داشتن و نداشتن
منبع| اکونومیست| مترجم| امیررضا قطبی
یکی از گفتارهای معروف ارسطو این است که «فقر پدر همه جرمهاست». آیا گفتار ارسطو درست است؟ واضح است که فقر و ارتکاب جرم با هم مرتبط هستند و این ایده که نبود درآمد باعث تبهکاری در افراد میشود نیز منطقی به نظر میرسد. اما تحقیقات امیر ساریاسلان و همکاران او در موسسه کارولینسکا سوئد که به تازگی در مجله روانپزشکی بریتانیا منتشر شده است در مورد دلایل ارتکاب جرم به خصوص جرایم خشن و مرتبط با مواد شک ایجاد میکند. با استفاده از اطلاعات گستردهیی که دولتهای اسکاندیناوی در مورد شهروندان خود جمعآوری میکنند، ساریاسلان و همکارانش توانستهاند نیم میلیون بچه سوئدی که بین سالهای ۱۹۸۹تا ۱۹۹۳ متولد شدهاند را بررسی کنند. اطلاعاتی که آنها بررسی کردهاند شامل میزان تحصیلات، درآمد سالانه خانوادگی و سابقه جنایی این افراد بوده است. به علاوه این اطلاعات به آنها اجازه داده که به اطلاعات برادر و خواهر این افراد نیز دسترسی پیدا کنند. سن قانونی برای ارتکاب جرم در سوئد ۱۵سالگی است بنابر این ساریاسلان این افراد را از روز جشن تولد ۱۵سالگی برای مدت سه سال و نیم دنبال کرده است. تحقیقات او نشان میدهد نوجوانانی که در خانوادههای کم درآمد بزرگ میشوند(پایینترین یک پنجم کشور) احتمال ارتکاب جرایم خشن آنها 7برابر و احتمال ارتکاب جرایم مرتبط به مواد آنها دو برابر بیشتر از افرادی است که در پر درآمدترین خانوادهها بزرگ شدهاند(بالاترین یک پنجم کشور) البته این آمار کسی را شگفتزده نمیکند. چیزی که ساریاسلان را شگفتزده کرده این است که در خانوادههایی که از فقر به ثروت رسیدهاند، بچههای کوچکتر که در ثروت نسبی بزرگ شدهاند به همان اندازه برادر و خواهرهای بزرگترشان احتمال دارد تبهکاری کنند یعنی درآمد خانوادگی به تنهایی دلیل ارتکاب جرم نیست. این نتیجهگیری دو دلیل ممکن است داشته باشد. اولا فرهنگ یک خانواده «چسبنده» است. شما میتوانید بچهیی را از مکانی دربیاورید اما نمیتوانید آن مکان را از او جدا کنید. با توجه به تمایل بچههای کوچکتر به تقلید از برادر و خواهرهای بزرگتر مورد علاقه خود، این نتیجهگیری کاملا منطقی است. ثانیا ممکن است ژنهایی که باعث رفتار تبهکارانه میشوند(تحقیقات مختلفی وجود اینچنین ژنهایی را اثبات کردهاند) در افراد پایین جامعه بیشتر باشد تا افراد بالای جامعه. شاید این عدم کنترل دلیل درآمد کمتر اینچنین افراد نیز باشد. قطعا این نتیجهگیریها مورد پسند اصلاحگران جامعه نخواهند بود. نتیجهگیری اول نشان میدهد که افزایش درآمد افراد به تنهایی رفتار تبهکارنه آنها را تغییر نخواهد داد. نتیجهگیری دوم این است که فقر بین نسلها توسط خود آن افراد تشدید میشود به خصوص در کشورهایی مانند سوئد که شغلها خواستار تحصیلات و مهارتهای بالا هستند و این به نفع کسانی است که بر رفتار خود مسلط و به ضرر کسانی است که به چند قرص اعصاب در روز نیازمند هستند.
البته این فقط یک تحقیق است. این نتیجهگیریها باید توسط دیگران تایید شود اما در صورت تایید ناراحتکننده بودن این نتیجهگیریها بهانهیی برای نادیده گرفتن آنها نخواهد بود.