فرصتها و تهدیدهای تنش قطر با عربستان برای ایران
سید رضی عمادی|
دانشآموخته دکتری روابط بینالملل|
شورای همکاری خلیجفارس طی سه سال اخیر دو بار شاهد تنش درونی بود که یک پای این تنش قطر و پای دیگر آن سه کشور عربستان، امارات و بحرین بودند. عربستان، امارات و بحرین در سال 2014 در اعتراض به عدم همراهی قطر با سیاستهای منطقهیی مورد نظر آنها، سفرای خود را از دوحه فراخواندند اما این سه کشور در تنش اخیر با قطر، روز 5 ژوئن 2017 روابط خود با قطر را قطع کرده و اقدامات تنبیهی شدیدی علیه دولت کوچک قطر انجام دادند.
بهعبارتدیگر، سطح تنش کنونی قابلمقایسه با تنش سال 2014 نیست. این بحران کمسابقه نهتنها برای طرفین تنش بلکه برای بازیگران ثالث از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز پیامد خواهد داشت. در نوشتار پیشرو، ضمن بررسی روابط قطر با جمهوری اسلامی ایران، تاثیر این تنش بر روابط تهران- دوحه و همچنین تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران بررسی میشود.
بررسی روابط قطر و جمهوری اسلامی ایران
یکی از مهمترین شاخصههای سیاست خارجی قطر، ارتباط با قطبهای مخالف منطقهیی و فرامنطقهیی در منطقه خاورمیانه شامل ایران، حماس و سوریه (که روابط با دمشق به خاطر مداخله قطر در امور داخلی سوریه از سال 2011 به بعد قطع شده است) از یک طرف و عربستانسعودی، رژیمصهیونیستی و امریکا (به عنوان بازیگر فرامنطقهیی در خاورمیانه) است.
قطر از دوران شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی برخلاف کشورهایی نظیر بحرین، امارات و عربستان سعودی روابط پرفرازونشیبی با جمهوری اسلامی ایران نداشته است. بااینحال، روابط دو کشور از فاکتورهای همگرا و واگرا تاثیرپذیرفته است.
1-1: فاکتورهای همگرا در روابط ایران و قطر
قطر بعد از عمان در میان اعضای شورای همکاری خلیجفارس بهترین روابط را با ایران داشته و برخلاف بحرین و امارات از تنش با ایران خودداری کرده و مانند روابط با رژیمصهیونیستی در روابط با ایران نیز «همکاری را بر تنش» و «تعقیب منافع مطلق را بر منافع نسبی» ارجحیت داده است. در شکلگیری این روابط دوجانبه ضمن اینکه تمایل دو طرف برای تاثیر نپذیرفتن از محیط آنارشیک و پرتنش منطقه خاورمیانه تاثیر داشته است، فاکتورهای دیگری نیز موثر بودهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
1-1-1: مرزهای مشترک دریایی
ایران یکی از قدرتهای منطقهیی است که در همسایگی قطر قرار گرفته و با این کشور مرز دریایی دارد که این مرز دریایی در سپتامبر 1969 تعیین و از تاریخ 10 می1970 اجرا شده است. دارا بودن مرزهای مشترک دریایی یکی از عللی است که سبب شد قطر و ایران در مارس 2010 موافقتنامه امنیتی تحت عنوان «مبارزه با تروریسم و ارتقای همکاری امنیتی» امضا کردند.
