مردم در گوگل دنبال چه چیزی می‌گردند

۱۳۹۶/۰۴/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۳۴۰۶
مردم در گوگل دنبال چه چیزی می‌گردند

مولف: ست استفنز-دیویدویتز|

مترجم: محمد معماریان|

ست استفنز-دیویدویتز، مولف همه دروغ می‌گویند، اخیرا در مصاحبه‌یی به من گفت: «گوگل، آمپول حقیقت‌گویی دیجیتال است. مردم به گوگل چیزهایی می‌گویند که لابد به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند، چیزهایی که شاید به اعضای خانواده، دوستان، پیمایش‌های بی‌نام یا پزشکان نگویند.» استفنز-دیویدویتز هنگامی که دانشجوی دکترای اقتصاد در هاروارد بود به ترندهای گوگل علاقه‌مند شد، همان ابزاری که رصد می‌کند در یک ناحیه خاص در یک بازه زمانی مشخص هر چیزی چقدر جست‌وجو می‌شود. او پنج سال در این داده‌ها کندوکاو کرد. ایده‌اش این بود که در مقایسه با نظرسنجی یا سایر ابزارهای پیمایش، بررسی داده‌های ترندهای گوگل به مراتب بهتر می‌تواند فهمی بلادرنگ و آنی از فکر و اندیشه مردم به دست بدهد.

 گویا حق با او بود

گوگل به مثابه دماسنج آگاهی ملی ما، نهایت دقت (و قدرت پیش‌بینی) ممکن را دارد. در ۲۰۱۶ که رقابت‌های درون‌حزبی جمهوری‌خواهان آغاز شد، اکثر کارشناسان و نظرسنج‌ها باور نداشتند که ترامپ می‌تواند برنده شود. بالاخره او به کهنه‌سربازان، زنان، اقلیت‌ها و بی‌شمار طیف دیگر از رای‌دهندگان توهین کرده بود. اما نشانه‌هایی که استفنز-دیویدویتز در جست‌وجوهای گوگل می‌دید، حاکی از آن بود که ترامپ بسیار جدی‌تر از آن بود که برخی گمان می‌کردند. هنگام رقابت‌های درون‌حزبی ترامپ، جست‌وجوهای شامل اصطلاحات و جوک‌های نژادپرستانه سر به فلک می‌گذاشت و نه‌تنها در ایالت‌های جنوبی بلکه حتی در شمال نیویورک، غرب پنسیلوانیا، شرق اوهایو، مناطق روستایی ایلینوی، ویرجینیای غربی، و نواحی صنعتی میشیگان.

استفنز-دیویدویتز در داده‌های ترندهای گوگل می‌دید که جماعت رای‌دهندگان از لحاظ نژادی قطبی شده و زمینه واکنش مثبت به لفاظی‌های قوم‌پرستانه-ملی‌گرایانه ترامپ را دارند.

پیش از این هم نشانه‌هایی در کار بود. در شب انتخاب اوباما در سال ۲۰۰۸، استفنز-دیویدویتز دید که «یک‌درصد از جست‌وجوهای گوگل با واژه اوباما، شامل واژه کوکلاکس‌کلان یا کاکاسیاه» هم بودند. جست‌وجوی وب‌سایت‌های نژادپرست مثلاستورم‌فرانت هم اوج گرفته بود.

استفنز-دیویدویتز می‌گوید: «ظلمت و نفرتی بود که از منابع سنتی پنهان شده بود. با وجود آن جست‌وجوها، سخت می‌توان باور کرد که نژادپرستی در جامعه یک عامل کم‌اهمیت است.»

نگرش‌های نژادی صرفا یکی از کشف‌های جذاب در پژوهش استفنز-دیویدویتز هستند. او همچنین انفصال میان زندگی‌های ما در رسانه‌های اجتماعی و زندگی‌های واقعی‌مان، بین آنچه علنا می‌گوییم و آنچه در خلوت بدان می‌اندیشیم را هم بررسی می‌کند.

هفته پیش با او درباره کتابش و این نکته صحبت کردم که چرا فکر می‌کند، ترندهای گوگل «مهم‌ترین مجموعه داده‌یی» هستند که «تاکنون درباره روان بشر جمع شده است. » همچنین درباره هولناک‌ترین یافته‌اش با او حرف زدم: در نقاطی که دسترسی به کلینیک‌های سقط‌جنین اندک است، آمریکا دچار بحران سقط‌های خودالقایی است.

