اصلاح ساختار بانکی یک بار برای همیشه
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در مورد تهدید ورشکستگی بانکها در کشور گفت: قبل از هر چیز معتقدم باید مقولات اقتصادی را در بستر اقتصاد بررسی کرد. وقتی جریانات اقتصادی را از دید اجتماعی و سیاسی نگاه میکنیم تعبیر و تفسیر متفاوتی پیدا میکنند.
مسعود گلشیرازی گفت: در رابطه با موضوع بانکها اگر به چند سال گذشته نظری بیندازیم، خواهید دید که در مصاحبههای متعدد تذکراتی بابت خطر خروج بانکها از مسیر بانکداری داده و پیامدهای این رخداد نامیمون آن را گوشزد کرده بودم. در واقع بسیاری از کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران پیشبینی میکردند که این روند روزی دامنگیر اقتصاد ما بشود.
پرواضح بود که سیستم بانکی ما دچار پدیده بازی پانزی شده و باید اقدامات اصلاحی با قید فوریت در مورد آن انجام میپذیرفت.
وی خاطرنشان کرد: باید اصلاحاتی در حسابهای تعدادی از بانکها انجام میشد و شاید اگر لازم میشد که تعدادی از آنها از بنگاهداری خارج یا منحل میشدند. اصلاح ساختار سرمایه ضروری به نظر میرسید و قطعا بعضی از بانکها ورشکست میشدند. این اتفاق نه تنها پدیده عجیبی نبود بلکه یک اقدام صحیح بود که باید از سوی بانک مرکزی انجام میشد.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در ادامه افزود: به عقیده من وقتی اقتصادمان دچار عارضههایی از این دست میشود بهتر است بانک مرکزی یکبار برای همیشه با همکاری رسانههای اجتماعی به اصلاحات ساختاری دست بزند. تاخیر بیش از این جهت شفافسازی عملکرد بانکها جایز نیست.
گلشیرازی گفت: سپردهگذار به مثابه تاجری است که در بازار سرمایهگذاری میکند و در هیچ جای دنیا وظیفه بانک مرکزی تضمین سپردهها نیست. بانک مرکزی سیاستگذار است و ضمانتکنندهها شرکتهای بیمه هستند و امروز ما شاهد ورود ادبیاتی نادرست در این مقوله هستیم. این سوءتفاهمات باعث میشود بانک مرکزی تضعیف شده و نتواند از قوه نظارتی خودش بهره ببرد. گلشیرازی در مورد حضور و عملکرد موسسات مالی غیرمجاز در کشور گفت: وقتی صحبت از خروج بانکها از مسیر صحیح بانکداری میکنیم موسسات مالی نیز در این چرخه غلط قرار دارند؛ در واقع تفاوت چندانی ندارند. تفاوت موسسات غیرمجاز و بانکهای ما در نوع عملیات و حل اخذ مجوزهایشان است، وگرنه نوع کاری که انجام میدهند همه مشابه هم است. باید پذیرفت کسی که در یک موسسه برای بهره ۳۰درصدی سپردهگذاری میکند در حالی که اقتصاد ما سود ۸ درصدی دارد، باید ریسک آن را نیز بپذیرد. البته گفته میشود چون ۱۰درصد از منابع نقدینگی در موسساتی هستند که مجوزشان را از وزارت تعاون یا وزارت کشور گرفتهاند، لازم است در این مورد ساماندهی داشته باشیم.
وی به پیشینه تاسیس موسسات مالی اشاره کرد و گفت: تا قبل از سال ۸۳ مجوز تاسیس موسسات مالی از وزارت تعاون و وزارت کشور صادر میشد و ایرادی به عملکرد این موسسات وارد نبود. از آن زمان به بعد قانونی صادر شد که موسس را موظف به دریافت مجوز از بانک مرکزی میکرد. گلشیرازی در ادامه پیشنهاد داد که مردم به موسساتی رجوع کنند که در راستای حمایت از اقتصاد ملی گام بر میدارند.
وی در ادامه اظهار داشت: خود دولت نیز اشتباه میکند. وقتی سپردهها معاف از مالیات میشوند به نوعی اعلام میشود که تولید در این سیستم اولویت نیست. وقتی منابع به صورت منابع مالیات شکل گرفتند یعنی خود سیاستگذار اقتصادی این حوزه را مورد حمایت قرار داده است. امروز کسی در اصل از سپرده بانکی یا سپرده موسسات مالیات نمیگیرد اما از هر فعالیت اقتصادی دیگری مالیات گرفته میشود پس خود سیاستگذار باید در رفتار خودش تجدیدنظر کند.
مسعود گلشیرازی ورشکستگی را از عدم وجود نقدینگی مجزا دانست و گفت: باید بین ورشکستگی و عدم وجود نقدینگی تفاوت قائل شویم. ورشکستگی یعنی اینکه هر فعال اقتصادی جمع داراییهایش کمتر از نیمی از بدهیهایش باشد. بانکهای ما در این موقعیت نیستند بنابراین نمیتوان آنها را ورشکسته دانست.
بانکها به عبارتی به سمت داراییهای غیر جاری رفتند در صورتی که نوع بدهیهایشان بدهیهای جاری و نقدی است. وقتی شعبهیی از بانک یا موسسه اعتباری نتواند پول نقد به سپردهگذار بدهد در عرف از سوی مردم ورشکسته خوانده میشود حال آنکه این وضعیت ورشکستگی نیست بلکه عدم توانایی نقدینگی و ضعف ساختارهای مالی موسسه است. گلشیرازی در مورد وضعیت نظام بانکی در آستانه اتصال به شبکه مالی جهانی گفت: اتصال به شبکههای مالی شرایط مشخص خودش را دارد. مراودات ما از سوی سازمانهای نظارتی کاملا کنترل میشود. اما مهمترین اتفاقی که باید در شبکه مالی ما بیفتد حل مساله پولشویی و شفافیت مالی است در صورت گذر از این خان اتصال به شبکه مالی جهانی دیر یا زود رخ خواهد داد.
وی در مورد ادغام بانکها اظهار خوشبینی کرد و گفت: ادغام بانکها به تقویت سرمایه بانک کمک میکند. بانکی میتواند در راستای تحقق اهداق کلان اقتصادی حرکت کند که از بنیه کافی برخوردار باشد. به عقیده من ادغام بانکها تصمیم درستی است و باید انجام گیرد.