اموال کشور را مفت نمیفروشیم
عادل نژادسلیم: شبکههای مجازی آتشسوزیهای سال گذشته پتروشیمی را اغراق میکردند
گروه انرژی| نادی صبوری|
خودش اعتقاد دارد از «نترس»ترین مدیرانی است که میتوان در ایران یافت. مدیر آذربایجانی هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس که چندان مانند باقی چهرههای این حوزه خود را وارد حواشی نکرد و حتی در شدیدترین بحبوحه نرخ خوراک پتروشیمی که حملات شدیدی از سوی بخش خصوصی به دولت وارد میشد، گوشهیی ایستاد و حداقل در ظاهر منشی متفاوت از دیگران در پیش گرفت. به دنبال اظهارات بیژن زنگنه در برنامه شبکه یک صدا و سیما در این مورد که فروش محصولات پتروشیمی اکنون با مشکل روبهرو است و پتروشیمیها «قیمتشکنی» میکنند، «تعادل» سراغ عادل نژادسلیم، مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس رفت تا وضعیت فروش محصولات این هلدینگ و دیدگاه او پیرامون وضعیت فعلی را جویا شود. نژادسلیم معتقد است، اوضاع فروش به آن بدیها که بیان میشود، نیست و در بعضی موارد بزرگنمایی شده است. او میگوید، ایده بازگرداندن دوباره مالکیت شرکت بازرگانی پتروشیمی به دولت ایده مناسبی نیست و چیزی که اکنون باید آن را دنبال کرد، تعیین سیاستهای واحد برای صادرات و کف قیمت ماهانه است که هیچ واحدی محصول خود را کمتر از آن کف به فروش نرساند. وقتی از او نظرش را در مورد مالکیت 20درصدی شرکت ملی صنایع پتروشیمی بر هلدینگ خلیج فارس که پیش از این عباس شعریمقدم در گفتوگو با «تعادل» آن را به نقد کشیده بود جویا میشوم، آرام و آهسته میگوید: «مثل استخوان لای زخم است» البته بلافاصله اضافه میکند که این نظر مالک است که اهمیت دارد و دیدگاه شرکت ملی صنایع پتروشیمی در این زمینه مهم است. گزارش پیش رو حاوی این گفتوگو است که هر چند کوتاه اما صریح انجام شد.
***
زمانی که پشت میز برای آغاز گفتوگو مینشینم، اطمینان دارم مدیری که روبهروی من نشسته است اگر بخواهد بدون واهمه صحبت میکند و اگر نخواهد به هیچ طریقی نمیتوان او را مجبور به اظهارنظر کرد. همانطور که وقتی از او میخواهم، نظرش را درباره صحبتهای بیژن زنگنه در تلویزیون راجع به «رانت» در پتروشیمی بیان کند، واضح و شفاف میگوید:«حاضر به مصاحبه روی صحبتهای ایشان نیستم». اما از آنجا که اصل اظهارات بیژن زنگنه در این برنامه اشاره به رقابت منفی و قیمتشکنی پتروشیمیها با یکدیگر بوده است، نژادسلیم با توضیح سازوکار فروش در این هلدینگ، وجود مشکل در این بخش حداقل در واحد تحت مدیریت خودش را تکذیب کرده و عنوان میکند:«به جرات میتوانم بگویم سازوکار فروش در هلدینگ حتی از گذشته نیز بهتر بوده و هیچ مشکلی نداریم. این مسالهیی که شما به آن اشاره میکنید مربوط به دورهیی است که مقارن با جدی گرفتن قانون پولشویی در چین و وصل شدن گمرک این کشور به بانک شد. بعضی از خریدها که فاقد سند بوده یا با وام انجام میشد دیگر شامل وام نشد و تلاطمی در فروش رخ داد اما اکنون ما به اروپا و همه کشورها فروش داریم.»
او در تکمیل صحبتهایش درباره مشکلی که در چین برای پتروشیمیهای ایران ایجاد شده بود، عنوان میکند:«بعضی از پتروشیمیهای ایرانی اقدام به خرید انبار و نگهداری محصولات در انبار کرده بودند در ادامه چین متوجه این مساله شد و مشکلاتی به همین واسطه به وجود آمد. البته این پتروشیمیها خارج از هلدینگ بودند.»
با همان لحن مصمم و با اعتماد به نفس همیشگی ادامه میدهد:«ما هیچوقت قیمت را پایین نمیآوریم، این بحران هم رد شد اکنون مشکل خاصی نیست اخیرا هم با تولیدکنندگان میخواهیم سیاستها را متمرکز کنیم. البته اینکه میگویند، بازرگانی باید متمرکز باشند غلط است، اصلا مالکیت نمیتواند متمرکز باشد چون همه برای پول و فروش فعالیت میکنند اما سیاستگذاری واحد لازم بوده و باید انجام شود. در تمام دنیا نیز بازرگانی را با دیگران به اشتراک نمیگذارند اما سیاستهای کلی را تعیین میکنند.»
