گام به گام به سمت انحلال
سیدعلی نجات پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
شمس
در ۵ ژوئن 2017 چهار کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر با ادعای تبدیل شدن دوحه به مأمن و پناهگاه گروههای تروریستی روابط سیاسی و اقتصادی خود را با این کشور قطع کردند بهطوری که تمامی مرزهای زمینی قطر با عربستان سعودی بسته شده و برای مرزهای هوایی و دریایی هم محدودیت ایجاد شد. پس از آن تعداد زیادی از کشورهای عربی همسو با سیاستهای عربستان نظیر لیبی، یمن، مالدیو، سنگال، موریتانی، چاد، و... از این اقدام پشتیبانی کرده و روابط خود را با دوحه قطع کردند.
بحران قطر و کشورهای عربی مذکور زمانی آغاز شد که اظهاراتی به نقل از شیخ تمیم، امیر قطر در خبرگزاری رسمی این کشور منتشر شد که در آن علیه عربستان سعودی و در حمایت از ایران، حزبالله و اخوانالمسلمین و حماس موضعگیری شده بود. اگرچه مسوولان قطری بعد از چند ساعت این اظهارات را تکذیب و اعلام کردند که سایت خبرگزاری قطر هک شده اما عربستان سعودی و کشورهای همسو با آن ادعای هک شدن سایت را نپذیرفتند.
بدون تردید بحران قطر تبعات و پیامدهای متعددی در سطح داخلی و منطقهیی به دنبال خواهد داشت. یکی از پیامدهای مهم این بحران بر آینده شورای همکاری خلیجفارس خواهد بود. از این رو هدف نوشتار حاضر بررسی تاثیر بحران 2017 قطر بر آینده شورای همکاری خلیجفارس است؛ به همین دلیل پس از اشاره کوتاهی به دلایل شکلگیری و اهداف شورای همکاری خلیجفارس به اختلافات موجود در شورا و چشمانداز آن پرداخته میشود.
1- دلایل شکلگیری و اهداف شورای همکاری خلیج فارس
شورای همکاری خلیجفارس (GCC)، سازمان منطقهیی و بلوک سیاسی- تجاری شامل 6 کشور: امارات متحده عربی، بحرین، عربستان سعودی، عمان، قطر و کویت است. این شورا در ۲۵مه ۱۹۸۱میلادی یعنی 8 ماه پس از جنگ ایران و عراق و با هدف یکپارچگی اقتصادی و نظامی کشورهای عضو تشکیل شد. در این میان، ترس از ایران و عراق نقش عمدهیی در اتحاد و همگرایی این کشورها در قالب اتحادیه منطقهیی ایفا کرده است. اهداف بنیادی شورای همکاری که در ماده چهارم اساسنامه آن آمده است عبارتاند از:
1- تحقق هماهنگی، تکامل و همبستگی بین کشورهای عضو در همه زمینهها تا مرحله دستیابی به وحدت کامل؛
2- تعمیق و تحکیم مناسبات و وجوه متعدد همکاریهای موجود بین ملتها و کشورهای عضو در همه زمینهها
3- تدوین اساسنامههای مشابه در حوزههای گوناگون ازجمله: امور اقتصادی و مالی، امور بازرگانی و گمرکی، امور آموزشی و...
4- پیشبرد برنامههای پیشرفت علمی و فنی در زمینههای صنعت و معدن، کشاورزی و تاسیس مراکز تحقیقاتی و پژوهشی و تشویق همکاری بخش خصوصی با هدف تحقق سعادت و خوشبختی ملتهای کشورهای عضو
(www.gcc-sg.org).
اگرچه در اساسنامه شورای همکاری خلیجفارس بیشتر بر مسائل اقتصادی اشاره شده اما این شورا با هدف حفظ امنیت جمعی کشورهای عضو راهاندازی شده لیکن این سازمان در انجام این امر مهم ناکارآمد بوده است. در همین راستا یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان در دسامبر 2013 طی مصاحبهیی گفته است که کشورهای حوزه خلیجفارس برای حفظ امنیت خود به شورای همکاری متکی نیستند به خصوص که شورا در تهاجم عراق به کویت در سال 1990 نتوانست قابلیت و کارآمدی خود را نشان دهد. از این رو کشورهای عضو شورا برای حفظ امنیت خود پیمانهای دو جانبهیی با ایالاتمتحده امریکا و سایر قدرتهای بینالمللی منعقد کردهاند.
