اثر منفی افزایش پایه پولی و نقدینگی، بر سرمایه و تابآوری بانکها
گروه بانک و بیمه
فصلنامه روند، در شماره زمستان 95 خود در گزارشی با عنوان بررسی عوامل موثر بر سرمایه در صنعت بانکداری با رویکرد تابآوری به قلم دکتر محسن صالحی و فاطمه عبدالشاه، مهمترین عوامل تابآوری بانکها و شبکه بانکی و بازار پول در شرایط آشفتگی و بحرانهای مالی را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفته که برای تقویت توان تاب آوری بانکها باید اقدامات مطلوبی در شبکه بانکی مورد توجه قرار گیرد. به گزارش تعادل، با توجه به تعریف تابآوری که حفظ کارکرد سیستم در هنگام آشفتگی و بحرانهای مالی است باید اقدامات اساسی در شبکه بانکی برای این منظور مورد توجه باشد این مقاله تاکید دارد که زمانی یک سیستم اقتصادی تابآور است که بتواند شوکهای موقت یا دایم را جذب کرده و خود را با شرایط به سرعت در حال تغییر وفق دهد، بدون اینکه ثبات خود را از دست بدهد. برای ارزیابی تابآوری بانکها، از معیارهای کمّی مانند سرمایه، نقدینگی و سودآوری میتوان استفاده کرد. که به علت دردسترس نبودن دادهها صرفاً از نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییها به عنوان یک پراکسی برای سرمایه استفاده شده است.
رشد پایه پولی و بدهی بانکها
با نگاهی به آمار منتشرشده توسط بانک مرکز ی، خالص بدهی بانکها به بانک مرکزی به عنوان یکی از اجزای پایه پولی، از سال 84 تا 92 و دوره دولتهای نهم و دهم احمدینژاد، با شیب تند در حال افزایش بوده که دادهها حاکی از آن است که یکی از دلایل اصلی آن، افز ایش بدهی دولت به این سیستم است. با توجه به محدودیتهای دولت در قرض گرفتن از بانک مرکزی، دولت در این سالها بیشتر به سیستم بانکی و موسسات اعتباری متکی شده است. در سال 84 بدهی دولت به بانکها و موسسات اعتباری، 3174 میلیارد تومان بوده، در حالی که این رقم در 8 سال با افز ایش 16 برابری به 51 هزار میلیارد تومان رسیده است. به علت نبود مدیریت مناسب اقتصادی، این بدهی بازگشت نیز داده نشده است. افزایش بدهی دولت به سیستم بانکی، بانکها را مجبور به استقراض از بانک مرکزی کرده که به افزایش پایه پولی نیز منجر شده و قدرت بانکها را برای افزایش سرمایهشان محدود کرده است.
این پژوهش در پی بررسی عوامل تعیینکننده سرمایه با رویکرد تابآوری در سیستم بانکداری بوده است. بدین منظور اثر سه متغیر کلان اقتصادی نرخ تورم به عنوان متغیر طرف تقاضا، لگاریتم تولید ناخالص داخلی به عنوان متغیر طرف عرضه و لگاریتم نقدینگی به عنوان متغیر پولی بر شاخص نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییها سنجیده میشود.
مفهوم تابآوری بدون وجود استرس و شوک، محلی از اعراب ندارد. بنابراین، برای بررسی عوامل تعیینکننده تابآوری در سیستم بانکی از کانال سرمایه، باید براساس شوکهای وارده به اقتصاد تحلیل کرد که در این مقاله تاثیر شوک پولی، شوک تقاضا و شوک عرضه با استفاده از آزمونهای واکنش آنی و تجزیه واریانس در مدل VAR بررسی شده است.
یافتهها نشان میدهد که شوک نقدینگی تاثیر منفی و معنا داری بر سرمایه بانکها دارد. تاثیر این متغیر میتواند بسته به منشأ شوک هم منفی و هم مثبت باشد. از آنجا که در ایران افزایش نقدینگی در بیشتر موارد از ناحیه افزایش در پایه پولی است، بنابراین، بر سرمایه بانکها اثر منفی دارد؛ زیرا افزایش نقدینگی از ناحیه افزایش پایه پولی باعث افزایش تورم شده و جریان ورودی وجوه نقد به بانکها را دچار اختلال میکند که همین موضوع باعث کاهش حقوق صاحبان سهام میشود. شوک نرخ تورم نیز تاثیری منفی بر سرمایه بانکها دارد. شوک نرخ تورم بر سپردهگذاری افراد در بانکها تاثیر میگذارد؛ زیرا در شرایط تورمی، سپردهگذاری در بانک عمدتا به کاهش ارزش واقعی پول منجرشده و این موضوع باعث کاهش حقوق صاحبان سهام میشود. تاثیرشوک عرضه بر سرمایه، مثبت و معنادار است.
نتایج آزمون واکنش آنی و تجزیه واریانس همچنین نشان میدهد که شوک پولی، موثرترین عامل بر سرمایه بخش بانکداری بوده و یک خطر اصلی برای تابآوری بانکهاست که خیلی مهمتر از شوکهای تقاضا و عرضه است.
