چالشهای پیشروی شهردار جدید تهران
پس از انتخابات شورای شهر پنجم وراه یافتن تمامی 21 نفر از لیست امید گمانهزنیهای مختلفی در خصوص انتخاب شهردار آینده تهران از سوی کارشناسان و فعالان حوزه شهری کشور مطرح شد که البته این اظهارنظرها هیچگاه بطور مستقیم به تایید اعضای منتخب شورای پنجم نرسید. از آنجایی که شهر تهران به دلیل گستردگی و وسعت فراوانی خود با مشکلات مختلف شهری دست به گریبان است لازم است تا شهرداری بر مسند شهرداری تهران بنشیند که توانایی مقابله و حل این مشکلات را داشته باشد. در همین خصوص با اسماعیل دوستی نایبرییس کمیسیون عمران شورای شهر تهران به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در ابتدا شرحی کامل از تاریخچه فعالیتهای شورای شهر تهران بفرمایید.
در شورای اول اعضا بطور یک دست اصلاحطلبان بودند که به نظر من سرنوشت خوبی پیدا نکردند و در نهایت این شورا منحل شد. البته آدمهای بسیار توانایی در این شورا حضور داشتند و میتوان گفت اساس و فونداسیونی که امروز در شورای شهر تهران وجود دارد توسط اعضای شورای اول ریخته شد و کارهای خوبی در خصوص آیین نامه اداره شورا انجام دادند. اما به علت ناسازگاریهایی که این اعضا با یکدیگر پیدا کردند منجر به انحلال شورا شد.
در شورای اول نیز شهردارهای مختلفی بر سرکار آمدند که حاصل کار شورای اول چند مورد را شامل میشد مردم که چندان از عملکرد شورا راضی نبودند نتوانستند ویترین مناسبی برای مردم ارائه دهند و در نهایت حاصل شورای اول تشکیل شورای دوم که با استقبال کم مردم تهران مواجه شد، اصولگرایان در این شورا پیروز شدند که محصول این شورای انتخاب احمدینژاد بود.
احمدینژاد ضمن اینکه دو سال در شهرداری تهران فعال بود و کار مثبتی در شهرداری انجام نداد 8 سال هم رییسجمهوری را به عهده گرفت.
شورای سوم با دو شورای دیگر تفاوت داشت و 4 نفر از اصلاحطلبان (نجفی، مسجد جامعی، ابتکار و ساعی) در آن حضور داشتند. محصول شورای سوم شهردار فعلی تهران قالیباف بود.
شورای چهارم با سه شورای شهر دیگر تفاوت داشت. اینبار نمایندگان هر دو جریان نیرومند اصولگرایان و اصلاحطلبان در انتخابات پیروز شده و وارد شورا شدند. اتفاق جالب و جدیدی که در شورای شهر چهارم اتفاق افتاد ورود تعدادی از ورزشکاران به شورای شهر بود و همین باعث شد وزنه اصولگرایان سنگینتر شده و تعداد آرای اصولگرایان نسبت به اصلاحطلبان بیشتر شود. و چون اصولگرایان رای بیشتری داشتند قدرت انتخاب شهردار نیز به دست آنها افتاد.
در انتخاب شهردار بطور جدی جلو آمدیم و همان زمان محسن هاشمی را به عنوان کاندیدای شهردار شدن داشتیم. با اینکه همان زمان 13 نفر در لیست اصلاحطلبان بودیم موفق شدیم تا تعدادی از ورزشکاران را نیز متقاعد کنیم و تعدادمان برای رای به شهردار شدن محسن هاشمی به 15 نفر افزایش یابد. در سمت اصولگرایان نیز 15 نفر به دنبال تلاش برای شهردار شدن قالیباف بودند و 1 نفر نیز رای ممتنع داشت. جلسه رایگیری میتوانست بدون انتخاب شدن قالیباف یا هاشمی ختم شود. اما در همان جلسه مسجدجامعی اشتباه کرده و رایگیری مجدد تکرار شد و در تکرار رایگیری لابی اصولگرایان که بسیار سنگین بود، پیروز شد.