گفت‌وگوی ما در ادامه می‌آید:

شان ایلینگ: شما از گوگل به عنوان «آمپول حقیقت‌گویی دیجیتال» یاد می‌کنید. گوگل درباره خود ما چه می‌گوید؟

ست استفنز-دیویدویتز: مردم به گوگل چیزهایی می‌گویند که لابد به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند، چیزهایی که شاید به اعضای خانواده، دوستان، پیمایش‌های بی‌نام یا پزشکان نگویند. مردم با اعتراف به چیزهای مختلف نزد گوگل بسیار راحتند. در کل، گوگل به ما می‌گوید که مردم متفاوت از چیزی‌اند که نشان می‌دهند. باید بگویم یکی از این جهات تفاوت آن است که آنها کریه‌تر و بدجنس‌تر از آنند که اغلب نشان می‌دهند. مثلا تحقیق زیادی روی نژادپرستی کرده‌ام، و شگفت‌زده شدم که مردم چقدر زیاد جست‌وجوهای نژادپرستانه می‌کنند، به‌ویژه جست‌وجوی جوک‌هایی که سیاه‌پوستان را تمسخر می‌کنند. این پلیدی پنهان می‌تواند بسیاری از رفتارها را بویژه در قلمرو سیاست پیش‌بینی کند.

ایلینگ: در بحث سیاست‌ورزی، مدت‌ها قبل در اوایل ۲۰۱۶ اعتقاد داشتید که ترامپ یک نامزد جدی است. فعالیت جست‌وجوی گوگل را رصد می‌کردید، اوج‌گیری جست‌وجوهای نژادپرستانه و زن‌ستیزانه را دیدید، و فکر می‌کردید اینها نشانه‌یی از اتفاقات آتی است.

استفنز-دیویدویتز: بله، بسیار بسیار زود گفتم که ترامپ برنده می‌شود، اما نمی‌دانم این حرفم صرفا بر اساس داده‌ها بود یا به خاطر اینکه یک بدبین تمام‌عیار هستم. من همیشه درباره این‌جور چیزها خیلی بدبین بوده‌ام.

ایلینگ: به محفل ما خوش آمدید.

استفنز-دیویدویتز: با یا بدون داده‌ها، همیشه پیش‌بینی‌ام این است که اتفاقات وحشتناکی می‌افتند. ولی فکر می‌کنم قطعا نشانه‌هایی در اینترنت بود مبنی بر اینکه ترامپ را باید بیش از آنچه مردم گمان می‌کردند جدی گرفت.

ایلینگ: شما دقیقا چه می‌دیدید؟

استفنز-دیویدویتز: نخستین چیز آنکه سطح نژادپرستی در این کشور بسیار بیشتر از آن چیزی بود که فکر می‌کردم. به نظرم اکثر مردم فکر می‌کردند با گفتن این‌همه چیزهای نژادپرستانه، کار ترامپ در همان آغاز تمام می‌شود. به نظرم وقتی به این داده‌های اینترنت نگاه کنید، تقاضا برای این نوع محتوا را می‌بینید.

منظورم این است که وب‌سایت‌های ملی‌گرای سفیدپوست‌پرستان مثل استورم‌فرانت را هم مطالعه می‌کردم، بسیار پیش از آنکه اکثر مردم چیزی درباره‌شان بشنوند، و باز هم از گستردگی جاذبه این وب‌سایت‌ها شگفت‌زده می‌شدم.

ایلینگ: ما باید به همین توجه می‌کردیم، نه به این روش‌های منسوخ نظرسنجی.

استفنز-دیویدویتز: واقعا با استفاده از پیمایش‌ها نمی‌توانید بگویید چه کسی در انتخابات شرکت می‌کند، چون همه می‌گویند رای خواهند داد و هیچ‌کس نمی‌خواهد اعتراف کند که قصد رای دادن ندارد. ولی بر اساس جست‌وجوهای گوگل‌شان می‌توانید پیش‌بینی کنید که چه کسی رای می‌دهد. مردم چندین هفته پیش از انتخابات درباره نحوه رای دادن، محل رای دادن یا مکان‌های رای‌گیری جست‌وجو می‌کنند و با اینها می‌توان پیش‌بینی کرد که مشارکت بالا خواهد بود.

در این انتخابات، با وضوح فراوان در داده‌ها مشاهده می‌کردید که مثلا در شهرهایی که جمعیت سیاه‌پوستان بسیار بالاست، کاهش شدیدی در این جست‌وجوها رُخ داده بود. در داده‌های جست‌وجوی گوگل بسیار روشن بود که مشارکت سیاهان در ۲۰۱۶ بسیار کم می‌شود، و این یکی از دلایلی بود که رای کلینتون بسیار بدتر از پیش‌بینی‌های نظرسنجی‌ها بود.

ایلینگ: کاربرد سیاسی این داده‌ها روشن است، ولی گویا آنچه می‌توانیم از این داده‌ها درباره خودمان بفهمیم حد و مرزی ندارد. در کتابتان آن را «مهم‌ترین مجموعه داده‌ای» می‌نامید که «تاکنون درباره روان بشر جمع شده است.»

