابع گسترده تامین مالی قابل دسترس بازار سرمایه دو توضیح اصلی برای ضعف در سرمایهگذاری ارائه شده است. نخستین علت به ناسازگاری آشکار بین شرایط مطلوب مالی و فرصتهای سرمایهگذاری مربوط میشود. به طور خاص در شرکتهای که از بهترین فرصتهای سرمایهگذاری برخوردارند، نبود منابع مالی داخلی کافی و عدم دسترسی آسان به منابع مالی خارجی به عنوان دلیل ضعف سرمایهگذاری عنوان میشود. همانطور که در ادامه بحث شده است، نواقصی در این توجیه وجود دارد. توضیح دوم که پذیرش بیشتری دارد حتی اگر بنگاهها منابع مالی سرمایهگذاری را در اختیار داشته باشند، آنها در مورد شرایط اقتصادی آینده و اینکه آیا بازده احتمالی سرمایهگذاری، هزینههای آن را توجیه میکند، بسیار نامطمئن هستند به بیان دیگر توضیح دوم این مفهوم را میرساند که شرایط آسان عامل اصلی تعیینکننده سرمایهگذاری نیست، این بخش به ترتیب این دو قضیه را به بحث میگذارد. ناتوانی در تامین مالی سرمایهگذاری به این مفهوم است که بنگاهها دارای منابع مالی داخلی کافی نیستند و در استقراض وجوه خارجی محدودیت دارند. بنگاهها در بیشتر موارد از منابع داخلی برای تامین
مالی سرمایهگذاری استفاده میکنند زیرا ارزانتر از منابع خارجی است. منابع مالی خارجی به راحتی در دسترس بوده و برای شرکتهایی با دسترسی مستقیم به بازارهای سرمایه ارزانتر هستند اما برای کسب و کارهای متکی بر منابع مالی بانک، دسترسی به آنها نسبتا با هزینه بیشتر و در ظاهر مشکلتر است.
جا ماندن بازارهای سرمایه از نظام بانکی
نرخهای بهره پایین و تمایل به ریسکپذیری بالا، هزینه را کاهش و دسترسی به منابع مالی بازار سرمایه را افزایش داده است. با این حال سیاست پولی بسیار انبساطی و ریسکپذیری در بازارهای سرمایه به میزان کمتر به هزینه و در دسترس بودن اعتبار بانکی منتقل شده است. در بیشتر اقتصادها هزینه اعتبارات بانکی در شرایطی که هنوز بسیار پایین است به میزان کمتر از هزینه تامین مالی بازار سرمایه کاهش یافته است. افزون بر این در برخی اقتصادها به ویژه در منطقه یورو، دسترسی به اعتبارات بانکی به دلیل اعمال سیاستهای انقباضی اعطای وام، محدودتر از پیش از بحران مالی بوده است. در نتیجه بنگاههای کوچکتر که اتکا به منابع مالی بانکی دارند و دسترسی مستقیم به بازار سرمایه ندارند، با شرایط تامین مالی انقباضیتری نسبت به بنگاههای بزرگتر روبهرو هستند. توضیح به ظاهر قابل قبولتر دوم برای رشد آهسته تشکیل سرمایه، حاکی از نبود فرصتهای سرمایهگذاری سودآور است. بطور دقیقتر، بنگاهها ممکن است از ارزش سهام سرمایه در حال افزایش خود فراتر از هزینه تعدیل شده ریسک سرمایه و بازدهیهایی که ممکن است از داراییهای مالی بیشتر نقدی دریافت کنند، انتظار بازده
نداشته باشند. این وضعیت بطور خاص ناشی از نااطمینانی بنگاهها در مورد تقاضای آینده است و به این ترتیب علاقهمند به انجام سرمایهگذاری فیزیکی غیرقابل بازگشت نیستند. شواهد در سطح بنگاه نشان میدهد افزایش نااطمینانی موجب تمایل کمتر بنگاهها به انجام سرمایهگذاری میشود. حتی اگر سرمایهگذاران از شرایط تقاضا در آینده، اطمینان نسبی داشته باشند، اما اگر بر این باور باشند که بازده سرمایه اضافی، کم خواهد بود، ممکن است به سرمایهگذاری تمایلی نداشته باشند.
رشد ضعیف اعتبارات؛ کمبود تقاضا
با توجه به رشد زیاد بدهیها و انتشار سهام، به ندرت اتفاق میافتد که کسری منابع، محدودیت قابل ملاحظهیی برای سرمایهگذاری کل ایجاد نماید. از طرف دیگر، در حالی که رشد اعتبارات تجاری در سطح جهانی کم است، اما مشخص نیست که دلیل آن عرضه محدود اعتبارات است یا تضعیف تقاضا. نبود تقاضا برای اعتبارات، به یقین عامل اصلی رشد ضعیف اعتبارات است، بنابراین، بطور احتمالی نتیجه و برآیند هر سرمایهگذاری ضعیف است تا آنکه عامل محرک به شمار رود.