300 هزار کودک در منازعات مسلحانه به کار گرفته میشوند
گروه اقتصاد اجتماعی|
بسیاری از افراد که به سن بزرگسالی میرسند یاد کردن از خاطرات خوش کودکی را میآغازند و حسرت تکرار دوباره آن روزهای بیدغدغه و سرشار از خنده و بازی در آنان ریشه میکند. نام آنچه آنان حسرت تکرارش را دارند، «تجربه کودکی» است. سازمان خیریه «کودکان را نجات دهید» نزدیک به دو هفته پیش، در آستانه روز جهانی کودک، تازهترین گزارشش را منتشر کرد و در آن نوشت که «کودکی یک چهارم کودکان جهان دزدیده شده است.» هر سال در جهان 73۰ میلیون کودک پنج تا ۱۴ ساله از کودکی محروم میشوند.
بنابر آمار سازمان جهانی کار، ۱۲۰ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار میشوند و مشغول به کار تماموقت. به همین سبب، به شکل طعنآمیزی 12 روز پس از روز جهانی کودک، دوازدهمین روز ماه ژوئن «روز جهانی مبارزه با کار کودکان» نام گرفته است؛ گویی که آنان دیگر از دایره کودکان بیرونند و باید در روزی جدا از مصایبشان گفت. در این روز حتی اگر کار راهگشایی هم برای کاستن از آلام این کودکان انجام نشود، دستکم با بازتابهای رسانهیی و انعکاس واقعیت حضور آنان در همه جای دنیا، در گردهماییها و همایشها و گفتوگوها، صدای آنها به گوشهایی میرسد.
شیرین احمدنیا جامعه شناس، در گفتوگویی با ایسنا، با بیان آنکه خیلی از مسائل اجتماعی که روزانه با آنها سر و کار داریم برای این تداوم مییابند که با آنها به عنوان شرایط عادی، طبیعی یا بهنجار برخورد میکنیم گفت: برای مثال خشونت خانگی یکی از این موارد است. بطوری که در بسیاری از مواقع خشونتی که زنان یا کودکان در خانه متحمل میشوند نیز در جامعه به عنوان رفتار عادی تلقی شده و در نتیجه پذیرفته میشود. این در حالی است که متاسفانه پدیدههایی مانند کودکان کار و خیابان را عادی و طبیعی تلقی میکنیم و آنها را میپذیریم و به همین دلیل شاهد تغییری در وضعیت این کودکان نیستیم.
او ادامه داد: وقتی تلاشی برای رفع این معضل انجام نمیدهیم خودمان هم جزو ایفاگران نقش در این حوزه هستیم و در بازتولید شرایط سهم داریم. کسی که تعجب نمیکند، نادیده میگیرد و مفهوم کودکی مورد غفلت قرار میگیرد بنابراین هر اقدامی برای کاهش این مساله مستلزم تغییر نگاه و باور ما است.
او افزود: کمتر کسی ممکن است از اینکه در اطرافش کودکی را میبیند که فالفروشی یا گلفروشی میکند یا در مغازهها پای صندوق نشسته، شاگردی کرده یا در مغازه پدرش فعالیت میکند تعجب کند. این در حالی است که حتی در مواردی افراد به برخی از این کودکان به علت اینکه کودک به معیشت خانواده کمک میکند نگاه تحسینآمیز دارند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تداوم آسیبهای اجتماعی از جمله معضل کودکان کار و خیابان در گرو بیتفاوتی، بیتوجهی و غفلت همگانی ما است و تا وقتی خودمان به تغییرات بنیادی و ریشهیی قائل نباشیم هیچ اتفاقی در این حوزهها نمیافتد.
محروم از عشق
او در ادامه با بیان آنکه برخی از افراد کودکی را تداعیگر امور مثبت مانند آرامش و بازی میدانند، گفت: برخی هم آن را تداعیگر امور منفی مانند ترس، بیاحترامی، تنبیه، تجاوز، کار و... میدانند؛ این در حالی است که براساس تعریف رسمی کودکی از جمله تعریف کنوانسیون حقوق کودک، هر فرد کمتر از 18 سال را کودک میداند و در این کنوانسیون قید شده است هر کاری که کودک را از سلامت و بهداشت روانی جسمانی او دور کند، نباید انجام گیرد.
