بورس ارز؛ مدل ایرانی «فارکس»
گروه بورس رضا امامی
پس از آنکه با مخالفت تجار و صاحبان صنایع به ویژه اعضای اتاق بازرگانی ایران موضوع راهاندازی بورس ارز در نیمه دوم سال 1391 منتفی اعلام شد، طی سالهای اخیر در چندین مرحله رییس کل بانک مرکزی و همچنین رییس سازمان بورس از راهاندازی این بورس اما تحت عنوان بازار آتی ارز پس از تکنرخی شدن نرخ ارز خبر دادهاند. برای نخستینبار علی صالحآبادی رییس اسبق سازمان بورس، درباره راهاندازی بازار ارز گفته بود: «در حال حاضر راهاندازی بازار فیزیکال ارز مدنظر بوده و راهاندازی قرارداد آتی ارز فعلا مطرح نیست، زیرا شرایط راهاندازی بازار ارز نسبت به گذشته مهیاتر شده و محدودیتها کمتر است.» راهاندازی بورس ارز از زبان علی طیبنیا وزیر کنونی امور اقتصادی و دارایی نیز بارها مطرح شده و وعده داده بود که «در سال 1394 بورس ارز راهاندازی خواهد شد.»
در اواخر مرداد سال 1391 همزمان با نوسانهای شدید قیمت ارز، دولت احمدینژاد بهدنبال یافتن راهکاری برای تعادل در قیمت ارز با راهاندازی ایده بورس ارز بود. در این میان متولیان بازار سرمایه بارها پیشنهاد راهاندازی بورس ارز را برای بازار آشفته و پرنوسان ارز مطرح کرده و معتقد بودند که بورس ارز میتواند به ایجاد بازاری شفاف کمک کرده و تعادل را به قیمت ارز برگرداند حتی برای آن دستورالعمل معاملات ارز توسط سازمان بورس طراحی و تصویب و امکان خرید و فروش ارز در بورس تهران فراهم شد. اما این پیشنهاد هیچگاه عملی نشد، زیرا مخالفان با ورود بورس به حوزه پولی موافق نبوده و معتقد بودند که با ایجاد این بورس، ارز به جای تکنرخی، سهنرخی شده و به تقاضای کاذب دامن میزند.
همچنین قرار بود بازاری در بازار سرمایه راهاندازی شود تا کسانی که دارنده واقعی ارز هستند مانند مجتمعهای پتروشیمی، بانک مرکزی و سایر صادرکنندگان غیرنفتی عرضهکننده ارز باشند و از طرف دیگر خریداران واقعی ارز در این بازار اقدام به خریداری کنند. در این باره حتی مرکز پژوهشهای مجلس نیز امکان راهاندازی بورس ارز در اقتصاد ایران را مورد سنجش قرار داد و یکی از راهکارهای واضح برای سیاستگذاری در حوزه ارزی را راهاندازی بورس ارز دانست. حالا پس از گذشت سالها، در دولت تدبیر و امید نیز همچنان ایجاد بازاری متشکل و تحت نظارت برمبنای امکان ورود و خروج ارز را برای عرضه و تقاضا در حد یک آرزو باقی مانده است.
بررسی تاثیر راهاندازی بورس ارز در اقتصاد
اما راهاندازی بورس ارز در شرایطی که دولت از بابت افت شدید درآمدهای نفتی و همچنین ارز حاصل از فروش محصولات پتروشیمی با کسری شدید بودجه مواجه است تا چه حد میتواند به تنظیم عرضه و تقاضای واقعی ارز در اقتصاد بینجامد؟ ایده بورس ارز برای مدیریت نقدینگی مردم بسیار کاراست، چراکه هر چه پول نقد در دست مردم جامعه کمتر باشد تورم نیز کاهش مییابد. این یک قانون کلی است که در شرایط بنبست اقتصادی بسیار پرفایده است. باوجود دونرخی بودن ارز در کشور، فایده راهاندازی بورس ارز چیست؟ اگر قرار به تکنرخی شدن ارز در بورس است، آن وقت نقش معاملهگران در بورس ارز چیست و قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ درواقع وقتی قیمت از پیش تعیین شده برای ارز وجود دارد، نمیتوان به راهاندازی بورس ارز امیدوار بود. نمیتوان بورس ارز راه انداخت اما از آن طرف دولت و بانک مرکزی خودشان تعیینکننده عرضه و تقاضا باشند. از لحاظ مجازی نیز راهاندازی بورس ارز بیفایده است، چراکه وقتی تجربه بزرگ و پرفایدهیی بهنام بازار ارز فارکس در دنیا وجود دارد و میلیونها معاملهگر در آن فعالیت دارند، چرا باید مدل ایرانی این بازار با استقبال از ضرر و زیان سنگینی را به جان بخریم؟ پس منطقی است که پیش از انجام این کار بستر مناسب برای فعالیت در بازار فارکس را پیدا کنیم. وقتی بازار سرمایه کشور در مقایسه با بازار فارکس قرار میگیرد ناخودآگاه یک کارگزار حرفهیی با این بازار طرف میشود. در بازار سرمایه ایران بهدلیل شفاف نبودن و اتکا به اخبار رانتمحور همواره سرمایهگذاری با مشکلات بسیاری همراه است، اما در فارکس تنها اخباری که در دسترس همگان قرار میگیرد بر این بازار تاثیرگذار است. بر این اساس به نظر میرسد قبل از راهاندازی بورس ارز برای یک دوره 2 ماهه راهکارهای قانونی شدن فعالیت در بازار فارکس بررسی و مورد مطالعه متولیان بازار سرمایه قرار بگیرد. آموزش مردم و ارائه ابزارهای قانونی و کارآمد برای سرمایهگذاران علاوه بر اینکه مانع از سرخوردگی آنها میشود، میتواند منافع دولت، صاحبان صنایع و مردم عادی را با افزایش قدرت خریدشان تامین کند. موضوع مهم فارکس کسب بازدهی بالا نیست بلکه باقی ماندن در این بازار و اینکه به نسبت سرمایه تا چه حد ریسکپذیری سرمایهگذار تحمل خواهد شد از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر قرار است بورس ارز در ایران راهاندازی شود اما به محض افزایش قیمت ارز، با عرضه یکباره ارز به بازار از سوی بانک مرکزی مواجه شود، بورس ارز چه معنایی خواهد داشت؟ اما پرسش مهم اینجاست که چرا باوجود بازار بینالمللی مبادله ارز (فارکس) و فعالیت بانکهای بزرگ داخلی و خارجی دولت تدبیر و امید بهدنبال ایجاد مدل ایرانی بازار فارکس است؟ در آغاز فعالیت این بازار در ایران بهدلیل نبود دانش و آموزشهای کاربردی و مناسب، اغلب سرمایهگذاران و مردم جامعه آن را با شبکههای هرمی و معاملات کلاهبرداری اشتباه میگرفتند. دلیل آن هم ضرر و زیان سنگینی بود که اشخاص پس از ورود به این بازار بهدلیل نبود آموزش و خدمات مناسب از سوی کارگزاریهای حرفهیی فارکس متحمل میشدند. از دیگر سو شفاف نبودن فعالیتها از سوی ارائهدهندگان خدمات فارکس در ایران باعث ایجاد فعالیتهای هرمی از سوی برخی شرکتهای کلاهبرداری به بهانه فعالیت در بازار فارکس شد درحالی که بازار فارکس هیچ ارتباطی با شبکههای هرمی ندارد.
فارکس، مشابه بورس تهران
بازار فارکس مشابه بورس اوراق بهادار کشور فعالیت میکند. تفاوت این بازار با بورس تنها در معامله ارز خلاصه میشود. از سویی دیگر حجم پولی که روزانه در فارکس به گردش در میآید چندین برابر ارزش معاملات بازار سرمایه ایران است. در این بازار بینالمللی روزانه 3هزار میلیارد دلار ارز میان خریداران و فروشندگان واقعی دست به دست میشود. از لحاظ فقهی فعالیت در بازار فارکس و تبادل ارز از طریق معاملات واقعی بنا به نظر اغلب مراجع تقلید با اشکال شرعی مواجه نیست چراکه در واقع مثل سهام و اوراق بهادار در این بازار معامله میشود و ارز معامله شده بهطور فیزیکی قابل دسترس است. اما آنچه باعث اشکال در این بازار شده تحمل ضرر و زیانهای سنگین افرادی است که ندانسته و بدون توجه به آموزشها و ابزارهای غیرعلمی موجود و با اعتماد به برخی افراد کلاهبردار، دار و ندار خود را ازدست دادهاند.
اعتباربخشی بیاساس
متاسفانه کارگزارهایی که در زمینه فارکس بهطور غیرعلمی و بدون نظارت نهادها اقدام به ارائه خدمات به مردم میکردند با تخصیص اهرمهای اعتباری با نسبت یک به هزار یا حتی یک به دو هزار امکان معامله افراد فراتر از سرمایهشان را ایجاد میکردند که نتیجه آن ضررهای سنگین مالی و از دست رفتن سرمایهها بود درحالی که در بازار فارکس واقعی حد معمول برای تخصیص اهرم مالی نسبت یک به 300مرتبه از سرمایه معاملهگر است. پس از تلفیق فعالیتهای هرمی با فعالیت این کارگزاریها به یکباره موجی از کلاهبرداریها آغاز شد که اقدام نهادهای امنیتی و انتظامی کشور در ممنوع شدن فعالیتهای فارکس را در پی داشت. درحالی که اگر پیش از آن با تبیین قانون و نظارت همهجانبه بر فعالیتهای بازار ارز امکان معاملات در این بازار فراهم میشد مشابه با سایر کشورهای دنیا، این بازار نیز میزبان سرمایهگذاران ایرانی بود.