دلیل عدم حضور اصلاحطلبان در شورای دوم چه بود؟
به دلیل اینکه در آن زمان افرادی بودند که فضای شورا را بینهایت سیاسی کردند. در صورتی که شورای شهر نباید سیاسی باشند اما در دوره اول شورا فضا بسیار سیاسی شد و به همین خاطر مردم عکسالعمل منفی نشان دادند در نتیجه شورای دوم با رای بسیار کم مردم تهران به دست اصولگرایان افتاد.
علت خاصی برای لابی اعضای اصولگرای شورای شهر در شورای سوم وجود داشت؟
در انتخابات شورای شهر سوم، رایگیری چندبار بین قالیباف و خادم تکرار شده بود (یعنی در بین اصولگرایان) . اگر اصلاحطلبان در شورای شهر نبودند در همان دوره نیز، قالیباف شهردار نمیشد. در واقع اگر این افراد هم حضور نداشتند، باز در همان دوره خادم شهردار میشد. در نتیجه در شورای شهر سوم نیز اصلاحطلبان باعث شدند که قالیباف شهردار تهران شود.
با این اوصاف به نظر میرسد اتحادی که امروز در بین اصلاحطلبان منتخب لیست امید وجود دارد در شورای چهارم بین اعضای اصلاحطلب وجود نداشته است؟
نه اینطور نیست در همان زمان هم اصلاحطلبان با یکدیگر بسیار متحد بودند و تنها در یک مورد خاص با هم اختلاف نظر پیدا کردند. باید توجه داشت که شورای شهر نباید رنگ و بوی سیاسی پیدا کند چون در شورا باید کار به صورت کارشناسی انجام شود در مورد کارهای کارشناسی نیز نباید به صورت جناحی عمل شود. و کارآمدی طرح و لایحه باید مورد توجه قرار بگیرد. به نظر من تنها دو بخش انتخاب هیات رییسه شورا و روز انتخاب شهردار موضوع سیاسی میشود. بقیه روزها در شورای شهر نباید سیاسی باشد زیرا نه حمل زباله و نه مسائل مربوط به ترافیک، احداث بزرگراهها و نه مسائل مانند اینها که در شورای شهر مطرح میشوند هیچکدام سیاسی نیستند.
در روزی که در شورای شهر چهارم برای انتخاب هیات رییسه رایگیری انجام شد اصلاحطلبان انسجام داشتند و پیروز هم شدیم و مسجد جامعی به عنوان رییس شورای شهر انتخاب شد.
اما در روز انتخاب شهردار یک یا دو نفر از اعضای اطلاحطلب، تیم اصلاحطلبان را همراهی نکردند.
کمی هم در خصوص شورای شهر چهارم توضیح دهید.
در شورای شهر چهارم با اینکه دو جریان نیرومند اصولگرا و اصلاحطلب وجود داشتند ما به عنوان اعضای شورای شهر تلاش کردیم تا هم این شورا تا حد ممکن سیاسی نشود و هم موضوعات مطرح شده در صحن شورای شهر جنجالی و رسانهیی نشود.
در همین شورای چهارم برخی از مسائل را در خصوص بودجه، حسابرسیها و شفاف نبودن مسائل مالی، تهاترها، املاک و... به قالیباف منتقل میشد اما همانطور که گفتم تلاش میکردیم تا این مسائل رسانهیی نشود.
زیرا قالیباف در پاسخ به این سوالات یا مارا متقاعد میکرد یا به ما گزارش میداد و تذاکرات اعضای شورای شهر را رعایت میکرد. من در اینجا باید بگویم که قالیباف بالای 60 درصد به تذکرات شورای شهر توجه میکرد.