استفنز-دیویدویتز: به نظرم تنها رقیب واقعی‌اش فیس‌بوک است، و فکر نمی‌کنم فیس‌بوک بتواند مجموعه داده چندان جذابی باشد چون مردم در فیس‌بوک بسیار کمتر صادقند. مردم در گوگل واقعا صادقند، لذا چیزهایی به گوگل می‌گویند که به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند. آنها برای پاسخ پرسش‌هایی جست‌وجو می‌کنند که از هیچ‌کس دیگر نمی‌پرسند.

در چند سال اخیر به این نتیجه رسیده‌ام: کافی است هر موضوعی که مایلید را انتخاب کنید و نگاهی به جست‌وجوهای گوگل بیندازید، تا به چیزی جدید و جذاب و غافلگیرکننده برسید که نمی‌دانسته‌اید. موضوع‌تان می‌تواند نفرت باشد یا سقط‌جنین یا کودک‌آزاری یا دیدگاه سیاسی یا بارداری یا اضطراب یا افسردگی. تقریبا هربار سراغ داده‌های گوگل می‌روم، چیزی جذاب آنجا می‌یابم.

ایلینگ: حدس می‌زنم نظرسنجی‌ها هنوز مفیدند، ولی سوابق جست‌وجو یک راه بسیار بهتر برای فهم تفکرات مردم درباره موضوعات جنجالی یا شخصی است.

استفنز-دیویدویتز: بله و همین‌ها جذاب‌ترین نمونه‌هایند.

ایلینگ: بی‌شک همین‌طور است.

استفنز-دیویدویتز: همین‌ها اغلب مهم‌ترین نمونه‌ها هم هستند. یکی از مطالعاتی که در این کتاب پیرامونش حرف زده‌ام، مطالعه اسلام‌هراسی است. واقعا اسلام‌هراسی نیست، بلکه خشم از اسلام است یا چیزی شبیه به آن. یعنی اساسا افرادی که تفکرات خشونت‌آمیز وحشتناکی درباره آمریکایی‌های مسلمان دارند. افراد چیزهایی مثل «کشتن مسلمان‌ها» یا «من از مسلمان‌ها متنفرم» یا «مسلمان‌ها شر هستند» را جست‌وجو می‌کنند. این افراد در اصل مجنونند و به‌واقع می‌توانید دقیقه به دقیقه ببینید که این جست‌وجوها چه زمانی اوج می‌گیرند و چه زمانی کاهش می‌یابند.

نکته جالب در این‌باره آن است که درباره گروهی نسبتا کوچک از مجنونین حرف می‌زنیم. متوسط آمریکایی‌ها «کشتن مسلمان‌ها» یا «من از مسلمان‌ها متنفرم» را جست‌وجو نمی‌کنند؛ اینها یک گروه کوچک اما مهم هستند چون این نوع افراد می‌توانند مسائل زیادی ایجاد کنند. این‌هایند که احتمال دارد مرتکب جرایم نفرت‌بار شوند یا حتی مسلمان‌ها را به قتل برسانند. وقتی می‌گویم، می‌توانید درباره موضوعاتی که حقیقتا مهم هستند به بینش و فراست دست یابید، منظورم این است.

ایلینگ: اجازه دهید قدری دایره نگاه را وسیع‌تر کنیم تا ببینیم گوگل چه فهم کلی‌تری از روان آمریکاییان به دست‌مان می‌دهد. چه چیزی بیش از همه مایه هراس یا نگرانی آمریکاییان می‌شود؟

استفنز-دیویدویتز: به گمانم بدن شخص، یکی از مسائل مهم است. اگر به داده‌های گوگل‌ادوردز درباره احساس ناامنی روانی پیرامون بدن نگاه کنید، می‌بینید که افراد دنبال راه‌هایی برای کاهش وزن یا بهبود بد‌شان می‌گردند. اینها نزد مردان به قدر زنان رایج است، که این چیزی است که معمولا درباره‌اش حرف زده نمی‌شود.

ایلینگ: جالب است.

استفنز-دیویدویتز: بله و بنا به سوگیری‌های فرهنگی‌مان، چیزی است که انتظارش را ندارید.

ایلینگ: آیا به این نتیجه رسیده‌اید که مردم درباره چیزهایی که حقیقتا برایشان اهمیت دارد، صداقت به خرج نمی‌دهند؟ در عصر رسانه‌های اجتماعی، هرکسی علمدار عدالت است: یکی دو مقاله پست می‌کنید، خشم یا حمایت‌تان را اعلام می‌نمایید، و بووووم... شما یک فرد «متعهد» شده‌اید. ولی اینکه به معنای اکتیویسم واقعی نیست و مستلزم تعهد واقعی نیست.

