فراز و فرودهای اتاق تهران و ایران
فراز جبلی|
اختلاف میان اتاق بازرگانی ایران و تهران ماجرایی قدیمی است. از حدود 12سال پیش اختلافنظر میان اتاق تهران و ایران ایجاد شد و به مدت 2 سال ادامه یافت. پس از آن اما برای حدود 8 سال رابطه آرامی و با کمی اختلاف نظر میان اتاق تهران و ایران شکل گرفت اما در دو سال گذشته باز هم شاهد دو قطبی شدن اتاق ایران و تهران بودیم. با گذشت دو سال از عمر اتاق هشتم عملا میتوان متوجه شد که اختلاف میان این دو اتاق اصلی عملا به شکل دیگری در حال پیگیری است. کارنامه دوره هشتم در نیمه راه به خوبی نشان میدهد که اتاق ایران در حال تضعیف شدن است و این تضعیف به سود اتاق تهران پیگیری میشود. شاید برای بسیاری این سوال مطرح باشد که اصولا چنین پدیدهیی چه سودی برای فعالان تشکلی دارد اما کسانی که با بازیهای تشکلی آشنا هستند به خوبی روندی که در حال طی شدن است را تشخیص میدهند.
تاریخچهای از اختلاف اتاق تهران و ایران
برای بیش از 2 دهه، اتاق تهرانی عملا وجود نداشت و به همین دلیل یک توازن در اتاق ایران وجود داشت. در آن دوران اتاقهای استانی بیشتر نقش شعبات اتاق ایران را ایفا میکردند و شاهد قدرتی منسجم در اتاق ایران بودیم. هرچند که همهچیز در سکوت خبری انجام میشد.
با شروع دوره دوم اصلاحات، تحولات به اتاق بازرگانی نیز کشیده شد و اتاق تهران برای نخستین بار دارای ترکیبی متفاوت از اتاق ایران شد. برخی چهرههای سیاسی و چهرههای جدید اقتصادی عملا دوران جدیدی را در اتاق تهران ایجاد کردند و اختلافنظر میان آنها و هیات رییسه اتاق ایران در نهایت به جدا شدن محل اقامت دو اتاق منجر شد. اما تفکیک مالی به اندازه محل اقامت ساده نبود و در نهایت ماجرا در دادگاه بررسی شد. استیضاح هیات رییسه وقت اتاق تهران موقتا درگیریها را کاهش داد هرچند هیات رییسه برکنار شده و تیم حامی آنها در اتاق باقی ماندند. در دوره بعد ترکیب اتاق ایران نیز دستخوش تغییر شد تا وزیر اسبق و معاون وی یکی اتاق تهران را اداره کند و دیگری اتاق ایران را. این موضوع حدود 6 سال ادامه یافت. در این مدت دیگر نه گروه تحول و نه گروه سنتیهای اتاق ریاست هیچ یک از دو اتاق را برعهده نداشت و یک آرامش نسبی در اتاق باقی بود. اما با رفتن محمد نهاوندیان از اتاق مجددا اختلاف گروهها بر سر قدرت شدت گرفت.
دوره هشتم و شکلگیری محیطی متفاوت
دوره هشتم اتاق بازرگانی را باید دورهیی جدید دانست. صف بندیهای گروهها در اتاق بازرگانی کاملا تغییر کرد و اتفاقا همین تغییرات منجر به تغییرات گسترده در تشکلهای دیگر شد. در ابتدای دوره یک وفاق میان گروه پیروز در اتاق تهران و گروههایی از شهرستانها که اکثریت اتاق ایران را در اختیار داشتند شکل گرفت. کنار گذاشته شدن بسیاری از گروهها، صف بندیهای جدید و توافق بین شهرستانها و اتاق تهران عملا شکل جدیدی به اتاق ایران داد. با این وجود اختلافاتی میان رییس جدید اتاق ایران و اتاق تهرانیها با وجود توافقات وجود داشت.
شنیدهها حاکی از این است که گفتوگو بر سر هیات رییسه دوره هشتم میان محسن جلالپور و سردمداران گروه ائتلاف برای فردا از چند ماه قبل از انتخابات دوره هشتم شکل گرفت. چهرههایی همچون محمد کریمیپور که بعدها مشاور عالی جلالپور شد با برخی چهرههای ائتلاف برای فردا توافقات را ساده کرد. در این میان نباید از مشاورهها و برنامهریزیهای نهاوندیان نیز چشمپوشی کرد.
اما جلالپور حدود یک سال بیشتر نتوانست بر کرسی ریاست باقی بماند و به دلایلی مجبور به استعفا شد. این موضوع آغازی بر انتخابات یک سال قبل در اتاق ایران بود. با کنار رفتن جلالپور 3 کرسی هیات رییسه در اختیار تهران و 3 کرسی در اختیار شهرستانها بود. تهران علاقه زیادی داشت که ریاست اتاق ایران را به دست آورد اما در نهایت با اختلافی بسیار ناچیز از ائتلاف شورای روسای شهرستان شکست خورد.
نگاهی به کارنامه 2 اتاق
با ایجاد ترکیب جدید هیات رییسه دوران سیاست جدیدی توسط ائتلاف برای فردا شکل گرفت. ایجاد اختلاف در اتاق ایران و معطل ماندن کارهای مختلف اتاق که موجب نارضایتی اعضا میشود و در مقابل بهبود عملکرد اتاق تهران باعث شده است که امروز در مقایسه کارنامه عملکرد اتاق تهران و ایران قاطعانه بتوانیم خبر از عملکرد بهتر اتاق تهران در مقابل اتاق ایران بدهیم.