من معتقدم شورای چهارم یکی از شوراهای کارآمد و موفق در طول 4 دوره شورای شهر بوده و کارهای اساسی و بلندمدتی را برای تهران طراحی و اجرا کرد.
به عنوان مثال برنامه جامع شهرداری را بر اساس واقعیتهایی که در تهران وجود دارد طراحی و تصویب کرد.
شما میگویید شورای شهر چهارم در تلاش بود تا موضوعاتی مطروحه رسانهیی نشود یعنی موضوع املاک نیز نباید رسانهیی میشد؟
به نظر من موضوعات مربوط به املاک نه تنها نباید رسانهیی میشد بلکه نباید سیاسی نیز میشد. متاسفانه دوستان ما اشتباه کردند و موضوع را سیاسی کردند. البته همزمان با مطرح شدن موضوع مربوط به املاک نجومی قوه قضاییه، سازمان بازرسی کل کشور به وظیفه ذاتی خود ادامه دادند اما هنگامی که موضوع سیاسی شد پروندههای مربوط را به دادگاه اداری ارجاع دادند و بسیاری از نیروهای شهرداری را نیز خواستند. بطوری که پس از این دادگاهها برخی املاک را تحویل دادند، برخی پول بیشتری واریز کردند و برخی تبرئه شدند.
من معتقدم در هر بررسی مالی باید از سیاسی شدن موضوع جلوگیری کنیم.
کمیته تحقیق و تفحص مجلس نیز در این موضوع سیاسی شد در صورتی که هر نوع تحقیق و تفحص در مجلس باید رای بیاورد و مردم رای قانع کند که هیچ اتفاقی نیفتاده است که البته در مجلس نیز به دلیل اینکه موضوع سیاسی شد رای نیاورد. من معتقدم البته پرونده مربوط به املاک نجومی مربوط به شهرداری تهران همچنان در دادگستری مفتوح است و افکار عمومی نیز متقاعد نشده است و لازم است که قوه قضاییه مردم را متقاعد کند.
بیایید کمی محور گفتوگو را تغییر دهیم توضیحاتی در خصوص اقدامات کمیسیون حمل و نقل شورای شهر بفرمایید.
ابتدا لازم است بگویم کمیسیون عمران و حمل و نقل در شورای دوم از کمیسیون حمل و نقل در شورای چهارم ضعیفتر بود.
در حال حاضر 42 درصد بودجه شهرداری تهران فقط به حوزه عمران و حمل و نقل اختصاص دارد. در صورتی که دو شریان اصلی اتوبان شهید شوشتری از جاده دماوند به
خاورشهر که به کمربند شرقی تهران معروف است و از تمام پادگانهای شرق تهران عبور میکند و ادامه بزرگراه شهید صیاد شیرازی را تکمیل میکردیم شهردار آینده تهران دیگر نیاز نبود به مسائل مربوط به بزرگراههای تهران بپردازد. زیرا حلقه کاملا تکمیل میشد. البته بزرگراه شهید شوشتری در حال حاضر پیشرفت کمی دارد زیرا در مسیر این اتوبان پادگانهای ارتش و ناجا وجود دارد و آنها در ابتدا اجازه احداث و امتداد این اتوبان را نمیدادند تا اینکه مجوز از سمت آنها صادر شد و گردش کار صورت گرفت.
ساخت بزرگراه کار بسیار بزرگی است و تمامی خودروهایی که از استانهای شمالی وارد تهران شده و به سمت جنوب، جنوب شرقی و شرق میشود دیگر نیازی نیست وارد شبکههای درون شهری شوند و از طریق این بزرگراه وارد محورهای جنوب و جنوب شرقی شهر میشوند.
محور دیگر ادامه بزرگراه شهید صیاد شیرازی است که 9 کیلومتر تونل 3 طبقه از میدان سپاه تا بزرگراه آزادگان را شامل میشود. یکی از این 3 طبقه کامل برای پارک خودروها و به عنوان پارکینگ، یک طبقه برای دسترسیهای محلی با توقفگاههای متعدد و یک طبقه فوقانی بدون توقف ساخته میشد.
