کودکان؛ قربانیان فراموششده داعش
گروه جهان کودکان تربیت شده زیر دست داعش، قربانیان اصلی جنگ هستند؛ آنها محتاج حمایت و مراقبت هستند. براساس آمارهای اتحادیه اروپا، صدها کودک اروپایی در سرزمینهای تحت تصرف داعش زندگی میکنند که البته این آمار قطعی نیست.
نیویورکتایمز نوشته، دولتهای اروپایی سوابق کمی دارند از کودکانی که همراه با والدینشان کشور را ترک کرده و به قلمرو داعش کوچ کردهاند. از سوی دیگر، داعش سقط جنین را ممنوع اعلام کرده و وظیفه هر زنی را فقط تولیدنسل و پرورش مردان جنگی میداند. در این میان هر کودکی که در قلمرو داعش متولد میشود وارد جهانی میشود که هیچ ملیتی ندارد. داعش برای این کودک شناسنامهیی صادر میکند که در آن کشور محل تولد قید نمیشود. بنا بر این گزارش، دوره دبستان در قلمرو داعش از 4سالگی شروع میشود و در مدرسه به کودک منحصرا توحش و بیرحمی آموزش داده میشود. بهعنوان مثال در کتاب ریاضی، برای شمردن، در کنار پرتقال و سیب؛ تانک و اسلحه هم بهعنوان اشیایی برای شمارش به تصویر کشیده شده است. درجه فارغالتحصیل شدن دانشآموزان در این مدارس بهخصوص در مورد پسران، بستگی به مهارت آنها در اعمال خشونت دارد. شیوههای اعدام کردن، به دار آویختن در ملاعام و شلاق زدن از نمونه این مهارتهاست. تعداد ضربات شلاق هم از نمونه مصادیق تعلیم به دانشآموزان است. دوره دبستان برای دختران 9 سالگی به پایان میرسد. 9سالگی آغاز سن ازدواج برای آنهاست. اما در مورد پسران، 9سالگی سن آموزش فنون رزمی و جنگیدن است. جان قیزیلخان روانشناس کرد آلمانی که کودکان عراقی را که بهعنوان سربازان داعش آموزش دیدهاند مداوا کرده، میگوید این کودکان از نزدیک شاهد هتک حرمت، شکنجه و قتل بودهاند و حتی در برخی موارد وادار شدهاند خود شخصا دست به جنایت بزنند. به گفته او، این کودکان همگی از مشکلات روحی-روانی، بیخوابی و مشکلات عصبی رنج میبرند. قیزیلخان میگوید که حداقل دو سال زمان لازم است تا جامعه با انجام خدمات لازم روی این کودکان و رواندرمانی آنها و توجه خاص به این کودکان، شانس یک زندگی عادی را برایشان میسر کند. اما متاسفانه اغلب کشورهای اروپایی بیشتر از آنکه به فکر سلامت روحی-روانی این کودکان و تامین امنیت آنها باشند عمدتا به دنبال این هستند که با شناسایی این افراد جلوی بازگشتشان به کشور را بگیرند. مسلم است که در این افق نگرش، کودکان هیچ جایی ندارند. برخی تحلیلگران معتقدند که دولتهای اروپایی هیچ کوششی برای بازگرداندن شهروندانشان از مناطق جنگی نمیکنند. این واقعیت ایجاب میکند یک استراتژی برای کل قاره اروپا جهت رسیدگی به این کودکان تعریف شود؛ زیرا آنچه از این کودکان، تروریستهایی بالقوه برای آینده میسازد، ذات وجودی آنها نیست بلکه داغ ننگ خطرناک بودن بر پیشانی آنهاست. کودکان، قربانیان بیگناه جنگ هستند؛ این را قانون بینالمللی جنگ میگوید. اما گویا در مورد جنگ با داعش، این حقیقت مسلم فراموش شده است.