نژادسلیم در پاسخ به این پرسش که این سیاستگذاری باید از سمت چه گروهی انجام شود، میگوید:«یا تمام تولیدکنندگان در کنار یکدیگر یا شرکت ملی صنایع پتروشیمی باید گروهی درست کنند تا با توجه به وضعیت بازار هر ماه کف قیمتی معین را تعیین کنند با تعیین این کف قیمت همه موظف میشوند که محصول را پایینتر از آن به فروش نرسانند.» معاون اسبق وزیر نفت ادامه میدهد:«اکنون نیز حدود قیمتها مشخص است از این خبرها نیست که اموال غارت شود، ما اموال کشور را مفت به کشور دیگر نمیدهیم حتی اگر به قیمت تعطیلی هلدینگ خلیج فارس تمام شود. ما نقد میفروشیم و هیچ مشکلی نیز نداریم.»
وقتی از او میپرسم که با تعیین کف قیمت چنانچه یکی از واحدهای پتروشیمی اقدام به فروش پایینتر از آن کرد چه عواقبی در انتظارش خواهد بود، قاطع و کوتاه میگوید:«با آن واحد برخورد میشود.» او در پاسخ به این پرسش که آیا سیاست تنبیهی برای چنین مواقعی در نظر گرفته میشود، عنوان میکند: «برخورد میشود و در نهایت نیز آن واحد طرد خواهد شد. این را نیز بدانید که پتروشیمیها نیز علاقهیی به ارزانفروشی ندارند. بخشی از صحبتهایی هم که درباره بازرگانی پتروشیمی مطرح میشود، صحت ندارد.»
تاثیر زنگنه بر بیدبلند
پس از به پایان رسیدن توضیحات نژادسلیم در مورد سازوکار فروش، از او درباره آخرین وضعیت مهمترین پروژه این هلدینگ که پالایشگاه گازی بیدبلند 2 است، سوال میکنم. نژادسلیم که با هیجان خاصی در مورد این پالایشگاه صحبت کرده و نشان میدهد که این طرح برایش چیزی بیشتر از یک پروژه عادی است، میگوید: «بیدبلند افتخار ماست، حمایت آقای زنگنه در این میان بسیار مهم بوده است. شما میدانید این طرح 14سال روی کاغذ بود و حالا به نقطهیی رسیدیم که بهمن سال 1397 این طرح راهاندازی خواهد شد.»
او در تشریح وضعیت فعلی این پالایشگاه میگوید: «اکنون پیشرفت فیزیکی کل پروژه 57درصد است. خریدها را انجام دادیم و طرح یکی از روانترین روندها را با اعتبار مشخص داشته است. برای وارد کردن قطعات نیز مشکلی نداشتیم و 16 کمپرسور از زیمنس خریداری کردیم. بخشی از کمپرسورها به ما تحویل داده شده و بخش دیگر نیز طبق قرارداد بدون مشکل تحویل داده خواهد شد.» مشخص است که تمایل دارد از بیدبلند بیشتر صحبت کند، در ادامه میگوید: «این طرح اهمیت فراوانی دارد، طرحی که قرار بوده است خوراک پتروشیمیهای گچساران و دنا را تامین کند و تا مشخص نشدن تکلیف بیدبلند این طرحها نیز معطل مانده بودند، اکنون پتروشیمی گچساران فعال شده و پتروشیمی دهدشت به مناقصه رفته است و گاز انجیالها نیز دیگر نمیسوزد. این فواید نشانگر اهمیت این پروژه است.»
مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس در ادامه در پاسخ به این پرسش که با توجه به مجوزهای فراوان و بیحد و حصری که در دولت نهم و دهم به احداث متانول در ایران داده شد چه سبدی را برای محصولات ایران مناسب میداند، عنوان میکند: «سبد هلدینگ خلیجفارس زمانی که من واردش شدم بسیار ریسکپذیر بود. من تمام تلاشم را کردم تا سبد را درست تنظیم کنم. اکنون ما فقط مالک یک واحد تولید متانول به نام آپادانا هستیم. حتی اوره و آمونیاک نیز که ما دو مورد از آن را در سبد خود داریم باید بیشتر برای آینده بررسی شود. پلیاتیلنها نیز از جنبهیی آینده تضمین شدهیی ندارند. عوامل مختلفی از جمله تولید شیل گاز امریکا بر این مسائل اثر دارد و در نتیجه باید استراتژی را بر این اساس چید.» او ادامه میدهد: «باید در نظر بگیریم که هر واحد 4 سال زمان برای احداث میبرد و در واقع باید در زمان طراحی اولیه در نظر گرفت که 15سال پس از 4سال اولیه وضعیت بازار محصول چگونه خواهد بود.» میخندد و میگوید: «اکنون مثل سابق نیست. در گذشته چون در کشور ما هیچ یک از این محصولات تولید نمیشد نیاز به بررسی هم نداشت. اکنون بررسی بازار میشود و خط و خطوط مشخص میشود.»