2-1-1: برخورداری از منطقه گازی مشترک
یکی از مهمترین دلایل روابط دوستانه ایران و قطر مربوط به برخورداری از منطقه مشترک گازی است. قطر با 25 تریلیون مترمکعب، سومین ذخایر بزرگ اثباتشده در جهان (معادل تقریبا 14 درصد ذخایر اثباتشده گازی در جهان) را در اختیار دارد. تقریبا همه ذخایر گازی قطر در منطقه شمالی این کشور قرار گرفته است که بخشی از بزرگترین منطقه گازی جهان را تشکیل میدهد. پارس جنوبی ایران و منطقه شمالی قطر رویهمرفته بزرگترین منطقه گازی در جهان را تشکیل میدهند. این منطقه که در مرز آبی ایران و قطر در خلیجفارس قرار گرفته است این حوزه گازی وسعتی نزدیک به ۹۷۰۰ کیلومترمربع دارد که ۳۷۰۰ کیلومترمربع آن در بخش آبهای منطقهیی ایران و ۶۰۰۰ کیلومترمربع نیز در آبهای منطقهیی قطر قرار دارد.
3-1-1: حمایت ایران و قطر از حماس در فلسطین
یکی دیگر از فاکتورهای موجد همکاری و نزدیکی روابط قطر با ایران، حمایت دو کشور از حماس در فلسطین است. قطر، حماس را شاخه اخوانالمسلمین در فلسطین میداند و ایران نیز از حماس را به دلیل اتخاذ رویکرد مقاومتجویانه در مقابل رژیمصهیونیستی حمایت میکند.
4-1-1: عربستان سعودی
در روابط ایران و عربستان سعودی که به همراه ترکیه مهمترین رقیب منطقهیی ایران است، بیش از هر چیز بیاعتمادی و جنگ قدرت حکمفرماست. روابط قطر و عربستان نیز هیچگاه مانند روابط بحرین- عربستان یا حتی امارات- عربستان در چارچوب شورای همکاری خلیجفارس نبوده است. قطر از نگاه «پدرسالارانه» عربستان در درون شورای همکاری خلیجفارس رضایت ندارد و همچنین از نگاه «مداخلهجویانه» عربستان در امور داخلی دیگر کشورهای عربی ناراضی است و آن را تهدید برای امنیت خود میداند. با توجه به این شرایط، قطر از روابط با ایران به عنوان «وزنه تعادل» در مقابل عربستان سعودی استفاده میکند و راهبرد «گفتوگوی سازنده» با ایران را در سیاستهای منطقهیی اتخاذ کرده است. جمهوری اسلامی ایران نیز از شکاف در روابط قطر و عربستان برای تقویت روابط خود با دوحه بهره میبرد.
2-1: فاکتورهای واگرا در روابط ایران و قطر
روابط قطر و جمهوری اسلامی ایران علاوه بر فاکتورهای همگرا متاثر از فاکتورهای دیگری است که سبب میشود همکاری در روابط ایران و قطر تقویت نشود. این فاکتورها عبارتند از:
1-2-1: تعامل قطر با رژیمصهیونیستی و امریکا
بدون شک، یکی از مهمترین علل تاثیرگذار بر شکل نگرفتن روابط «عمیق» میان جمهوری اسلامی ایران و قطر، نوع روابط و تعامل قطر با امریکا و رژیمصهیونیستی است که جمهوری اسلامی ایران آنها را دو تهدید اصلی خود میداند. وجود بزرگترین پایگاه هوایی امریکا در قطر یکی از مهمترین دلایلی است که سبب شد ایران و قطر نتوانند یک روابط امنیتی دوجانبه که سبب پیوستگی دو کشور به هم شود، ایجاد کنند. در واقع، قطر به عنوان یک دولت کوچک در منطقه خاورمیانه، امنیت خود را تا حدود زیادی به دول بزرگتر و فرامنطقهیی گره زده و این اقدام همانطور که «باری بوزان» معتقد است برای قدرت بزرگ منطقهیی (در اینجا یعنی جمهوری اسلامی ایران) یک تهدید محسوب میشود. روابط رسمی قطر با رژیمصهیونیستی که مورد حمایت غرب هم قرار دارد، نیز سبب میشود که ایران و قطر نتوانند در راستای ایجاد روابط عمیق حرکت کنند.