2- اختلافات موجود در شورای همکاری خلیجفارس
شورای همکاری خلیجفارس با وجود همسویی و اشتراک نظر پیرامون برخی قضایا و مسائل، اتحاد یا ائتلاف منسجمی بهشمار نمیرود و اختلافات در مواضع و سیاستهای اعضای این شورا بهتدریج بیشتر میشود. اعضای این شورا در مورد برخی از مسائل نظیر: مسائل مرزی، یکپارچگی اقتصادی و پول واحد، روابط با ایران و اخوانالمسلمین اختلافات زیادی دارند.
این شورا بارها گرفتار رویدادهای داخلی شد و سران برخی کشورهای عضو آن به دلایل سیاسی یا مشکلات جسمی از حضور در برخی نشستهای سران خودداری کردند ولی این نشستها تقریبا به طور منظم برگزار شد هر چند بیشتر اوقات جنبه تشریفاتی داشت.
در حقیقت، اختلافات داخلی شورای همکاری خلیجفارس از ویژگیهای بارز این شورا طی سالهای اخیر بوده است. این اختلافات پس از سال 2014 و به طور دقیق پس از تحولات مصر یعنی پایان حکومت اخوانالمسلمین و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی میان عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین از یک سو و قطر از سوی دیگر بروز یافت و در مارس 2014 با فراخواندن سفرای سه کشور مذکور از دوحه به اوج خود رسید. ریاض، ابوظبی و منامه، دلیل فرا خواندن سفرای خود را حفظ ثبات و امنیت خود اعلام کردند و قطر را به خروج از تعهدات شورای همکاری متهم کردند.
به هر روی، ادامه حمایت قطر از حکومت اخوانالمسلیمن و محمد مرسی، تشدید انتقادات شبکه الجزیره و یوسف القرضاوی از کشورهای حامی عبدالفتاح السیسی، حمایت قطر از گروههای مسلح با گرایش اخوانالمسلمین فعال در سوریه و تلاش دوحه برای تقویت روابط خود با گروههای فلسطینی موجب دو دستگی، تشتت آرا و گسترش اختلافات بین کشورهای شورای همکاری خلیجفارس شد.
این امر موجب ایجاد بلوکبندی در درون شورا شده است. طی چند سال گذشته اعضای شورای همکاری خلیجفارس به 2 یا 3 دسته تقسیم شدهاند: در یک طرف عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین؛ در طرف مقابل قطر، و دو کشور کویت و عمان دسته سوم هستند که سیاست بیطرفی را اتخاذ کردهاند.
در بحران اخیر نیز اتحاد 3 کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین آشکار است درحالی قطر و عمان در مقابل این محور هستند و کویت به تنهایی سیاست بیطرفی و میانجیگیری را اتخاذ کرده است(الخرابشه 2017).
پیرامون اختلافات و عدم وجود اتحاد منسجم بین کشورهای عضو شورا، شیخ حمد بن جاسم آلثانی، نخستوزیر سابق قطر گفته است که هیچ ثباتی در قوانین موجود بین 6 کشور شورای همکاری وجود ندارد و این امر بدین معناست که آنها با یکدیگر نیستند.
3- ناکارآمدی شورای همکاری خلیجفارس
در حل بحران قطر
یکی از اهداف مهم شکلگیری شورای همکاری خلیجفارس یکپارچگی و اتحاد کشورهای عضو آن است. در بند دهم اساسنامه شورا آمده است که شورای همکاری هیاتی به نام «هیات حل اختلاف» دارد که از شورای عالی تبعیت میکند
(www.gcc-sg.org). به همین دلیل چندین مورد نزاع و اختلاف میان کشورهای عضو شورای همکاری ازجمله حل اختلافات مرزی و نفتی نظیر اختلاف قطر و بحرین در اواخر قرن بیستم و اختلاف عربستان سعودی و امارات متحده در سال ۲۰۰۹و اختلاف عمان و امارات متحده در ۲۰۱۱ بوده که در چارچوب شورای همکاری حل و فصل شده است.
