تصحیح یک سیاست

۱۳۹۶/۰۳/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۰۹۰۳

بالاخره اخبار «تعادل» در مورد تفکیک بخش بازرگانی از وزارت صنعت، معدن و تجارت و بخش مسکن و شهرسازی از وزارت راه و ترابری درست از آب درآمد و رییس‌جمهوری روز هفدهم خرداد ماه لایحه دوفوریتی احیای وزارتخانه‌های بازرگانی و مسکن و شهرسازی را به مجلس تقدیم کرد.

حدود یک ماه قبل از این رویداد برخی کارشناسان و صاحب‌نظران منتقد تفکیک بودند و برخی دیگر موافق. نگاه و زوایای این دو دیدگاه هم براین اساس است که اولی اعتقاد دارد اندازه دولت بزرگ می‌شود و ادغام در سیاست‌گذاری‌ها کیفیت بیشتری دارد و اگر در این 7 یا 8 سال این دو وزارتخانه نتوانسته‌اند خوب کار کنند به ناکارآمدی وزیر یا مسوول برمی‌گردد نه به خود موضوع اما موافقان تفکیک معتقدند که نه تنها این 8 سال نشان داد که ادغام موثر نبوده بلکه از ابتدا ادغام سیاست غلطی بوده است به اعتقاد این افراد این ادغام مثل این است که بخواهید آب را با روغن مخلوط کنید.

در واقع هرکدام از اینها دو نگاه و دو کارکرد خود را دارند. ادغام یا تفکیک بسته به شرایط اقتصادی و سیاسی است و این شرایط است که قالب ادغام یا تفکیک را درمی‌آورد. نگاهی به کشورهای دنیا هم همین موضوع را نشان می‌دهد. برای مثال کشور ژاپن و وزارت «میتی» آن را در نظر بگیریم که برخی مخالفان تفکیک به آن استناد کرده‌اند و می‌کنند. در اصل این وزارتخانه در سال 1949 و بعد از پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که هنوز زخم حاصل از جنگ جهانی بر آن کشور التیام نیافته بود با ادغام وزارتخانه‌های بازرگانی و صنعت شکل گرفت. در واقع بعد از جنگ ماموریت جدیدی برای اقتصاد کشور تعریف شده بود و این تعریف و ساختار بود که این وزارتخانه را شکل داد، کمااینکه بعد از 62 سال همین وزارتخانه با وزارت امور اقتصادی ادغام شد و وزارت اقتصادی، تجارت و صنعت شکل گرفت.

این نمونه نشان می‌دهد که هر وزارتخانه چه ماموریتی دارد و چه کارکردی می‌تواند داشته باشد. متاسفانه یا خوشبختانه در کشور ما هنوز این کارکرد و تعریف برای وزارتخانه‌ها شکل نگرفته است. هر وزارتخانه دستگاه یا اداره‌یی زیرمجموعه خود را دارد که ساختارش با کل وزارتخانه همخوانی ندارد و براساس همان تعریف قدیمی مانده است یا دستگاه‌هایی را با وجود مخالفت وزیر، زیرمجموعه وزارتخانه‌یی قرار می‌دهند که هیچ سنخیتی با آن ندارد و بدون‌شک بعد از چند سال باز باید به همان دوره سابق برگردند. در واقع به نظر می‌آید که قبل از هر اقدامی که منجر به ادغام یا تفکیک شود بهتر است از هر وزارتخانه یا دستگاه‌های زیرمجموعه آن تعریف و ساختارش را مشخص کنند و سپس گام بعدی را بردارند.

در خصوص ادغام وزارتخانه‌های بازرگانی با صنعت و معدن و مسکن و شهرسازی با راه و ترابری هم که حدود 8 سال پیش رخ داده بودند افرادی که معتقد بودند صرف ادغام به معنای کارآمدی نمی‌شود بلکه ضرورت ادغام ایجاب می‌کند که نه تنها وظایف و ماموریت جدیدی هم تعریف شود تا دو دستگاه با هم و در کنار هم کار کنند نه اینکه یک دستگاه غالب بر دستگاه دیگر شود – کمااینکه در مورد بازرگانی رخ داد و صنعت غالب براین بخش شد و ماموریت آن به فراموشی سپرده شد یا مسکن و شهرسازی که محو راه و ترابری شد – بلکه ساختارهای آن هم مطابق با شرایط و ماموریت‌های تازه اقتصادی شکل گیرد. اما متاسفانه در ادغام‌های جدید یک وزارتخانه در داخل وزارتخانه دیگر رفت و هیچ ماموریت تازه‌یی هم تعریف نشد و به همین خاطر می‌بینیم که بعد از گذشت 8 سال بخش بازرگانی کشور فشل شد و مسکن و شهرسازی هم به فراموشی رفت. پس در این حالت آیا بهتر نیست که حالت «آندو» و بازگشت به حالت قبل صورت گیرد و حرکت از نو آغاز شود، ‌تا شرایط جدید و ماموریت‌های تازه‌یی برای اقتصاد شکل گیرد و بر همان اساس کارها تعریف شود.