2-2-1: مداخله عربستان سعودی در روابط قطر و ایران
اگرچه عربستان سعودی یک فاکتور تاثیرگذار بر ایجاد روابط گرم میان ایران و قطر است، اما، هویت «برادر بزرگتری» و هویت «مداخلهگر» عربستان سعودی اجازه نمیدهد که کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را «عمق» ببخشند. یکی از علل بروز تنش اخیر در روابط قطر با عربستان سعودی نیز، موضوع جمهوری اسلامی ایران و نگاه متفاوت عربستان سعودی و قطر به نقش منطقهیی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه است.
3-2-1: مداخله قطر در بحران سوریه
در جهت براندازی نظام بشار اسد
یکی دیگر از فاکتورهایی که بهنوعی زمینه تضعیف روابط قطر و جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر را فراهم کرد، مداخله قطر در بحران سوریه با هدف براندازی بشار اسد از قدرت است. این مداخله سبب شد که جمهوری اسلامی ایران از سال 2011 به بعد همواره بر این باور باشد که قطر نیز مانند عربستان سعودی، ترکیه و امریکا حامی گروههای تروریستی در سوریه است. بااینحال، شواهد گویای این است که دولت قطر از آغاز سال 2017 همسویی بیشتری با جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه داشته که از جمله آن همکاری در زمینه ایجاد مناطق کاهش تنش در سوریه است.
با توجه به فاکتورهای ذکرشده؛ «مهران کامروا» درباره روابط ایران و قطر معتقد است که: «روابط ایران و قطر گرم و صمیمی، اما، سطحی است و عمق ندارد. روابط دو کشور بیش از آنکه شامل همکاری امنیتی و نظامی، پروژههای سرمایهگذاری مشترک یا حتی سرمایهگذاری و تجارت معنادار باشد شامل اجلاس و اعلامیههای برادرانه است. » «عبدالله سهرابی»، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران، در خرداد 1391 گفت: «از سال 1995 تا 2012 بیش از 45 یادداشت تفاهم همکاری دوجانبه میان ایران و قطر امضا شد که بیش از 85 درصد آن عملی نشده است. » (سفارت جمهوری اسلامی ایران - دوحه، 17 خرداد 1391)
تاثیرات تنش قطر با عربستان برای جمهوری اسلامی ایران
تنش اخیر بر روابط قطر با عربستان از دو بعد برای جمهوری اسلامی ایران حایز اهمیت است: تاثیر این تنش بر روابط تهران- دوحه، تاثیر منطقهیی این تنش برای جمهوری اسلامی ایران.
1-2: تاثیر تنش قطر با عربستان بر روابط دوجانبه تهران - دوحه
این تنش برای روابط قطر و جمهوری اسلامی ایران یک «فرصت» است. زیرا اولا سایه عربستان سعودی را از عمیق نشدن روابط قطر و ایران حذف میکند. همانگونه که گفته شد نگاه «برادر بزرگتری و مداخلهگرانه» عربستان سعودی به اعضای شورای همکاری خلیجفارس مانع تقویت روابط کشورهای عضو این شورا با جمهوری اسلامی ایران میشود. تنش اخیر میان قطر و عربستان که حمایت دوحه از سیاست منطقهیی جمهوری اسلامی ایران و تاکید آن بر نقش ثباتساز جمهوری اسلامی ایران که در مقابل تاکید ریاض بر نقش هرجومرجساز تهران مطرح شد، یکی از مهمترین علل بروز تنش اخیر محسوب میشود. این تنش اکنون میتواند هراس قطر از عربستان برای تقویت و عمق بخشیدن به روابط با جمهوری اسلامی را کاهش دهد. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران نیز در مقابل راهکار محاصره قطر توسط عربستان، امارات و بحرین، حمایت از دوحه را در پیش گرفته و خواستار پایان دادن به سیاست محاصره قطر شده است.
