جدایی راه از مسکن به معنای گسست پیکره واحد است
محسن پورسیدآقایی مدیرعامل سابق راهآهن، تفکیک بخش راه از بخش مسکن را اشتباه دانست و گفت: به دلیل نگاه جزیرهیی در دو حوزه راه و مسکن که قبلا وجود داشت ایستگاههای راهآهن بیش از ۱۰ کیلومتر با شهر فاصله داشتند که در این دوره آن رویکرد اصلاح شده بود.
پورسیدآقایی تفکیک بخش راه از بخش مسکن را اشتباه دانست و گفت: به دلیل نگاه جزیرهیی در دو حوزه راه و مسکن که قبلا وجود داشت ایستگاههای راهآهن بیش از ۱۰ کیلومتر با شهر فاصله داشتند که در این دوره آن رویکرد اصلاح شده بود.
پورسیدآقایی گفت: مبحث شهرنشینی و مبحث حمل و نقل چه از بعد درون شهری و چه برونشهری دو مفهوم به هم پیوسته هستند و نمیتوان این دو مقوله را از یکدیگر جدا کرد. لذا یکی بودن وزارت راه و شهرسازی در این دوره بهترین فرصت را ایجاد کرد که بحث حمل و نقل و بحث شهرسازی با یکدیگر یکپارچه شود و اتفاقا رویکرد اشتباه گذشته کنار گذاشته شد. وی افزود: اگر دقت کنیم میبینیم ایستگاههای راهآهن که در دورههای قبل ساخته شده بیش از ۱۰کیلومتر با شهر فاصله دارد. زیرا مساله وزارت راه این بود که راهآهن بسازد و مساله شهر، جدا تصور میشد. لذا در این دوره این مفهوم یکپارچه شد که وقتی حمل و نقل با یک شهر ارتباط دارد باید با پیکره شهر مرتبط باشد، نه اینکه در فاصله دور از شهر اقدام به ساخت ایستگاه کنیم. مدیرعامل سابق راهآهن همچنین با بیان اینکه سابقا مساله حمل و نقل عمومی مغفول مانده بود به ایسنا، گفت: وزارت راه خود را متولی حمل و نقل خارج از شهر میدانست. وزارت مسکن هم به داخل شهر میپرداخت و هیچکس پیوند این دو را با یکدیگر ایجاد نکرد. در حالی که حمل و نقل حومهیی آنقدر مهم شد که دولت در برنامه ششم توسعه آن را در لایحه درج کرد و مجلس هم به تصویب رساند که شرکت حمل و نقل حومهیی تشکیل شود تا ارتباط حاشیهنشینان و حومه را با شهر اصلی به صورت ریلی برقرار کند؛ زیرا مساله حاشیهنشینی از طریق یکپارچگی حمل و نقل میتواند رفع شود. پورسیدآقایی تاکید کرد: البته آن ادغام نقطه ضعفهایی هم داشت. به هر حال وزارت راه و شهرسازی بسیار بزرگ شده و عملا حجم فعالیت وزیر راه و شهرسازی به اندازه چندین وزارت است و طبیعتا این وزارتخانه نیاز به وزیر بسیار کارآمد و قوی دارد که بتواند این حجم از کارها را مدیریت کند. حجم زیاد کار ممکن است در مواقعی باعث شود در همه زمینهها نتوانند وقت بگذارند. لذا معایبی هم دارد اما به نظر من مزایای ادغام بسیار بیش از معایب آن بود. وی، تفکیک مجدد وزارت راه و شهرسازی را با توجه به بستر ایجاد شده، هزینهبر و زمانبر دانست و گفت: در صورت تفکیک تقریبا دو سال از وقت وزیر راه یا وزیر مسکن گرفته میشود؛ زیرا حل مساله اداری در تفکیک خودش نوعی معضل است. در تمام استانها باید برای هر یک از وزارتخانهها ادارات کل تعیین شود؛ ادارات کل نیرو، ساختمان، مدیرکل، معاون و پرسنل میخواهند. بسیاری در این ادغام جابهجا شدهاند و نمیتوانند برگردند. لذا تفکیک حداقل دو سال وقت اجرایی را برای کار میگیرد و حیف است در شرایطی که دولت آقای روحانی قصد دارد در چهار ساله دوم به وعدههای خود عمل کند، وقت خود را صرف بروکراسی اداری، تفکیک، مشکلات محل و مکان و جذب نیرو و استخدام کند. مدیرعامل سابق راهآهن درباره رکود 4.5 ساله بخش مسکن که بهعنوان یکی از استدلالهای موافقان جداسازی وزارت راه و شهرسازی مطرح میشود، گفت: یک اشتباه برداشت صورت میگیرد و بعضی فکر میکنند وزیر مسکن مسوول رونق یا رکود مسکن است. اقدام دولت قبل در راهاندازی مسکن مهر و وارد شدن وزارت مسکن به امر ساخت و ساز اشتباه بود.
لذا اگر آن رویکرد که وزارت مسکن نباید وارد حوزه ساخت و ساز شود را لحاظ کنیم، نقش اصلی در رکود یا رونق مسکن با وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سیاستهای کلان دولت در حوزه اقتصاد است، نه با وزارت مسکن. درست است که وزیر مسکن هم میتواند سیاست پیشنهادی در بخش مسکن ارائه کند اما پیشرانهای اقتصادی است که رکود یا رونق را در بخشهای مختلف ایجاد میکند.