چالش همسو شدن تیم اقتصادی
فراز جبلی
مشاور سردبیر
دیروز حکمهای زیادی از سوی رییسجمهور صادر شد. روحانی برای صدور حکم برخی معاونتهای ریاستجمهوری تا پایان رایگیری مجلس صبر کرد تا انتصاب برخی چهرهها، رای مجلس به وزیران پیشنهادی را تحتتاثیر قرار ندهد. حال با معرفی معاونان اقتصادی عملا جدول تیم اقتصادی دولت تکمیل میشود.
براساس حکم رییسجمهور، محمد نهاوندیان بهعنوان معاون اقتصادی رییسجمهور منصوب شد تا پس از 20 سال شاهد احیای سمت معاون اقتصادی رییسجمهور باشیم. در سال 72 زمانی که مجلس وقت به مرحوم نوربخش رای اعتماد نداد، آیتالله هاشمی این معاونت را ایجاد کرد تا در سایه تئوریسین اقتصادی وی، وزیر وقت امور اقتصاد و دارایی، مرتضی محمدخان، به فعالیت بپردازد. اینبار نیز نهاوندیان که بهعنوان گزینه جدی وزارت امور اقتصاد و دارایی تا روز قبل از معرفی به مجلس مطرح بود حکم معاونت امور اقتصادی را از آن خود کرد.
اما حکم دیگر رییسجمهور، ابقا محمدباقر نوبخت بهعنوان معاون رییسجمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه کشور بود. به این ترتیب قرار است چهار سال دیگر نوبخت سکاندار این نهاد مهم اقتصادی باشد. این درحالی است که چند روز قبل مسعود نیلی نیز بهعنوان دستیار ویژه رییسجمهور در امور اقتصادی و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی منصوب شد. همچنین روحانی در سخنرانی خود در مجلس نیز بر این مساله که قرار است ولیالله سیف تا پایان دوره کاری خود در بانک مرکزی باقی بماند، تاکید داشت. همه این انتصابات یا ابقا در حالی صورت گرفته که روز گذشته مسعود کرباسیان نیز بهعنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی از مجلس رای اعتماد گرفت تا یک تیم
پنج نفره اقتصادی شکل بگیرد. با این شرایط عملا ترکیب تیم اقتصادی بهصورت کامل مشخص شد اما هنوز در این میان این سوال مطرح است که سیاستگذاریهای کلان اقتصادی به چه شکلی صورت خواهد گرفت.
از تیم پنج نفره اقتصادی روحانی تنها کسی که رای اعتماد مجلس را پشتسر خود میبیند کرباسیان است، اما وی خود معترف است که یک متخصص اقتصاد کلان نیست و بیشتر یک چهره اجرایی-اقتصادی محسوب میشود. با وجود این مطمئنا کرباسیان برنامههای مشخصی برای حل مشکلات اقتصادی دولت دارد اما آیا تفکرات چهرههای دیگر تیم اقتصادی به وی نزدیک است؟ حضور چهرههای اقتصادی از نحلههای فکری مختلف اتفاق خوبی است که باعث میشود صدای طیفهای مختلف در دولت شنیده شود. اما مشکل این است که این افراد همگی دارای سمت هستند و در عین حال حدود و اختیارات این سمتها از یکدیگر تمیز داده نشده است. برای مثال بخشی از وظایف نیلی در دوره قبل برعهده محمدعلی نجفی بود که در عمل وی کمتر در امور اقتصادی دخالت میکرد. اما به نظر میرسد حضور نیلی در این دوره با اجرای نظرات وی همراه است. نهاوندیان نیز یک چهره کاملا اقتصادی محسوب میشود که دیدگاههای اقتصادی خاص خود را دارد و در دورهیی که ریاست دفتر رییسجمهور را عهدهدار بود اثرات زیادی بر مصوبات اقتصادی دولت داشت. نوبخت نیز از پشتوانه تیم کارشناسی قوی در سازمان برنامه برخوردار است و طبیعتا تلاش خواهد کرد دیدگاههای خود را به کرسی بنشاند. در چنین شرایطی این سوال مطرح است که روحانی چگونه تصمیم دارد تیم اقتصادی را به همافزایی برساند؟ اگر از امروز که آغاز به کار دولت جدید محسوب میشود، یک ساز و کار مشخص برای تعیین نقشه راه اقتصاد درنظر گرفته نشود همین تیم اقتصادی به یک چالش برای دولت بدل خواهد شد. تجربه دولت قبل نشان داده است که اداره نهادهای اقتصادی به صورت جزیرهیی به هیچ وجه نمیتواند پاسخگوی مشکلات خاص اقتصاد ایران باشد و در عین حال نمیتوان انتظار داشت که تیم اقتصادی بتواند به صورت هیاتی درباره مسائل اقتصاد کلان به جمعبندی برسد. اگر روحانی امروز وظایف و سطح اختیارات هر یک از اجزای تیم اقتصادی خود را روشن نکند در آینده نزدیک و پس از بروز مشکل مجبور به اتخاذ این تصمیم خواهد بود. همچنین رابطه این تیم اقتصادی با بقیه کابینه چگونه خواهد بود؟ بخش مهمی از اقتصاد در وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار دارد که وزیری مقتدر متصدی آن است و دیدگاههای اقتصادی خود را دارد. آیا اگر نظر تیم اقتصادی دولت برخلاف نظر شریعتمداری باشد وی حاضر به اجرای نظرات تیم اقتصادی است؟ این موضوع درباره بقیه وزارتخانهها مثل نفت نیز صدق میکند. همچنین معاون اول رییسجمهور نیز یک چهره اقتصادی محسوب میشود و طبیعتا دیدگاههای وی نیز در این خصوص حایز اهمیت است. حال باید به انتظار نشست و دید استراتژی روحانی درباره تیم اقتصادی دولت دوازدهم چیست؟