ثانیا این تنش میتواند منافع اقتصادی برای جمهوری اسلامی به دنبال داشته باشد. «علی طیبنیا»، وزیر امور اقتصادی و دارای ایران، آبان ماه 1393 حجم تجاری ایران و قطر را تنها حدود 100 میلیون دلار در سال اعلام کرد. (شبکه خبر، 1 آبان 1393) بستن مرزهای زمینی، هوایی و دریایی با قطر توسط سه کشور عربستان، امارات و بحرین که سبب افزایش قابلملاحظه پرواز هواپیماهای قطری در حریم هوایی ایران و همچنین ارسال مواد غذایی از ایران به دوحه شد، و همچنین حذف هراس آل ثانی از آل سعود در گسترش روابط با ایران، میتواند افزایش حجم تجاری دو کشور را در پی داشته باشد. قطر سالانه ۱۶۵ هزار پرواز به بیش از ۱۵۰ مقصد در دنیا دارد که با تنش اخیر اکنون تنها راه پرواز هواپیماهای این کشور از فراز آسمان ایران خواهد بود. درعینحال، با توجه به اینکه قطر به همراه ایران و روسیه بیشترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارند، تقویت روابط دوحه – تهران میتواند همسویی بیشتری میان ایران، قطر و روسیه در موضوع گاز ایجاد کند.
2-2: تاثیر منطقهیی این تنش برای جمهوری اسلامی ایران
تداوم تنش در روابط قطر با عربستان سعودی در سطح منطقهیی نیز برای جمهوری اسلامی ایران پیامدهایی در قالب فرصت و تهدید خواهد داشت که البته فرصتهای آن بهمراتب بیشتر از تهدیدهاست.
1-2-2: فرصتها
فرصتهای این تنش برای جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقهیی بهصورت فهرستوار عبارتند از:
- شکست راهبرد عربستان سعودی برای ایرانهراسی و ایجاد اجماع علیه جمهوری اسلامی ایران که با رقص شمشیر ترامپ در اجلاس ریاض شکل گرفت.
- شکست زعامت، برتریجویی و سلطهطلبی عربستان سعودی بر کشورهای عربی
- درگیر شدن عربستان سعودی در یک تنش جدید که این تنش نیز توسط یکی از اعضای شورای همکاری خلیجفارس رخ میدهد، تضعیف هژمونی عربی عربستان سعودی به عنوان رقیبی که روابط با جمهوری اسلامی ایران را پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان در ژانویه 2015 از رقابت به تخاصم تنزل داده است را در پی خواهد داشت.
- تقویت تقسیم شورای همکاری خلیجفارس به دو محور عربستان سعودی، امارات و بحرین از یک سو و قطر، کویت و عمان از سوی دیگر.
- با توجه به اینکه ترکیه نیز مانند جمهوری اسلامی ایران در این تنش، جانب قطر را گرفته است، تداوم این تنش میتواند سبب شکلگیری محور جدید ترکیه-قطر- ایران که بهنوعی مورد حمایت عمان و کویت نیز خواهد بود در مقابل محور عربستان، امارات، بحرین و مصر شود.
- تغییر راهبرد قطر از «تقابل» با ایران در سوریه به «همکاری» با ایران در سوریه: یکی از نشانههای امکانپذیر بودن این تغییر مربوط به اظهارات شیخ حمد بن جاسم، نخستوزیر سابق قطر است که پس از تنش اخیر صریحا اذعان کرد که راهبرد قطر در بحران سوریه اشتباه بوده است.
- خروج قطر از ائتلاف سعودی علیه یمن که طی تنها چند روز پساز این تنش، نظامیان قطری از یمن به دوحه بازگشتند.