در واقع این 9 کیلومتر برای هدایت خودروهای شمال تهران به جنوب تهران و به موازات اتوبان امام علی (ع) ساخته خواهد شد.
تماما اینها کارهایی بوده که در کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر چهارم انجام شده است. البته کار بسیار شاق و سختی بود و ما در کمیسیون با تمامی بانکها مذاکره کردیم که این بزرگراهها به صورت BOT ساخته
شوند.
برآورد زمانی ساخت این بزرگراهها 7 سال است که به حدود 4 هزار میلیارد تومان پول نیاز دارد. الیته در حال حاضر همچنان طراحی اولیه ساخت این اتوبانها ادامه دارد و یکی از آرزوهای من این است که عملیات ساخت آنها شروع شود.
از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که یکی از ترمینالهایی که در شهر تهران از وضعیت نامناسبی برخوردار است ترمینال شرق است که در شان مردم شرق تهران و استانهای شمالی نیست که در کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران برای بهسازی و بهبود وضعیت این ترمینال بودجه تعیین شد که فاز اول این ترمینال نیز کلید خورده و قرار است به عنوان یکی از مجهزترین و وسیعترین ترمینالهای تهران شناخته شود. همچنین در کمیسیون حمل و نقل و عمران شورای شهر چهارم نیز ترمینال جنوب و غرب بازسازی شدند و اتوبانهای شهید خرازی و آزادگان، توحید، صدر نیز تکمیل شدند.
آقای دوستی اتوبانهایی که در شورای چهارم تکمیل شدند با پیشرفتهای چند درصدی به شورای چهارم منتقل شدند؟
این اتوبانها از قبل وجود داشتند اما ما در کمیسیون عمران و حمل و نقل چهارم آنها را تفکیک و تکمیل کردیم. بیش از 150 تقاطع غیرهمسطح هم در شورای شهر سوم و چهارم ساخته شدند و در مجموع میتوان گفت کارهای بسیار بزرگی انجام شد.
نظرتان در مورد پل صدر که ساخت آن انتقادات فراوانی هم به دنبال داشت، چیست؟
ساخت این پل به شورای شهر سوم بازمیگردد. در شورای شهر سوم پیشنهاد شهرداری در خصوص ساخت این پل تصویب شد و ساخت این پل پیش از شورای شهر آغاز شده بود اما در زمان شورای شهر چهارم ساخت آن تکمیل شد.
به اعتقاد من اگر به جای پل صدر تونل ساخته میشد بیشتر منفعت داشت زیرا امروز دیگر ساخت پلهای هوایی در دنیا منسوخ شده است یا تونل ساخته میشود.
پیشنهاد من نیز به عنوان نایبرییس کمیسیون حمل و نقل شورای چهارم شهر تهران استفاده از روشهای به روز مثل ساخت تونل بود که البته به شهرداری نیز ابلاغ شد که از زیر سطح کلیه میادین به عنوان پارکینگ و مراکز فرهنگی استفاده شود.
یعنی شما جزییات ساخت این زیرسطحها را نیز تعیین کردید؟
خیر تنها این طرح به شهرداری ابلاغ شد که از تمامی زیرسطحهای میادین تهران استفاده شود به عنوان محلی برای پارک خودروها و مراکز ارائه محصولات فرهنگی استفاده شود.
مانند اقدامی که در خصوص میدان و چهارراه ولیعصر (عج) انجام شد؟
بله دقیقا که البته قرار است برای سایر میادین بزرگ تهران مانند میدان هفت تیر و میدان ونک و... نیز اقدامات مشابهی انجام شود.
