راه زنان به دولت
منصور بیطرف
نویسنده این یادداشت نه ضد زن است، نه مخالف کار کردن زنان و نه مخالف وزیر شدن زن. صریح و راست بگویم حتی اگر زنی شایسته ریاستجمهوری هم باشد باید برای رسیدن به این مقام تلاش کند. اما موضوع من در این یادداشت جوسازی و فضاسازیهایی است که میتواند جایگاه زن و نیز یک مقام را زیر سوال ببرد.
چندی است که فضایی در بین کارشناسان و مردم ایجاد شده که رییسجمهوری را تحت فشار قرار دهند تا دو وزیر زن انتخاب کند. در این بین شبکههای مجازی هم به کمک این جو آمده و هر از گاهی مطالبی را پخش و منتشر میکنند. این فضا آنچنان آلوده شده که هیچ مقامی نمیتواند در مقابل این سوال که نظر شما برای وزیر شدن زن چیست، سکوت کند و حتی موضع صریح خودش را بیان کند و مجبور است با توجه به جو رسانهیی که رخ داده مطابق با نظر و میل سوالکننده جواب دهد.
این فضا آنچنان شدید هم شده که حتی خود ریاستجمهوری هم ابا دارد که اظهارنظر صریح خودش را بیان کند و سکوت را بر هر فراز دیگری ترجیح داده است.
اما سوال اینجاست که چرا باید جوی و فضایی را به وجود آوریم که ناخودآگاه خودمان مقهور آن فضا شویم و نتوانیم کاری را به سرانجام برسانیم. در شرایطی که اکثر کشورهای منطقه عربی جمع شدهاند و مواضعی علیه ایران میگیرند و از سوی دیگر همچنان کشورها و افراد متخاصم به دنبال پاره شدن و پاره کردن برجام هستند، انتخاب فردی که بتواند در مواقع بحرانی تصمیمهای درست بگیرد بایسته و شایستهتر از جنسیت است. حال این فرد میخواهد زن باشد یا مرد.
در ایران زنان نشان دادهاند که میتوانند در مواقع حساس تصمیمهای درست بگیرند و سیاستهای متناسب اتخاذ کنند. حال این تصمیم در مشارکتها و گسترههای عمومی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده یا در عرصههای علمی. یعنی این حضور موثر و اندازهمند زنان با شرایط بوده که فارغ از جنسیت قابلیت آنها را نشان داده است.
اما زنان هنوز راه درازی را برای حضور موثر در عرصههای سیاسی و اجتماعی در جهان در پیش دارند و در ایران این راه به خاطر موانع فرهنگی و... طولانیتر و سختتر است. نگاهی به عرصههای سیاسی جهان هم نشان میدهد که در کشورهای توسعه یافته هنوز زنان نتوانستهاند آن جایگاه مد نظر خود را به دست بیاورند. نخستین زن نخستوزیر بریتانیا، مارگارت تاچر حدود 40سال پیش انتخاب شد.
نخستین زن وزیر امور خارجه ایالات متحده، مادلین آلبرایت حدود 20سال پیش منصوب شد و با وجود تمامی تلاشهایی که برای ریاستجمهوری هیلاری کلینتون صورت گرفت او نتوانست برنده انتخابات شود و بعدا در مصاحبه با سیانان یکی از دلایل شکست خود را زن بودن اعلام کرد. همچنین هفته پیش مجریان زن شبکه بیبیسی در بیانیهیی پایین بودن دستمزد خود را نسبت به مردان اعلام کردند و خواهان رفع این تبعیض شدند. اما تفاوت رفتارهایی که در آنجا برای رفع این تبعیض میشود کاملا نهادگرایانه است. نه فضاسازی میشود و نه اینکه فشار سیاسی وارد میکنند تا یک زن را وارد نهاد مورد نظر کنند. اما همین هم باز مورد تایید همه اندیشمندان آنها قرار نمیگیرد. هانا آرنت، فیلسوف معروف در گفتوگویی که در سال 1964 کرد کاملا با جو فمینیستی که در آن زمان راه افتاده بود، مخالفت کرده بود که خارج از این مقال است.
لذا به نظر میآید برخوردی که اکنون با وزیر شدن زنان میشود بیش از آنکه به تواناییها و شایستگیها برگردد به فضای سیاسی کشور مرتبط است و این خطرناکترین وضعیت است چون یک کار نهادگرایانهیی برای این امر صورت نگرفته است. هگل در درسگفتارهای فلسفه تاریخ به نکته جالبی در مورد آزادی و بردهداری اشاره میکند که میتوان از آن در این زمینه بهرهبرداری کرد. او میگوید:«ذات انسان آزادی است. اگرچه (او) برای (این) آزادی باید به بلوغ برسد. بر این مبنا از بین بردن تدریجی بردهداری امری منطبقتر و درستتر از انحلال یکبارهاش است.»