آیا ماهیت جنگ در افغانستان تغییر کرده است؟

۱۳۹۶/۰۵/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۵۱۳۵

گروه جهان| این روزها وقتی رییس‌جمهوری افغانستان می‌خواهد افزایش حملات گروه‌های مخالف را توجیه کند می‌گوید که ماهیت جنگ در افغانستان تغییر کرده و به تبع آن سخنگویان وی نیز از تغییر ماهیت جنگ سخن می‌گویند. آنها برای اثبات این ادعا خود به شیوه‌های جنگی مخالفان مسلح اشاره می‌کنند و حمله به غیرنظامیان یا ساختمان‌های غیرنظامی را بخشی از تغییر ماهیت جنگ در کشور عنوان می‌کنند. ادعای مقام‌های افغانستان مبنی بر تغییر ماهیت جنگ با مثال‌های که ارائه می‌کنند تناسب و همخوانی ندارد. به نظر می‌رسد که آنها در این مورد دچار سوتفاهم شده و از ماهیت چیز دیگری را اراده می‌کنند.

آیا واقعا ماهیت جنگ در افغانستان تغییر کرده یا اینکه مقامات معنای دقیق ماهیت را نمی‌دانند؟ برای روشن شدن موضوع، نخست باید دید که ماهیت چیست و وقتی می‌گویم ماهیت چیزی تغییر کرده هدف از آن چه می‌تواند باشد. در علم منطق به چیزی ماهیت گفته می‌شود که چیستی آن شی یا پدیده را نشان می‌دهد. وقتی چیزی را می‌بینیم به آن نامی می‌دهیم و این نام که می‌تواند چیستی آن شی را نشان دهد، به ماهیت آن شی اشاره می‌کند. به عنوان مثال، وقتی چیزی را می‌بینیم که شاخه و برگ و تنه دارد می‌فهمیم که این شی درخت است. پس می‌توان نتیجه گرفت که ماهیت همان ذات یک شی و پدیده می‌تواند باشد. با توجه به این تعریف آیا می‌توان گفت که ماهیت جنگ در افغانستان تغییر کرده است؟

بدون شک وقتی به جنگ فعلی نگاه می‌کنیم هیچ تغییری در ماهیت آن دیده نمی‌شود. گروه‌های که 16 سال پیش مخالفت خود را با نظام جدید اعلام کردند و در برابر آن سلاح به دست گرفتند هنوز همان گروه‌ها و گروه‌های مشابه آن هستند که در جنگ مسلحانه خود چند هدف اساسی دارند.

اگر گروه‌های فعلی قبلا می‌گفتند که ما در پی براندازی نظام هستیم و می‌خواهیم به زعم خود «امارت اسلامی» بسازیم ولی حالا بگویند که ما در پی تشکیل امارت اسلامی نیستیم و مثلا می‌خواهیم نظامی لیبرالیستی تشکیل دهیم، می‌شد گفت که ماهیت جنگ در افغانستان تغییر کرده و دیگر مخالفان مسلح جنگ خود را «جهاد مقدس» نمی‌دانند و برای ارزش‌های دیگری می‌جنگند.

اما وقتی آنها مثلا برای از پا درآوردن دولت فعلی به خود اجازه می‌دهند که به غیر نظامیان حمله کنند، این به معنای تغییر جنگ نیست و می‌توان از آن به تغییر تاکتیک یا شیوه‌های جنگ تعبیر کرد. شاید در چند سال گذشته نیروهای مخالف به این نتیجه رسیده باشند که برای رسیدن به هدف‌های خود باید در تاکتیک‌های نظامی شان تغییراتی ایجاد کنند. اما حتا از همین دیدگاه نیز تغییر چندانی در شیوه‌ها و تاکتیک‌های جنگی مخالفان مسلح آنگونه که مقام‌های دولتی اراده می‌کنند، دیده نمی‌شود.

مگر در 16 سال اخیر مخالفان مسلح کم به غیرنظامیان حمله کردند و آنها را کشتند؟ مگر بارها با حملات انتحاری خود سبب کشتن ده‌ها غیر نظامی از جمله کودکان و زنان نشدند؟ آیا مخالفان مسلح کارمندان دولتی را به عنوان جاسوس از دم تیغ نگذراندند؟ در چه زمانی طی این 16 سال گروه‌های تمامیت خواه و تکفیری به غیرنظامیان و هدف‌های غیرنظامی رحم کرده‌اند که امروز مقام‌های دولت افغانستان برای لاپوشانی ناکامی‌های خود در تامین امنیت غیرنظامیان از تغییر ماهیت جنگ سخن می‌گویند؟ جنگ افغانستان از سوی گروه‌های مخالف و حامیان منطقه آنها با یک هدف بزرگ آغاز شده است و تا امروز نیز برای رسیدن به همان هدف ادامه دارد.

مخالفان مسلح که اکثر آنها حمایت‌های کشورها و گروه‌های افراط‌گرای منطقه را با خود دارند، برای منهدم کردن نظام سیاسی فعلی در افغانستان مبارزه می‌کنند و تلاش دارند که نوع حاکمیت قرون وسطایی و استبدادی خود را بر این کشور حاکم کنند؛ همان نوع حاکمیتی را که حداقل مردم افغانستان شش سال تجربه آن را تحت عنوان «امارت اسلامی» در دوران زمامداری طالبان تجربه کردند.

از نظر مخالفان مسلح و به ویژه طالبان جنگ آنها ماهیتی کاملا «اسلامی» و «آزادی بخش» دارد و آنها مدعی هستند که در برابر کفار می‌جنگند؟ حال پرسش این است که آیا پس از آغاز ریاست‌جمهوری اشرف غنی در افغانستان در این دیدگاه تغییری به وجود آمده است که رییس‌جمهوری و حلقه نزدیکان به او بطور مرتب از تغییر ماهیت جنگ سخن می‌گویند؟

شاید اشرف غنی خواسته باشد که دیگر با طالبان نجنگد یا آنها را بخشی از سیاست فعلی دولت خود بسازد ولی تاکید بر اینکه ماهیت جنگ طالبان تغییر کرده فقط می‌تواند یک فرافکنی رسوا‌کننده باشد.

طالبان از روزی که جنگ در افغانستان را آغاز کرده‌اند نه تنها ماهیت آن را تغییر نداده‌اند که حتا در شیوه‌های کشتار خود نیز هیچ دگرگونی ایجاد نکرده‌اند. مگر سر بریدن افراد از همان شیوه‌های معمول تاکتیک جنگی طالبان در 16 سال گذشته نبوده است؟ پس دولتمردان افغانستانی نمی‌توان با چنین فرافکنی‌هایی بی‌کفایتی خود را در برابر شهروندان کشورشان توجیه کنند. اگر شیوه‌های جنگی طالبان تغییر کرده به همان میزان باید شیوه‌های جنگی و تدافعی نیروهای امنیتی کشور نیز دچار تغییر و دگرگونی می‌شد تا جلوی حوادثی چون قتل‌عام چهارراه زنبق در کابل، هرات و هلمند گرفته می‌شد.

طالبان می‌توانند مطابق با نیازها و شرایط کشور تاکتیک‌های جنگی خود را تغییر دهند چرا چنین کاری از مدیران نظامی افغانستان ساخته نیست، به ویژه حالا که مسوولان نیروهای امنیتی نیز کسانی هستند که به گفته مقام‌های افغانستانی 16 ساعت تمام در روز کار می‌کنند.