او با اشاره به موضوع سلامت اجتماعی کودکان کار، افزود: سلامت اجتماعی زمینه را برای فرصتهای اجتماعی، روابط سالم و سرمایه اجتماعی فراهم میکند، اما کودکان کار از این بعد محروم هستند. آنها از شکل گرفتن رابطههای سالم، دوستی، عشق، امید به آینده، فرصتهای اجتماعی و برخورداری از حمایت اجتماعی و سرمایههای اجتماعی محروم میشوند. این لطمات کمتر از لطمات جسمی و روانی به این کودکان نیست.
احمدنیا گفت: در حال حاضر درگیر نوعی بیاعتمادی مدنی با کودکان کار و خیابان هستیم. تکتک آحاد جامعه زمانی که از کنار این کودکان رد میشوند در مقابل آنها مسوولیت داشته و عدم توجه به آنها فارغ شدن از مسوولیت اجتماعی افراد است. او افزود: در دنیای امروز فقر و نبود امکانات آموزش رسمی، یعنی مدرسهها، به عنوان مهمترین علت کار کودک شناخته شدهاند.
چارچوب زخمی خانواده
احمدنیا با اشاره به الگوی مخدوش والدگری و کودکان کار گفت: رویههای ناسالم در ارتباط با خانوادههایی که کودکان کار در آنها رشد یافتهاند، به حیات خانوادگی، نقش والدینی و روابط بین نسلی در چارچوب خانواده لطمات شدیدی وارد کرده است.
او پیرامون راهکارهای کاهش معضل کودکان کار نیز عنوان کرد: تغییر سیاستهای اقتصادی، اجتماعی دولت در این زمینه موثر است. تامین درآمد و امنیت شغلی برای والدین و کودکان، مبارزه با فقر و نابرابری و... نیز منتهی به کاهش آمار کودکان کار در کشور میشود.
این جامعهشناس افزود: اقدامات حقوقی و مقابله قانونی با افزایش شمار کودکان کار و نظارت براین موضوع نیز موثر است، در حوزه اقدامات فرهنگی و اجتماعی نیز نیاز است نوعی ذهنیت و نگرش در جامعه تغییر کند و با پذیرش کودک کار مبارزه با این معضل آغاز شود.
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه بر ارتقای مهارتهای زندگی نیز تاکید کرد و گفت: مهارتهای اجتماعی این کودکان نیز باید ارتقا یابد. در این زمینه سازماندهی مشارکت اجتماعی و اقدامات سازمانهای مردم نهاد، تشکیل کمپینهای رسانهیی و اجتماعی و همچنین توسعه محلی و نظارت اجتماعی بسیار تاثیرگذار است.
جنگ کودکان
عضو انجمن جامعه شناسان ایران گفت: در حال حاضر 200 میلیون کودک کار در دنیا وجود دارند که 120 میلیون آنها در مشاغل پر مخاطره مشغول به کار هستند و 73 میلیون نفر از آنها نیز کمتر از 10 سال دارند و در مزارع مختلف کار میکنند؛ 20 میلیون از کودکان کار در کارخانجات نساجی، فرشبافی، اسباب بازی، کبریتسازی و تولید سیگار مشغول به کار هستند و بیشترین آمار کودکان کار نیز مربوط به صحرای جنوب آفریقاست.
شعر امسال روزجهانی مبارزه با کار کودکان، «نقش منازعات جهانی در گسترش کار کودک» است. او با اشاره به این شعار، ادامه داد: در سالهای اخیر 300هزار کودک در منازعات مسلحانه به کار گرفته شدند. او افزود: از هر پنج کودک کار نیز یک نفر در مقابل کاری که انجامی میدهد پول دریافت میکند و اکثریت کودکان کار، کار بدون مزد در چارچوب اشتغال خانوادگیشان انجام میدهند. این در حالی است که بسیاری از والدین در کشورهای فقیر از سر ناچاری و نیاز معیشتی اقدام به بهرهگیری از کار کودکانشان میکنند.
هرچند دولت یازدهم با احیای شورای عالی کودکان، پس از تعطیلی هشت سالهاش، ساماندهی کودکان کار و خیابان را در دستور کار قرار دادم، اما زخم پینه بسته کودکان کار و خیابان عمیقتر و سرسختتر از آنی به نظر میرسد که با صدور دفترچه بیمه برای آنها و... درمان شود. امروز، هزاران کودک دستفروش، بارکش، زبالهگرد، کارگر، چرخی و غیره با نام «کودک کار» در ایران مشغول کارند.