به دنبال شکلگیری بحران میان قطر و 4کشور عربی، بسیاری از کشورها و مقامات سیاسی برای میانجیگری تلاش کردهاند اما از تلاش، فعالیت یا ایفای نقش از جانب شورای همکاری خلیجفارس خبری نیست. در حقیقت بحران ایجاد شده ضعف شورای همکاری را آشکار کرده است.
عبداللطیف الزیانی، دبیرکل شورای همکاری نقش بسیار ضعیفی در مدیریت و حل بحران داشته است. شورای همکاری خلیجفارس به طور کلی ماده دهم اساسنامه خود را که به تشکیل هیاتی برای حل اختلافات میان کشورهای عضو اشاره دارد، فراموش کرده است؛ هرچند خود الزیانی از طرف دولت بحرین است و بحرین نیز طرفی از این بحران است.
براساس یادداشت روزنامه العربی الجدید سکوت، دبیرکل شورای همکاری و عدم توجه این شورا به حل و فصل این اختلاف، اعتماد کشورها به نقش این سازمان و کارایی آن را از بین میبرد(الخالدی، 2017). در همین راستا شیخ حمد بن جاسم آلثانی، نخستوزیر سابق قطر در گفتوگو با شبکه«پی بیاس» گفت:«این بحران جدی است؛ زیرا شکافی در شورای همکاری به وجود آمده است. نمیدانم این شکاف چگونه قرار است، برطرف شود.»
محمد بن عبد الرحمن آلثانی وزیر امور خارجه قطر نیز در گفتوگو با تلویزیون الجزیره در پاسخ به این پرسش که آینده شورای همکاریهای خلیجفارس را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت به صراحت باید بگویم، آینده فعالیتهای این شورا از منظر قطر با سوالات جدی روبهروست.
4- آینده شورای همکاری خلیج فارس
بعد از تصمیم عربستان سعودی به محاصره قطر، این شورا با سرنوشت مبهم و نامعلومی روبهروست. شورای همکاری خلیجفارس بعد از 36سال از تاسیس با دشوارترین و پیچیدهترین بحران مواجه است. چراکه بحرانهای گذشته نظیر اختلافات عربستان سعودی و امارات متحده در سال 2009، اختلافات بین امارات متحده عربی و عمان در سال 2011 و اختلاف بین عربستان سعودی، امارات و بحرین با قطر در سال 2014، بحرانهای دیپلماتیکی و سیاسی بود اما در بحران اخیر عامل اقتصاد نیز نقش مهمی داشته و میتوان از تحریمهای سیاسی و اقتصادی یاد کرد.
پس از اینکه اعضای شورای همکاری خلیجفارس به محاصره کشور کوچک و عضو این شورا اقدام کردند، این شورا، دیگر شورای سابق نخواهد بود؛ چراکه کشورهای عضو این شورا از زمان تاسیس این شورا در پی انقلاب اسلامی ایران در تاریخ درگیریهای خود هیچگاه به چنین شیوههای خشونتباری متوسل نشدهاند و این شورا در سختترین شرایط و در بدترین اختلافات، همیشه انسجام خود را با تعامل «برادرانه» حفظ کرده است (الحدث، 2017).