مشکل نبود کارگزاران حرفهای فارکس
برای فعال شدن دوباره بازار فارکس در ایران هنوز مشکل فعالیت بروکرها یا کارگزاران ایرانی حرفهیی در بازار فارکس وجود دارد در حالی که در بازار اوراق بهادار تمام شرکتهای کارگزاری تحت نظارت کانون کارگزاران قرار دارند. مدل فارکس ایرانی مساوی با برابری جفت ارزی ریال و دلار است. برای راهاندازی بازاری برمبنای این ارز نیاز به یک بستر قوی اقتصادی و سیاسی و تقویمهای عملکردی دقیق اقتصادی است. باتوجه به احتمال برطرف شدن مناقشات سیاسی و هستهیی کشور، راهاندازی بورس ارز و خروج این بازار از حالت صرافی و دلار فروشی غیرعلمی و سنتی بسیار پسندیده است. منتها اگر قبل از راهاندازی این بازار بسترهای فعالیت در بازار فارکس بررسی و با تبیین قوانین مناسب برای فعالیت در این بازار با نظارت متولیان بازار پول و سرمایه به سمت الکترونیکی کردن معاملات پیش رود، میتوان انتظار تقویت ریال از طریق معاملات بازار فارکس را نیز داشت. وقتی قدرتهای خودروساز در دنیا وجود دارند که با بهای تمام شده کمتری حاضرند خودرو با کیفیت به ما بفروشند چرا باید به فکر ایجاد کارخانههای خودروسازی پرهزینه و بیکیفیت بود؟ راهاندازی بورس ارز درحالی که بازار فارکس بهراحتی دردسترس است بردن زیره به کرمان است. معاملهگر بورس و معاملهگر فارکس هیچگاه نمیتوانند در بازارهای یکدیگر دوام بیاورند. فعال بازار فارکس بهدلیل نبود شفافیت اطلاعات درنهایت فقط تا یکسال در بورس دوام میآورد؛ در مقابل تحلیلگرهای بازار سرمایه اغلب در فارکس بهدلیل اتکای این بازار به دانش و آموزش شکست میخورند.
بروکری که اجازه معامله در بازار فارکس دارد میتواند با ارائه مشاوره به سرمایهگذار ضرر وی را تا حد زیادی کاهش دهد و حد ریسک معاملهگر را افزایش دهد. قدر مسلم اینکه تحلیلگر و کارگزار بورس ایران نمیتواند تحلیل درستی از بازار فارکس داشته باشد و برای راهاندازی بورس ارز باید معاملهگر حرفهیی بازار فارکس آن را تحلیل کند. در بازار فارکس سوای از تعطیلات دو روزه آخر هفته، در هر لحظه و دقیقه شبانهروز هر شخصی به نسبت سرمایه خود میتواند بهعنوان یک مزیت از معاملات لذت ببرد، اما این ویژگی در بورس ایران وجود ندارد.
آموزش به جای حذف
سهام و سهامداری در کشور بهعنوان یک فرهنگ و در عین حال حمایت از صنعت داخلی است، اما چه ایرادی دارد در کنار آن بازار ارز فارکس نیز وجود داشته باشد. بازار فارکس و بورس اوراق بهادار هر دو از بازارهای پرریسک بهشمار میروند و افرادی که میخواهند در این بازارها فعال شوند باید به اندازه ریسکی که قبول میکنند نقدینگی برای جبران آن داشته باشند. وقتی بانک مرکزی ژاپن برای تهیه یورو اقدام به تزریق ین در بازار فارکس میکند چرا بانک مرکزی ایران یا سایر بانکها برای تعادل قیمت ارز و تامین ارز خود از این امکان استفاده نکند؟ بهباور برخی کارشناسان، دولت باید با حمایت از مردم و ایجاد بستر امن و نیز توسعه موسسههای حرفهیی و تحت نظارت در زمینه آموزش سرمایهگذاری در بازار ارز، ضمن راهاندازی و فعالیت سالم معاملهگران در بازار فارکس، اقدام به گرفتن مالیات و کارمزد موردنظر خود کند. وقتی بروکر ایرانی با حمایت و نظارت دولت در کشور فعالیت کند و پول اشخاص در حساب مجازی خودشان نگهداری شود دیگر هیچ نگرانی از بابت ترس از بازار فارکس وجود نخواهد داشت. بالاخره باید تصمیمسازان کشور این اراده را از خود نشان دهند که آیا عزمی برای انجام کاری جدی دارند یا قرار است همچنان سرمایهگذاری با ناآگاهی عمومی دنبال شود؟ ایجاد فضا و بستر قانونی برای بازار فارکس در ایران به آسانی میسر است اما بهدلیل نبود قانون مناسب که مانع از تحمیل ضرر و زیان به سرمایهگذاران شود هنوز اقدامی صورت نگرفته است.