او که از وضعیت فعلی و جایگاه هلدینگ در منطقه خرسند به نظر میرسد، ادامه میدهد: «خوشحالم که طرحهای ما از سال 97 راهاندازی میشوند و ظرفیت تولید ما را به 40میلیون تن در سال میرساند.»
در بین صحبتهایم از او میپرسم: «آقای مهندس چرا پتروشیمیها سال گذشته چند بار آتش گرفتند؟» کمی مکث میکند و از صندلیاش عقب میرود، توضیح میدهد: «باید اینها را بدانید که کسانی که مدیران این مجموعهها بودند افراد بیتجربه یا کمتخصصی نبودند، مدیرعامل پتروشیمی بوعلی 25سال سابقه فعالیت داشته است. اما ما مسائلی که هزاران کیلومتر دورتر از خودمان رخ داده است را ریشهیی بررسی نمیکنیم. شاید علت داخل پتروشیمی نباشد و ما آن را نمیبینیم.» در ادامه بیشتر زیر لب با خودش کلماتی را زمزمه میکند و با سکوتی نسبتا طولانی نشان میدهد که نمیخواهد بیشتر در این مورد توضیح دهد.
در نهایت میگوید: «ما در آتشسوزی بوعلی هیچ مصدومی نداشتیم، این مسائل در صنعت وجود دارد. در امریکا 37مخزن در یک روز منفجر شد. سال گذشته اما دیگر اگر کسی شعله کوچک آتش هم مشاهده میکرد با انتشار عکس آن موجی ایجاد میشد که با واقعیت ارتباطی نداشت.»
دوباره به 16 تیر 1395 و روز آتش گرفتن پتروشیمی بوعلی در ماهشهر بازگشته و میگوید: «من بلافاصله در مصاحبه تلویزیونی گفتم که محتویات این مخزن باید 36 ساعت بسوزد تا تمام شود. تمام دغدغه ما این بود که الپیجی آتش نگیرد.»
مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس در ادامه در پاسخ به این پرسش که با تمام این تفاسیر آیا در سطح ایمنی پتروشیمیها از سال گذشته تاکنون تغییری ایجاد شده است، بیان میکند: «بله، متاسفانه این فرهنگ جا افتاده است که بخش خصوصی در ایمنی دقت نمیکند، اتفاقا بخش خصوصی دقت میکند چرا که به بودجه دولت وصل نیست و اگر چیزی از بین رفت باید از جیب خودش جایگزین کند. پس این صحت ندارد. این فرهنگ دولت سابق است که حساب و کتابی ندارد. اکنون با ایجاد هر مشکل سهامداران رس مدیر را خواهند کشید. در هر حال ما از سال گذشته سطح ایمنی را تشدید کردیم و اکنون با یک شرکت خارجی برای ممیزی کل واحدهای هلدینگ قرارداد بستهایم.»
در حالی که خیلی دیرش شده است با اصرار فراوان یک پرسش دیگر را مطرح میکنم. میخواهم، بدانم مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس که خودش روزی در قالب مدیر دولتی مخالف واگذاریها بود، چه نظری در مورد سهم 20درصدی شرکت ملی صنایع پتروشیمی در هلدینگ دارد. سهمی که تقریبا کسی نمیداند فایده آن چیست. نژادسلیم توضیح میدهد: «یک زمانی وقتی که من در شرکت ملی صنایع پتروشیمی فعالیت میکردم ما در مقابل واگذاری واحدهای پتروشیمی مقاومت میکردیم. اکنون واگذاری انجام شده و مدتی نیز طول کشیده است تا جا بیفتد. در وضعیت فعلی هر تغییری موجب پایین آمدن راندمان کار خواهد شد. من فکر میکنم اکنون باید دیگر مالکیت پتروشیمی را رها کنند. یا رومیروم یا زنگیزنگ.» او در ادامه میگوید: «مالکیت فعلی شرکت ملی صنایع پتروشیمی مثل استخوان لای زخم است که فایدهیی ندارد. البته این نظر من است و شاید اشتباه است و باید از خود مالک پرسید که چرا این سهم را نگه داشتی؟»
به عنوان آخرین صحبتها میگوید: «من بهطور کلی علاقهیی به پرداختن به حاشیه ندارم. از من پرسیدند قیمت خوراک چند سنت باشد؟ من گفتم باید متعادل باشد و جذاب؛ نه رانت باشد نه سهم دولت از بین برود نه کاری کنیم که خصوصیها بخوابند.» از او میپرسم: «اکنون این خصلتها را دارد؟» میخندد و میگوید: «نمیدانم.»