آقای دوستی برخی از کارشناسان و فعالان حوزه شهری معتقدند که اقدامی که به عنوان مثال در مورد میدان ولیعصر(عج) افتاد اقدام کارشناسی نبوده است. نظر شما چیست؟
هنگامی که هر اقدام عمرانی در شهر انجام میشود ممکن است چند کارشناس مخالف هم در مورد این اقدامات وجود داشته باشند اما هر اتفاقی که در تهران میافتد بر اساس کار کارشناسی است. گاهی یک کارشناس نظر مخالف دارد همانطور که در مورد پل صدر نیز دو دیدگاه وجود داشت یک دیدگاه معتقد است نباید پلی ساخته میشد و بهتر بود به جای آن تونل ساخته شود که البته من موافق این نظر هستم. دیدگاه دیگر نیز معتقد است پل هوایی ساخته شده مناسب است. در واقع اینها اختلاف نظر است. در اینجا باید تاکید کنم که سازمان نظام مهندسی استان تهران و سازمان فنی و عمرانی شهرداری تهران از بهترین مهندسان تشکیل شده و این طور نیست که از نظرات کارشناسی آنها استفاده نشود و در تمامی سازههای عمرانی نظرات آنها لحاظ میشود و بر اساس برآورد نظرات روز این ساختها انجام میشود.
برخی معتقدند هزینه تمام شده برای ساخت پل صدر بیشتر از برآورد اولیه است نظر شما در این خصوص چیست؟
من همیشه این موضوع را گفتهام که قالیباف فردی عملیاتی و اجرایی و ریسکپذیر است اما انتقادی که به آقای قالیباف وارد است این است که وی یک شهردار پرخرج است البته وی برای پرخرج بودن دلایلی دارد و میگوید پروژهیی که 5 ساله تمام میشود من با هزینه بالا 3 ساله تحویل میدهم در واقع معتقد است که هزینه فرصت را کم کرده و به جای آن ریال خرج میکند.
البته باید این نکته را نیز در نظر داشت که برای نخستین بار در ایران پل هوایی به طول 6 کیلومتر در قلب ترافیک تهران ساخته شد. نباید فراموش کرد بردن دکلهای هوایی به صورت تونل در زیر زپل صدر کار سخت و بسیار مهمی بود.
به نظر شما اعضای منتخب شورای شهر چه موضوعاتی را باید در اولویت کارهای خود قرار دهند؟
به اعتقاد من در درجه اول هیات رییسه شورا را براساس شناخت و واقعیت و نه بر اساس دیدگاه سیاسی و احساسی انتخاب کنند. یعنی در ابتدا هیات رییسهیی را برای شورای شهر تهران انتخاب کنند که برای انجام امور مربوط به شورا وقت بگذارند.
بعضی از دوستان در شورای شهر چهارم نه تنها برای کارهای مربوط به شورا وقت نمیگذاشتند بلکه در شورای حضور هم نداشتند. هیات رییسهیی باید تعیین شود که شبانهروز برای کارهای شورا زمان بگذارد.
در اینجا لازم است به این موضوع اشاره کنم که به اعتقاد من به عنوان یک فرد اصلاحطلب آقای چمران به عنوان رییس شورای شهر زمان زیادی را صرف امور شورا میکند. آقای چمران در وقتگذاری برای شورا از تمامی ما اعضای شورای شهر بیشتر زمان میگذاشت. از سوی دیگر به اعتقاد من هیات رییسهیی روز اول باید انتخاب شود که کارهای موازی و خصوصی خود را کنار بگذارد.