شورای همکاری خلیجفارس درمیان شوراهای همسطح و تراز خود و شوراهای شکست خورده و بیثبات در منطقه عربی، نمونه نادری بوده است و همواره الگویی از انسجام و دیپلماسی بوده است اما این مورد بعد از محاصره قطر به بخشی از تاریخ تبدیل شد؛ چراکه «برادر بزرگتر» تصمیم به تنش آفرینی و محاصره و تحریم برادر کوچکترش گرفت، حتی بدون اینکه خواستههای خود را به این کشور همسایه اعلام کند و بدون اینکه خواهان برگزاری نشست شورای همکاری برای بررسی این اختلاف و امکان حل و فصل آن قبل از اقدام به محاصره شود، این در شرایطی بود که دبیرخانه شورای همکاری خلیجفارس نیز سکوتی سنگین اختیار کرد درحالی که مسوولان کشورهای دیگر و منطقه به طور مداوم و روزانه از این بحران سخن میگفتند. نتیجه این بحران مقطعی هر چه که باشد، شورای همکاری خلیجفارس دیگر آن شورای قبلی نخواهد بود و هر یک از کشورهای عضو به دور از این شورا به دنبال امنیت و منافع خود خواهند بود.
به نظر میرسد که بحران کنونی سختترین و خطرناکترین چالشی است که شورا در طول تاریخ خود با آن مواجه است و بدون تردید بر وضعیت آینده شورای همکاری خلیجفارس تاثیرگذار خواهد بود. در واقع امروزه دو گزینه پیشروی شورا وجود دارد:«نوسازی و سازماندهی مجدد» یا «تجزیه و فروپاشی».
در صورتی که دوحه شرایط مورد نظر عربستان سعودی و کشورهای متحد آن را بپذیرد و از خطوط قرمزی که در بندهای مورد پذیرش تخطی و عبور نکند امکان نوسازی و ادامه حیات شورا- اگرچه همانند قبل نخواهد بود - به صورت شش عضو وجود دارد در غیر این صورت امکان تجزیه و تفکیک شورا وجود دارد.
در صورت رد مکرر درخواستها و مطالبات کشورهای تحریمکننده توسط دوحه احتمال دارد که عربستان سعودی از ابزارهای دیگری نظیر تعلیق عضویت قطر در شورای همکاری خلیجفارس و قطع آن استفاده کند.
در همین پیوند روزنامه الشرقالاوسط عربستان در 7ژوئن 2017 اشاره کرده است که درحال حاضر مطالعاتی در مورد تعلیق عضویت قطر در شورای همکاری و اتحادیه عرب در حال تحقیق و بررسی است.
انور عشقی، مدیر مرکز پژوهشهای استراتژیک عربستان سعودی نیز در مصاحبه با اسپوتنیک گفته است که: عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان و انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجه امارات اعلام کردهاند که گام بعدی در تعامل با قطر در صورت رد درخواستهای کشورهای شورای همکاری خلیجفارس «جدایی» بوده و این به معنای لغو عضویت قطر در شورای همکاری خلیجفارس است. در همین راستا، خالد آل خلیفه، وزیر امور خارجه بحرین اعلام کرده است که همه گزینهها در تعامل با قطر روی میز است و حتی ممکن است اخراج دوحه از شورای همکاری خلیجفارس نیز یکی از آنها باشد.
از طرف دیگر تهدید این کشورها برای اخراج قطر از شورای همکاری خلیجفارس موضوعی بیمعناست چراکه تصمیم تعلیق عضویت یا اخراج قطر به اجماع تمام اعضای شورا بستگی دارد و با وجود موضع کویت و عمان چنین اجماع و اتفاق نظری در مجلس وجود ندارد. به هر روی در صورت اخراج قطر از شورا، بحران اعتماد در بین اعضا بیشتر خواهد شد. علاوه بر آن با استمرار تنش و بحران فعلی امکان خروج قطر و عمان از سازمان شورای همکاری بعید به نظر نمیرسد.
قطعا در صورت خروج یا اخراج قطر از شورا، این کشور وارد اتحادها و ائتلافهای دیگری در منطقه خواهد شد و این امر خوشایند سعودیها و متحدانش نیست. به همین دلیل میتوان گفت که عربستان سعودی تمایلی به اخراج قطر از شورا ندارد و مساله اخراج قطر از شورای همکاری را به مثابه ابزار تهدید برای فشار به دوحه برای پذیرش شرایط خود به کار میگیرد. چراکه اخراج قطر از شورا به منزله فروپاشی تدریجی شورای همکاری و خسارتی برای ریاض خواهد بود.