2-2-2: تهدیدها
تداوم تنش اخیر میان قطر و عربستان سعودی میتواند تهدیدهایی نیز برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند که برخی از این تهدیدها عبارتند از:
- درصورتیکه قطر در مقابل فشارهای عربستان سعودی و متحدانش تسلیم شود، بهمنزله هشداری از جانب ریاض به دیگر کشورهای عربی بهخصوص کویت و عمان است که از تقویت روابط خود با تهران خودداری کنند. امکان تسلیم شدن قطر در مقابل عربستان سعودی با توجه به تاثیرات ژئوپلیتیکی این بحران بر قطر نیز وجود دارد زیرا 40 درصد نیازهای غذایی قطر از مرز عربستان سعودی وارد میشود و درعینحال، با توجه به اینکه قطر میزبان جام جهانی فوتبال در سال 2020 است، به مرز زمینی با عربستان سعودی برای وارد کردن تجهیزات ساختوساز جهت تکمیل پروژههای مربوط به جام جهانی که بهطور هفتگی 500 میلیون دلار برای قطر هزینه دارد، وابستگی دارد.
- اگرچه قطر و ترکیه پیشازاین درباره ایجاد پایگاه نظامی ترکیه در دوحه به توافق رسیده بودند، اما، ترکیه با بهرهگیری از تنش قطر با عربستان سعودی و به بهانه حمایت از قطر، حضور نظامی خود را در این کشور با فرستادن 5 هزار نظامی تقویت کرد. اگرچه این حضور سبب توقف روند رو به رشد روابط عربستان و ترکیه، مهمترین رقبای منطقهیی جمهوری اسلامی ایران میشود، اما، درعینحال تقویت حضور نظامی ترکیه در قطر در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران قرار ندارد.
- بهرهبرداری امریکا از این تنش برای تقویت حضور در قطر و همچنین برای فروش سلاحهای بیشتر به کشورهای عربی؛ کمااینکه امریکا تنها طی 10 روز پسازاین تنش، هم یک قرارداد نظامی 12 میلیارد دلاری با قطر منعقد و هم یک رزمایش دریایی مشترک با قطر در آبهای خلیجفارس در روز 16 ژوئن برگزار کرد.
نتیجهگیری
شورای همکاری خلیجفارس طی 36 سالی که از عمر آن میگذرد همواره از تنشها و اختلافهای درونی رنج برده که دولت قطر یکی از ارکان اصلی این تنش بود زیرا قطر از جمله کشورهای عضو این شورا است سیاست برادر بزرگتر عربستان سعودی در قالب این شورا را که منجر به مداخله در امور داخلی سایر اعضا نیز شد، به چالش کشیده است.
از جمله این چالشها پس از سفر دونالد ترامپ، رییسجمهوری امریکا به ریاض و برگزاری نشست عربی- اسلامی در ریاض که مهمترین شاخصه آن تلاش برای ایجاد اجماع علیه جمهوری اسلامی ایران بود، بروز کرد زیرا انتقاد امیر قطر از رویکرد بهشدت ضد ایرانی این نشست و تاکید آن بر نقش ثباتساز جمهوری اسلامی ایران در منطقه سبب واکنش عجولانه عربستان سعودی و متحدان آن در قطع رابطه با دوحه و سپس اعمال فشار و تکرار سناریویی که سال 2015 علیه ایران اجرا کرده بودند، شد. این تنش علاوه بر پیامدهایی که بر طرفین دارد برای طرفهای ثالث از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز پیامدهایی در قالب تاثیر بر روابط دوجانبه تهران- دوحه و همچنین فرصتها و تهدیدها برای جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقهیی خواهد داشت.
اگرچه افزایش تنش و بیثباتی در محیط خاورمیانه بهخصوص محیط مجاور جمهوری اسلامی ایران تامینکننده منافع آن نیست، اما، با توجه به کاهش سطح روابط تهران – ریاض از رقابت به تخاصم، تنش اخیر میان قطر و عربستان و متحدان عربی آن میتواند برای جمهوری اسلامی ایران فرصتهای برای به چالش کشیدن رویکرد ضد ایرانی آلسعود ایجاد کند.
شمس