از آنجایی که شهر تهران ظرف بسیار بزرگی است و با مشکلات و بحرانهای فراوانی مانند ترافیک، آلودگی هوا، مناطق محروم و... روبهروست در صورتی که شورای پنجم شهر تهران بتواند شهرداری توانمند و باتجربه به دور از گرایشهای سیاسی و بدون برنامهریزی برای اینکه در آینده کاندیدای ریاستجمهوری شود را انتخاب کند میتواند این مشکلات را حل کند. البته باید این موضوع را نیز در نظر داشت که تنها شهردار نمیتواند از پس مشکلات تهران بربیاید. شهرداری میتواند موفق باشد که تیم خود را داشته باشد. در واقع شهردار نیاز به کابینه دارد. 22 شهردار برای مناطق تهران که هر کدام باید از تجربه و تخصص کافی برخوردار باشند و بطور کلی یک کابینه قوی و همدل و دست پاک میخواهد نه کاسب.
در صورتی که شورا در انتخاب شهردار و کابینه شهردار دچار اشتباهات سیاسی و حاشیهیی شود بدون شک ما مجلس آینده را از دست خواهیم داد. باید توجه کنیم که مردم تا چه زمانی به ما اصلاحطلبان اعتماد دارند که برایشان کار انجام دهیم اما اگر کاری ندیدند بار دیگر به ما رای نمیدهند. تا کی باید از نام خاتمی خرج کنیم؟ باید کار کنیم پروژههایی را تحویل مردم دهیم که اعتمادشان به اصلاحطلبان بیشتر شود.
شما چه پروژههایی را پیشنهاد میکنید؟
لازم است تا در ابتدا تکلیف نمایشگاه بینالمللی را روشن کنند. در واقع شورای شهر باید با دولت مذاکره کند تا نمایشگاه بینالمللی به عنوان هاب نمایشگاهی تکمیل شود که به اعتقاد من نه تنها با تکمیل این پروژه نمایشگاه بینالمللی تهران در خاورمیانه اول میشود بلکه برای شهرداری نیز به منبع بزرگ درآمدزایی پایدار تبدیل خواهد شد. تبدیل نمایشگاه فعلی تهران به یک پارک عمومی نیز باید در دستور کار اعضای شورای شهر پنجم قرار بگیرد.
پروژه دیگری شورای شهر پنجم باید مدنظر قرار دهد در جنوب تهران در بین منطقه 17 و 18 تا رودخانه کن راهآهن در زیر سطح اجرا و زمینی با وسعت 10 کیلومتر طول و 36 متر عرض باز شده است که میتوان آن را به صورت یک فضای سبز برای مردم جنوب شهر تهران ایجاد کرد. انجام این کار نیز در دست دولت است زیرا راهآهن میگوید باید شهرداری 600 میلیارد تومان بابت این زمین بدهد تا من این زمین را در اختیار شهرداری قرار دهم در صورتی که دولت میتواند خودش این زمین را به شهرداری ببخشد و در واقع به مردم تهران هدیه دهد. البته ما قبلا طی نامهیی از آقای روحانی درخواست کرده بودیم که این زمین را به مردم جنوب تهران هدیه دهد.
پیشنهاد سوم من به اعضای شورای شهر پنجم تهران که در کمیسیون عمران شورای شهر چهارم نیز تصویب شده و هماکنون مشاور بر روی آن کار میکند این است که املاک لاین غربی از پارکوی تا میدان ونک به طول 7 کیلومتر همگی دولتی هستند 15 متر عقبنشینی کنند و یک پیادهراه برای مردم ایجاد شود. چهارمین نیز پیشنهاد استفاده از زمینهای رها شده شمال تهران در توچال و ولنجک که متعلق به بنیاد مستضعفان است. شورای شهر و شهرداری باید بتوانند با آقای سعیدیکیا در بنیاد مستضعفان مذاکره کند تا بتوانند از این زمینها برای اجرای پروژههای خدماتی برای مردم استفاده شود.
آیا برآوردهای مالی این پروژهها انجام شده است؟
برآوردهای اولیه انجام شده اما لازم است تا دولت نیز به اجرای آنها کمک کند. اما شورای شهر پنجم چون همسو با دولت است میتواند تمامی این کارها را انجام دهد. البته اگر شورا با دولت مذاکره کند و به صورت تهاتر بدهیها را تسویه کند.