نامهنگاری بدون سانسور؛ مسافرت بدون مجوز
دوره 16ساله دیکتاتوری رضا شاهی، سالهای سکوت و اختناق ایران بود.
شهریور 1320 و اشغال کشور توسط متفقین، شکست این کاخ شیشهیی بود. این دوران نقطه عطفی در تاریخ این سرزمین محسوب میشود؛ چراکه اگرچه ایران مورد هجوم واقع شده بود و مردم حضور بیگانگان را با گوشت و پوست حس میکردند اما این اشغال نویدبخش آزادی بود؛ آزادی از سلطه مردی که حتی خودش نیز شکستناپذیریاش را باور کرده بود.
پس از خلع و تبعید رضاخان و روی کار آمدن محمدرضا، این اختناق شکست و سالهای 1320تا 32 سالهایی بود که اندکی فضای سیاسی و اجتماعی ایران باز شد. دو رویه عجیب که تا پیش از آن جریان داشت، سانسور مکاتبات و نامهها در ادارات پست همچنین اجبار به گرفتن پروانه مسافرت از اداره کل شهربانی بود!
سوم مهر 1320 و چند روز پس از اینکه محمدرضا به تخت پادشاهی نشست، ماموران سانسور نامهها در ادارات پست و صندوقهای پستی برداشته شدند.
در این روز گرفتن پروانه مسافرت از اداره کل شهربانی ملغی شد و مردم از این تاریخ توانستند به هر شهری که مایل بودند بدون گرفتن اجازه از شهربانی مسافرت کنند.
در این سال خیلی از زندانیان سیاسی آزاد شدند، سیاستمداران کهنهکار هم که در بازنشستگیهای اجباری زخمهایشان را درمان میکردند به صحنه عمومی بازگشتند. اجتماعات مذهبی و سایر گردهماییها حالا میتوانست علنی برگزار شود، رهبران مذهبی از کتابخانههای حوزهها خارج شدند و وعظ و خطابه را از سر گرفتند. روزنامه و کتاب میتوانست فارغ از سانسورهای شدید سیاسی دوره رضاخان منتشر شود و مردم میتوانستند، آزادانه در خانههای خود سخن بگویند بدون ترس از اینکه منسوبان یا خدمتکاران، آنها را لو بدهند، زنان هم میتوانستند چادر بر سر کنند و به خیابان بیایند.
از سقوط سلطنت رضا شاه در شهریور 1320تا آغاز سلطنت نظامی محمدرضا شاه در مرداد ماه 1332 قدرت در بین 5 قطب دربار، مجلس، کابینه، سفارتخانههای خارجی و مردم در گردش بود.