استفنز-دیویدویتز: این پرسش خوبی است. در برخی تحقیقاتم درباره ترامپ این را بررسی کرده‌ام. به نظرم بسیاری از افراد درباره میزان اضطراب‌شان پیرامون ترامپ، اغراق می‌کنند. انگار ابراز این اضطراب به یک بازی رایج میان مردم تبدیل شده است. آنچه واقعا شب‌ها نمی‌گذارد خواب به چشمان مردم راه بیابد یا ساعت سه بامداد با عرقی سرد آنها را از خواب می‌پراند، دلواپسی‌های اقتصادی یا پارانویا درباره سلامتی‌شان یا ترس‌های قانونی و حقوقی است؛ یعنی در اصل دلواپسی‌های خودخواهانه. ولی فکر می‌کنم این حقیقت، قدری ناخوشایند است.

مردم مایلند بگویند که دلواپسی‌های جهانی‌تر درباره ترامپ یا اینکه چه بر سر دنیا خواهد آورد مضطرب‌شان می‌کند، نه اینکه دلواپسی‌های خودخواهانه‌تری پیرامون مسائل اقتصادی یا بهداشتی یا حقوقی خود دارند. به نظرم مردم اغراق می‌کنند. درباره اینکه به چه چیزی واقعا اهمیت می‌دهیم و چه چیزی واقعا ما را متاثر می‌کند و چه چیزی واقعا ما را غمگین می‌کند، اینکه چه چیزی واقعا مضطرب‌مان می‌کند، بسیار زیاد دروغ می‌گوییم.

ایلینگ: شگفت‌آورترین یافته تحقیقاتتان چه بود؟

استفنز-دیویدویتز: بنا به حجم جست‌وجوها، متقاعد شده‌ام که ایالات متحده هم‌اکنون گرفتار بحران سقط‌جنین خودالقایی است. مغزم سوت می‌کشید که مردم چقدر دنبال این می‌گردند که با چه راهی می‌توانند خودشان سقط‌جنین کنند. این جست‌وجوها در آن مناطقی از کشور متمرکز است که دسترسی به خدمات سقط‌جنین راحت نیست، و هروقت سقط کردن دشوارتر می‌شود این جست‌وجوها نیز افزایش چشمگیری پیدا می‌کنند. همچنین در این ایالت‌ها، بنا به محاسباتم، بارداری‌های اعلام‌نشده‌یی رخ می‌دهند که در نرخ سقط‌جنین یا زایمان به حساب نمی‌آیند.

این مساله بسیار دلهره‌آور است و به نظرم واقعا درباره‌اش حرف زده نمی‌شود. ولی به نظرم، بنا به داده‌ها، واقعا جریان دارد.

ایلینگ: اگر درست باشد، ترسناک است. خبر خوب هم برایمان دارید؟ چیز خوشایندی هم کشف کرده‌اید؟

استفنز-دیویدویتز: به نظرم دانستنِ اینکه در اضطراب‌ها یا ناامنی‌های درونی یا میل‌‌هایمان تنها نیستیم، مسرت‌بخش است. در حلقه‌های ترک اعتیاد به الکل می‌گویند: درونت را با بیرون بقیه مقایسه نکن. این کار دشوار است چون درون دیگران را نمی‌بینیم، ولی فکر کنم که نظر به این داده‌های جست‌وجوها، ما واقعا برای نخستین بار است که درون دیگران را می‌بینیم، و نتایج می‌گویند که نباید خیلی به خودمان سخت بگیریم.

ایلینگ: به نظرتان باید وقت کمتری را آنلاین بگذرانیم؟

استفنز-دیویدویتز: خب، من ترجیح می‌دهم مردم وقت زیادی را آنلاین بگذرانند تا داده‌ها بهتر شوند و بتوانم بیشتر تحقیق کنم.

ایلینگ: فکر کنم دم به تله دادم. آیا حداقل معتقد هستید که مردم باید فضای آنلاین را کمتر جدی بگیرند و نگذارند که خوراک‌های فیس‌بوک منبع اشارات عاطفی و هیجانی‌شان شود؟

استفنز-دیویدویتز: حتما، رسانه اجتماعی می‌تواند خطرناک شود اگر که گمان کنید زندگی واقعی است. رسانه اجتماعی، زندگی واقعی نیست، و نباید این را فراموش کنیم. ولی مردم می‌توانند کتاب من را بخرند و هربار احساس حسادت کردند آن را بخوانند تا یادشان بیاید که اوضاع همه خراب است.

ایلینگ: فکر کنم همین‌جا تمامش کنیم بهتر است.

استفنز-دیویدویتز: البته!