کمبود منابع آب لزوما بحران نیست

۱۳۹۶/۰۵/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۴۹۰۳

همیشه در خبرها می‌شنویم که ایران با بحران آب روبه‌روست و نزاعی که در آینده منطقه خاورمیانه را در هم می‌آشوبد، نزاع بر سر آب است. این هشدار بارها از سوی برخی از مقامات ارشد جهانی بیان شده. اما حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب و مدرس دانشگاه‌های تربیت مدرس تهران و فردوسی مشهد، معتقد است این تنها یک خطاست که تصور کنیم کمبود آب به معنای بحران آب است و هر کمبود آبی منجر به تنش و ایجاد درگیری می‌شود، زیرا تحقیقات جهانی نشان داده آب در وهله اول عاملی برای مشارکت است و تقریبا دو برابر آنچه در جهان منجر به نزاع شده، مشارکت‌ بر سر منابع آبی از طریق حکمرانی خوب و بسترهای نهادی شکل گرفته است.

به گفته وی درباره عبارت «بحران کم‌آبی» چند سوال کلیدی مطرح است: آیا «بی‌آبی» یا بهتر بگوییم در مقام علمی آن «کم‌آبی»، یک «بحران» است؟ اگر جواب این سوال مشخص شود، سوال دوم این است که چه چیزی می‌تواند «کم‌آبی» را به «بحران آب» تبدیل کند؟ و درنهایت اینکه مکرر در رسانه‌ها و مقالات و پژوهش‌های علمی شنیده می‌شود که کمبود منابع آب یا کم‌آبی در آینده نه چندان دور می‌تواند تبدیل به تنش و درگیری و حتی جنگ آب شود و به کرات نیز شنیده‌ایم که قرن آینده، قرن جنگ آب خواهد بود. آیا این گزاره، صحت دارد و کم‌آبی لزوما منجر به تنش و درگیری و منازعات خواهد شد؟

 میان‌آبادی تاکید داشت زمانی ‌که درباره بحران آب یا همان water crisis صحبت می‌کنیم، ابتدایی‌ترین سوالی که باید مطرح کنیم این است که بحران آب چیست؟ برای اینکه جواب این سوال را بدهیم، باید دو تعریف داشته باشیم. یک- تعریف آب چیست؟ که در این فرصت محدود امکان واکاوی آن نیست و از آن می‌گذرم و دو- از منظر علمی به چه پدیده‌یی «بحران» گفته می‌شود؟ به بیان ساده، یک پدیده باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد که به عنوان «بحران» در نظر گرفته شود و بعد، برای آن پدیده به عنوان پدیده‌یی که دچار بحران شده، از رویکردهای «مدیریت بحران» استفاده کنیم. وی در سخنرانی خود افزود در بحث بحران، این سوال کلیدی را باید مطرح کنیم که یک پدیده چه زمانی بحران محسوب می‌شود؟ اصولا یک پدیده چه زمانی بحران (crisis) محسوب شده و چه زمانی در زمره بلایا (disaster) قرار می‌گیرد؟ خشک‌سالی و سیل دو پدیده طبیعی هستند. چرا در بسیاری از مقالات علمی، خشک‌سالی و کم‌آبی را به عنوان بحران می‌شناسیم، اما سیل را به عنوان بلا یا فاجعه در نظر می‌گیریم؟ آیا رویکردهای مقابله و بهتر بگوییم مدیریت این‌ دو پدیده، باید متفاوت باشد؟ بحران چیست؟ اگر بخواهیم برای بحران تعریفی در نظر بگیریم، باید اشاره کرد که تعاریف بسیار متعددی در زمینه‌ها و رشته‌های مختلف برایش تعریف شده است. یک تعریف آن است که زمانی که یک پدیده به شرایطی برسد که باید تصمیم‌های مهم در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه گرفته شود، آن پدیده به بحران رسیده است. بر این اساس، در این شرایط برخی مدیران و سیاست‌گذاران ادعا می‌کنند که شرایط بحرانی است و فرصت تفکر و مطالعات جدی نداریم. چون وضعیت بحرانی است، باید سریعا و در مدت کوتاهی کاری انجام دهیم که مکرر در کشور نمونه‌ها و مثال‌های مختلف آن را شاهد بوده‌ایم که این می‌تواند هم مثبت باشد هم منفی.

