حمایت از سرمایهگذار با افزایش داراییهای نقدی بانکها
گروه بانک و بیمه فرشاد قاسمعلی
تئوریها و نظرات و تحقیقات مختلف در کشورهای جهان نشان میدهد که افزایش داراییهای نقدی بانکها، شرکتها و گروههای مالی که با پول و سرمایه و نقدینگی بیشتر سر و کار دارند، موجب حمایت بیشتر از سرمایهگذار میشود. حمایت از سرمایهگذار تعیینکننده اصلی داراییهای نقدی شرکت است و کیفیت حمایت از سرمایهگذار و استانداردهای حسابداری، از طریق نقش آنها در کاهش هزینههای نمایندگی بهطور عمده بر داراییهای نقدی شرکت موثر است. بورسی بودن و نبودن شرکت و داراییهای نقدی نیز در حمایت از سرمایهگذار موثر است. بهبود حمایت از سرمایهگذار و کاهش هزینههای نمایندگی موجب میشود شرکتهای بورسی وجه نقد بیشتری را نگهداری کنند.
بر این اساس، بانکهای کشور نهتنها باید از داراییهای مازاد خود بکاهند بلکه باید تلاش کنند ضمن حضور در بورس، دارایی و گردش مالی و نقدینگی بیشتری را جذب کنند و سهام خود را درمعرض خرید و جذب سرمایهگذاران بورسی قرار دهند.
مقالات اخیر نشان میدهند که شرکتهای غیرمالی در امریکا وجه نقد و سایر داراییهای نقدی را در سال 2015 به میزان 2 تریلیون دلار افزایش دادهاند که 7.1درصد جمع داراییها بوده است. تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که نسبت نقد حتی در شرکتهای بینالمللی بالاتر بوده است. طبق یافتههای مایر و ماجلوف در سال 1984 تئوری pecking order، داراییهای نقدی انباشته موجب ایجاد فرصتهای سودآور بدون استفاده از تامین مالی خارجی پرهزینه میشود، بنابراین هزینه نهایی کمبود دارایی نقدی کاهش مییابد. از سویی دیگر جنسن 1986 ثابت کرد که گسترش وجه نقد موجب تضاد نمایندگی بین مدیران و سهامداران میشود. مدیران انگیزههای قوی برای وجود وجه نقد زیاد دارند که آن را صرف فعالیتهایی غیر از افزایش ارزش شرکت در جهت منافع شخصی خود میکنند. همچنین وجه نقد یک دارایی راکد و غیرمولد است که دارای حداقل نرخ بازده است، بنابراین وجه نقد در مقایسه با داراییهای مولد هزینه نهایی بالاتری را داراست. هو آنگ، الکیناوی و جاین 2003 دریافتند که کاهش در هزینههای نمایندگی از طریق حمایت از سرمایهگذار نقش مهمی در تصمیمات شرکت در مورد نگهداری میزان وجه نقد دارد. در تئوریهای نمایندگی درمورد سطح بالایی از داراییهای نقدی و حمایت بهتر از سهامدار صحبت شده است. خصوصا، بعد از 1998 رابطه بین حمایت از سهامدار و دارایی نقدی قویتر شده است. این یافتهها در جهت تغییر تفکر سرمایهگذار درمورد کارایی استفاده از وجه نقد شرکت است. از آنجا که داراییهای نقدی درمعرض تخصیص نامناسب بیشتری هستند، فرض شد که در آسیا، روسیه و امریکایلاتین از 1997 تا 1998 سرمایهگذاران رفتار مدیریت را مورد بررسی دقیقتر قرار دادند و در بهرهوری بیشتر نقد کشورهای مذکور اقدام کردند. در نتیجه سرمایهگذار ارزشگذاری بیشتری را برای شرکتهایی درنظر میگیرد که احتمال کمتری برای سوءاستفاده از وجه نقد در جهت حمایت از سرمایهگذار دارند. براساس فرضیههای اوراق بهادار که توسط کافی 2002 و هوپ و همکاران 2007 بیان شد که شرکتهای بورسی امریکا حمایت بهتری از سرمایهگذار نسبت به سایر شرکتهای محلی دارند.
تحقیق انجام شده توسط فرزارد و سالوا 2010 نشان داد که شرکتها از وجود وجه نقد بیشتر و سایر داراییهای نقدی در شرکت رضایت دارند چون موجب اداره بهتر و هزینههای نمایندگی کمتری میشود. ما فرض کردیم که بهبود اداره شرکت با شرکتهای بورسی موجب دارایی نقدی بیشتر برای هدفهایی مانند افزایش ثروت سهامداران از طریق بهرهبرداری با استفاده از فرصتهای آتی تجاری میشود.
بهعنوان نمایندگان سهامداران، مدیران شرکت تضاد منافعی دارند که بهعنوان مشکلات نمایندگی نام دارد که توسط جنسن و مک لینگ 1976 بیان شد. مدیران شرکت انگیزه قوی برای ذخیره نقدی دارند چون منافع شخصی و قدرت آنها را از طریق کنترل بیشتر بر منابع افزایش میدهد. داراییهای نقدی موجب میشود مدیران سرمایهگذاری بیشتری روی پروژههای خود داشته باشند، حتی اگر بعضی آنها دارای ارزش فعلی منفی باشند بهدلیل به دست آوردن فرمانروایی شرکت مدیران تمایل به این کار دارند. ازسوی دیگر جانگ و همکاران 1996 دریافتند که سهامداران تمایل دارند سطح داراییهای نقدی را در شرکت کاهش دهند چون مدیران بهدنبال افزایش منافع شخصی تحت کنترل خود هستند. استولز 1990 دریافت که سهامداران ترجیح میدهند بازده آنها در سرمایهگذاری به شکل تقسیم سود یا خرید سهام به جاری نگهداری وجه نقد در شرکت باشد. بنابراین کاربرد مدل هزینه نمایندگی درمورد تاثیر تقارن اطلاعاتی بین سهامداران و مدیران به میزان داراییهای نقدی بستگی داشته که باید در سطح پایینی نگهداری شود، اگر تضاد منافع بین این
دو گروه زیاد باشد که در نتیجه وجود تضاد منافع سرمایهگذاران داراییهای نقدی خود را کاهش خواهند داد.
دیت مار و اسمیت 2007 رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش مربوط به داراییهای نقدی شرکت را در بازار سهام مورد بررسی قرار دادند، آنها دریافتند که در صورت ضعیف بودن حاکمیت شرکتی ارزش وجه نقد بهطور قابلملاحظهیی کاهش مییابد. پین کویتز و همکاران 2006 فرزارد و سالوا2010 دریافتند که بازار سهام موجب کاهش ارزش وجه نقد توسط شرکت حدود 10 تا 60درصد میشود، در مقایسه با شرکتهایی که به خوبی اداره میشوند و حمایت بهتری از سرمایهگذار دارند. ضمنا حمایت بیشتر از سرمایهگذار برای مدیران پرهزینه است چون آنها دارای تضاد منافع با سهامداران هستند، بنابراین مشکلات نمایندگی ایجاد میشود. لانگ و همکاران 2003 هوپ و همکاران 2007 بایلی و همکاران 2006 نشان دادند که افشای حسابداری موجب افزایش ارزش شرکت از طریق محدود کردن مدیران برای سوءاستفاده از داراییهای واحد تجاری میشود. دروبتز و همکاران 2010 دریافتند که در ایالتهایی با تقارن اطلاعاتی بالا، ارزش داراییهای نقدی کاهش مییابد که مربوط به درجه حمایت از سرمایهگذار میشود.