ولادیمیر مایاکوفسکی؛ سرگشته‌ شعر و عشق

۱۳۹۶/۰۴/۲۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۳۳۵۸
ولادیمیر مایاکوفسکی؛ سرگشته‌ شعر و عشق

این چه حرفی است؟ کدام مرگ؟ فرشته مرگ را با قلعه مهجور ما چه کاری است؟ این بخشی از اشعار شاعری است که جنبش ادبی جدیدی را به همراه آورد؛ ولادیمیر مایاکوفسکی، ‌زاده دورانی است که جهان دستخوش تغییرات بسیار عمیقی بود. امروز زادروز تولد مایاکوفسکی است.

او در 19 جولای سال 1893 در روسیه متولد شد. دهه‌ دوم زندگی این شاعر روسی با جنگ‌جهانی اول و انقلاب بلشویکی همراه بود؛ انقلابی که مهم‌ترین تاثیرات را در زندگی و اشعار او بر جای گذاشت. مایاکوفسکی خود را جزیی از انقلاب و انقلاب را بخشی از خود می‌دید.

انقلابی که جهان را به دو اردوگاه تقسیم کرد و بسیاری از بازیگران اصلی‌اش قربانی آن شدند. برخی منتقدان، مایاکوفسکی را نیز از قربانیان انقلاب ۱۹۱۷ روسیه می‌دانند. عده‌یی هم ماجراهای عشقی متعدد و گاه پرتنش شاعر را در دلزدگی و بی‌میلی یا ناتوانی او به ادامه‌ زندگی موثر دانسته‌اند. ولادیمیر مایاکوفسکی، تازه 20ساله شده بود که به عنوان یکی از شاخص‌ترین نمایندگان فوتوریست‌های روسی به شهرت و معروفیت رسید.

رفتار تحریک‌آمیز، سخنرانی‌‌های آتشین و درگیری با دیگر هنرمندان و منتقدان در این شهرت زودرس بی‌تاثیر نبود، اما شعرها و نمایشنامه‌های او که به نوعی زبان و بیان شور انقلابی عصر بود بی‌شک سهم مهم‌تری در محبوبیت روزافزون او داشت.  ولادیمیر مایاکوفسکی در نامه‌یی که وصیتنامه او محسوب می‌شود، نوشته «برای همه... می‌میرم. هیچ‌کس مقصر نیست و شایعات الکی راه نیندازید.  اینجانب مرحوم از شایعه بدم می‌آید. مامان، خواهرانم، رفقایم، مرا ببخشید. این روش خوبی نیست (و آن را به کسی توصیه نمی‌کنم) اما من چاره‌ دیگری نداشتم. » عشق و شعر دو محور اصلی زندگی مایاکوفسکی و مایه‌ شور و سرگشتگی‌های او بوده‌اند، از زمانی که نوجوانی بیش نبود تا همان لحظه که تیری در قلب خود شلیک کرد.