سپر نقدینگی و سرمایه، سودآوری و حاکمیت خوب تعیینکننده سطح تابآوری سیستم بانکداری هستند. بنابراین، برای تعیین عوامل موثر بر تابآوری بانکها باید تاثیر شوکها را بر تمام این متغیرها یا یک شاخص ترکیبی از آنها بررسی کرد. در این مقاله به علت دردسترس نبودن دادهها، صرفاً به بررسی شوکهای کلان اقتصادی بر سرمایه پرداخته شده است. سیستم بانکداری سالم با ریسک نکول کم، پایه سرمایه قوی، منابع درآمدی با فراریت کم و سودآوری بالا، احتمال کمتری دارد که یک شوک خارجی را تقویت کند، بنابراین، اقتصاد را تابآورتر میکند.
بررسی عوامل اثرگذار بر نسبت حقوق صاحبان سهام به عنوان یک پراکسی برای تابآوری بانکهای ایران از جمله در 18 بانک در سالهای 92- 1384 و دولتهای نهم و دهم دوره احمدینژاد، با استفاده از آزمونهای واکنش آنی و تجزیه واریانس پرداخته شده است. براساس مطالعات انجام شده، تاثیر تولید ناخالص داخلی به عنوان شوک عرضه، نقدینگی به عنوان شوک پولی و نرخ تورم به عنوان شوک تقاضا بر سرمایه بانکها بررسی شده است. سرمایه نیز به عنوان یک پراکسی برای تابآوری بانکها در نظر گرفته شده است. تابآوری بدون استرس و شوک، مفهوم پیدا نمیکند، بنابراین، برای بررسی موضوع، شوکهای تقاضا، عرضه و پول در نظر گرفته شده است. میزان شوک به اندازه یک انحراف معیار هر متغیر در نظر گرفته شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شوک نقدینگی، بیشترین تاثیر را روی سرمایه داشته و شوک تورم و تولید ناخالص داخلی، در رتبههای بعدی قرار دارند. بنابراین، نتایج تاییدکننده این موضوع هستند که شوک پولی، موثرترین عامل بر سرمایه صنعت بانکداری بوده و مهمتر از شوکهای تقاضا و عرضه است
بحران مالی که در سال 2007 شروع و در 2008 تشدید شد، مشکلات بسیاری را به بانکها در سراسر جهان تحمیل کرد. اختلالات عمدهیی در بازارها برای داراییها و وجوه کلان اتفاق افتاد و تعداد زیادی از کشورها با سیستمهای مالی پیچیده تحت تاثیر قرار گرفتند که این اثرات به بخشهای غیرمالی نیز گسترش پیدا کرد. کشورهایی با مشکلات بخش بانکداری بیشتر، اثرات منفی در بخش واقعی، به خاطر کسری مالی و غیره را تجربه کردند. اگر چه اختلال در اعتبار در تمام کشورها تاثیر منفی گذاشت، اما این اثرات در برخی کشورها شدیدتر و در برخی کشورها ملایمتر بود. برای توضیح تفاوت شدت این اثرات در کشورهای مختلف، بحث تابآوری در بخش بانکداری اهمیت بسزایی پیدا کرد؛ زیرا هر سیستم مالی تابآور، میتواند در هر شرایطی، وظایف کلیدیاش از جمله تخصیص منابع، توزیع ریسک و تسویه پرداختها را بطور کارا انجام دهد. در یک تعریف ساده، تابآوری توانایی یک سیستم برای جذب آشفتگی و سازماندهی مجدد در حالی که متحمل تغییر شده است، تعریف میشود؛ بطوری که سیستم هنوز وظیفه، ساختار، مشخصات و بازخورهای یکسانی را حفظ کند. واژه تابآوری در ابتدا، به عنوان توانایی یک سیستم مادی برای بازگشت به حالت اولیهاش تفسیر شد. این نوع تابآوری تاکیدش روی قسمت نخست تعریف واکر یعنی توانایی سیستم برای بازگشت به حالت ایستایی اولیهاش است. برای مثال مقابله با شوکها و نگهداری چیزی که هست. بهتدریج تفسیر پویا مطرح شد که تاکیدش بر روش قسمت دوم تعریف یعنی توانایی سیستم برای سازماندهی مجدد خودش هنگامی که متحمل تغییر میشود است. در مورد بانکها نیز میتوان گفت که هر بانک تابآور توانایی ایستادگی در برابر شوکها را دارد. این بانکها از اعتماد سپردهگذاران و سرمایهگذاران برخوردارند؛ بنابراین، حتی در طول دورههای تنش، توانایی دریافت وجوه را دارند. بانکهای تابآور، ویژگیهای خاصی دارند از جمله سپر نقدینگی و سرمایه: سرمایه شرایطی را فراهم میکند که در طول دوره تنش، بانکها میتوانند زیانشان را کاهش دهند. نقش بانکها به عنوان واسطهگر مالی، آنها را نسبت به ریسکهای نقدینگی آسیبپذیر میکند و یک کمبود نقدینگی میتواند باعث شکست بانک شود.
سودآوری: بانکهایی که سودآور نیستند، اعتماد سرمایهگذاران و مشتریان را به ویژه در شرایط وجود تنش از دست میدهند. همچنین، آنها قادر نیستند که ذخایری را با سودهای انباشتهشان بسازند.