به گفته این کارشناس مسائل آب اما یک پدیده زمانی ‌که به عنوان بحران شناخته می‌شود، چند ویژگی کلی دارد: نخستین ویژگی‌ بحران‌ها این است که غیرقابل پیش‌بینی هستند. ویژگی دوم آنها این است که دینامیک و پویا بوده و ایستا نیستند. ویژگی مهم سوم آن است که بحران‌ها، ماندگار نیستند و شرایط اضطراری دارند. بنابراین موقت و گذرا هستند. فرض کنید کسی می‌گوید یک تا دو ماه است که دچار بحران روحی شده است. این پذیرفتنی است اما کسی که قریب به ١٥ سال است که این مشکل را دارد، نمی‌تواند بگوید من «بحران» روحی دارم و این فرد از مساله بحران گذر کرده و به مراحل حادتر رسیده است. ویژگی چهارم، عدم قطعیت است. اگر یک پدیده، مجموع این ویژگی‌ها را داشته باشد، می‌توانیم بگوییم این پدیده، به عنوان بحران مطرح شود و می‌توانیم از رویکردهای «مدیریت بحران» برای مدیریت آن استفاده کنیم. اما سوال اصلی آن است که آیا «کمبود آب» لزوما به معنای «بحران آب» است؟ رابطه بین «کمبود آب» و «بحران آب» چیست؟ اگر کمبود آب به معنای بحران آب است، آیا پرآبی به معنای نبود مشکل آبی است؟ اگر اینگونه نیست، پس چرا در برخی از کشورها و مناطق پرآب، ما شاهد هشدارها درخصوص تنش‌ها و حتی بحران آب هستیم؟ آنچه مشخص و واضح است آن است که کم‌آبی، یک پدیده طبیعی است و یک پدیده طبیعی نمی‌تواند به معنای بحران تلقی شود. بنابراین کمبود منابع آب، لزوما به معنای بحران آب نیست. بنابراین اینجا این سوال پیش می‌آید که چه عواملی باعث می‌شود کمبود منابع آب به عنوان یک عامل و پدیده طبیعی به بحران تبدیل شود؟ این سوال هم در بحث سیاست‌گذاری و هم در بحث مدیریت و برنامه‌ریزی در سطوح مختلف محلی، منطقه‌یی و ملی و بین‌المللی مطرح است. وی تاکید داشت آنچه کمبود منابع آب را به بحران آب تبدیل می‌کند، گزاره‌یی به نام سوءمدیریت و حکمرانی بد است. یعنی کمبود منابع آب، لزوما بحران آب نیست. یک حلقه مفقوده بین این دو هست. در این زمینه مطالعات بین‌المللی متعددی صورت گرفته است. به عنوان نمونه، بانک توسعه آسیایی (ADB) هرساله چشم‌انداز کشورهای آسیایی را تهیه و منتشر می‌کند. بخش مهمی از این مطالعات، بحث امنیت آبی در کشورهای آسیایی را بررسی و واکاوی می‌کند. از سال ٢٠٠٦ میلادی این چشم‌انداز هر سال منتشر می‌شود. نتایج مطالعات و تحلیل‌های عمیق چشم‌اندازی که برای کشورهای آسیایی صورت گرفته، این را نشان می‌دهد که کشورهای آسیایی اگر با بحران آب مواجه شدند، به خاطر کمبود فیزیکی منابع آبی نیست. بلکه به خاطر سوءمدیریت یا مدیریت ضعیف آنهاست.  به بیان ساده، اثبات همان گزاره که این سوءمدیریت است که باعث ایجاد بحران آب در کشورهای آسیایی شده است نه کمبود آب. گزارش سالانه این نهاد که در ٢٠١٣ میلادی نیز منتشر شد دوباره بر همین مساله تاکید می‌کند که همانطور که در گزارشات سال‌های گذشته نیز اشاره شد یافته‌های مطالعاتی اخیر نیز همچنان نشان می‌دهد که اگر بعضی از کشورهای آسیایی به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، با مساله‌یی به نام بحران آب مواجه شوند، به خاطر کمبود فیزیکی منابع آبی نیست.