در اتاق ایران اختلاف نظر میان اعضا در اوج خود است. شاید ظاهر امر همهچیز آرام باشد اما به دلیل اختلاف نظرهای گسترده عملا هیچ کار مثبتی در یک سال گذشته شکل نگرفته است. اکثریت وقت دبیرکل صرف حل اختلاف نظر میان اعضای هیات رییسه میشود. نظرات گوناگون و متناقض آنها باعث میشود که کارها در هیات رییسه به جایی نرسد. این موضوع به بدنه اجرایی اتاق ایران هم سرایت کرده است و کارهای روزمره هم به کندی صورت میگیرد. مسائلی همچون آییننامه اتاقهای مشترک و بسیاری از موضوعات دیگر هنوز در حال گفتوگو است.
اعضای هیات رییسه در خصوص مسائل اجرایی اتاق دخالت میکنند و همه سعی دارند نظر خود را به اجرا بگذارند. شورای روسای شهرستانها پس از شکسته شدن رایشان در انتخابات نایبرییسی عملا نتوانست اتحاد قبلی را به دست آورد. کسانی هم که از بیرون اتاق مسائل را رصد میکنند و در مقام انتقاد برمیآیند متهم به تضعیف اتاق ایران میشوند. برنامهریزی برای حذف بعضی از چهرههای موثر کمیسیونها از چند ماه قبل آغاز شده تا عملکرد اتاق از این هم ضعیفتر باشد. در هیات رییسه هم وضعیت چندان رو به راه نیست. شافعی اکثریت هیات رییسه را در اختیار ندارد. عدم بازی گرفتن نمایندگان شهرستانی باعث نارضایتی آنها شده و در مقابل مسعود خوانساری رییس اتاق تهران بیش از همه در گرفتن رای هیات رییسه به شافعی کمک میکند. بازی که عملا به گسترش اختلافات منجر شده است.
اما در سوی مقابل در اتاق تهران همهچیز آرام است. تیم یک دست تهران عملا ساختاری را که در دوران دبیرکلی محمدمهدی راسخ شکل گرفته بود را ادامه داده است و شاهد اتاقی چابک در تهران هستیم. هرچند اتاق تهران میتوانست عملکردی مثبتتر را در این فرصت تاریخی ثبت کند اما برخی فعالیتها مانند توافقات برای دفاتر در آلمان و انگلستان توجه فعالان اقتصادی را به خود جلب کرده است. در حالی که تعداد اعضا در اکثر قریب به اتفاق اتاقها در حال ریزش است اعضای اتاق تهران حدودا 25 درصد افزایش یافته است. برنامههای جالبی هم در بخشهای مختلف مانند تشکلها در حال پیگیری است که یک سال قبل از انتخابات دوره نهم به بهرهبرداری خواهد رسید.
تغییر محوریت از ایران به تهران
همه این موارد در کنار هم باعث تضعیف اتاق ایران به سود اتاق تهران میشود. زمانی محسن جلالپور از خطر جنگهای حیدری نعمتی در اتاق ایران بسیار سخن میگفت. حال با توجه به اینکه اتاق تهران قدرت مطلق در اتاق ایران را در اختیار ندارد گسترش این دعواهای توخالی عملا باعث میشود که اتاق ایران از انجام اهداف خود باز بماند و عملکرد اتاق تهران بیشتر به چشم آید. کارنامه ضعیف اتاق ایران عملا فرصتی برای اتاق تهران خواهد بود که در دوره نهم به سادگی اتاق ایران را در اختیار بگیرد.
زمانی که دولت و نهادهای حاکمیتی متوجه شوند که عملکردی از سوی اتاق ایران صورت نمیگیرد طبیعی است که محوریت از اتاق ایران به سمت اتاق تهران منتقل شود. حتی قانون جدیدی هم که برای اتاقها نوشته شده بود در جهت کوچک شدن هیات نمایندگان اتاق ایران بود و عملا این موضوع توجهها را به سمت اتاق تهران منتقل میکرد.
تلاشهای گروههای مختلف برای حل مشکلات اتاق ایران منجر به گستردهتر شدن اختلافات شد بدون آنکه متوجه باشند عدهیی این اختلافات را برنامهریزی میکنند. اعضای هیات نمایندگان اتاق ایران در این میان متوجه نیستند که برنده اصلی این دعواها کسانی هستند که از تضعیف اتاق ایران سود میبرند. جالب آنکه کسانی که نسبت به وضعیت هشدار میدهند به چشم اپوزیسیون نگریسته میشوند و به عنوان عوامل تضعیف در اتاق بازرگانی از آنها یاد میشود.
اهمیت ایجاد «لویه جرگه» در اتاق ایران
اعضای اتاق ایران در این میان دو راه در پیش دارند. ادامه وضع موجود که طبیعتا به یک بازی باخت-باخت برای همه بدل میشود و تنها کسانی که از تضعیف اتاق ایران سود میبرند در آن ممکن است برنده باشند. راه برون رفت از این اتفاقات تنها ایجاد یک لویه جرگه در اتاق بازرگانی است. انتخابات دوره هشتم در تهران درس مهمی بود که بسیاری آن را فراموش کردهاند. ایجاد اختلاف درون گروهها باعث از هم پاشیدن آنها شد. حال اگر اختلافات کنار گذاشته نشود و یک وفاق برای حل مشکلات اتاق ایران شکل نگیرد همه گروههای حاضر در اتاق ایران متحمل زیان خواهند شد.