پوستاندازی نظام تجهیز منابع
صندوقهای سرمایهگذاری یکی از روشهای تامین مالی است که در کنار نهادهای دیگری مانند بورس و بانکها به تجهیز و تخصیص منابع در اقتصاد میپردازند. این مکانیسم به شکل رگهای یک کالبد گردش جریانهای حیاتی اقتصاد را بر عهده دارند و در صورت اشکال در کارکرد آن کل اقتصاد دچار بیماری میشود. با این حال به دلایل عدیدهیی مانند تجاری شدن پول و سود بالای آنها و... بسیاری از کسب وکارهای خرد به خصوص کارآفرینان پرریسکی که از نظر نهادهای مزبور برگشت سرمایه آنها قابل پیشبینی نیست، مطرودان اصلی این مکانیسم هستند. علاوه بر اینها در ایران مشکلات دیگری در این سازوکار وجود دارد. بانکها سنگینترین سهم را (بالای70درصد) در کل بازار تامین مالی اقتصاد ایران دارد ولی با این حال از سوی کارشناسان به عنوان یکی از ناکارآمدترین نهادها در انجام کارکرد خود شناخته میشوند. شاید گسترش روزافزون صندوقهای موسوم به قرعهکشی محلی یکی از نشانههای این ناکارآمدی باشد. این نوع تامین مالی- اجتماعی مزیتهایی دارد که باعث شده، برخی کارشناسان توجه بانکها را به گسترش آنها گوشزد کنند. سیدمیثم جلیلی و سیدصهیب مدنیتنکابنی، دانشجویان دوره دکتری علوم اقتصادی معتقدند با توجه به طیف گسترده مشتریان در نظام بانکی، چنانچه بانکها به بازار تامین مالی جمعی ورود پیدا کنند، جریانی دو سر سود را طی خواهند کرد و بانکی که هر چه سریعتر بتواند خود را در این بازار مطرح کند، میتواند در این زمینه برندسازی کرده و بعضا از ورود سایر رقبا و سهمبری آنها جلوگیری کند. براساس نوشته این دو پژوهشگر اقتصادی در شرایط کنونی بانکها به دلیل پایین بودن شاخص کفایت سرمایه از امکانات کافی جهت پشتیبانی از کسب وکارها و طرحهای کلان کشور برخوردار نیستند بنابراین میتوانند از این ابزار نه تنها در تامین مالی کسب وکارهای خرد بلکه در تامین مالی پروژههای عمرانی کلان کشور سود برد.
تامین سرمایه از اجتماع
به اعتقاد نویسندگان، سرمایهگذاری جمعی (Crowdfunding) برخی اوقات تامین سرمایه از اجتماع یا تامین مالی جمعی نیز نامیده میشود معمولا مشارکت جمعی برای سرمایهگذاری مشترک نامیده میشود، اغلب از طریق اینترنت انجام میشود تا از تلاشهای یک کارآفرین توسط عموم جامعه یا سازمانها حمایت شود. در واقع روشی است که در آن سعی میشود تا از جمعیتی از مردم، خیرین، سرمایهگذاران و… برای راهاندازی یک پروژه یا یک کارآفرینی تامین سرمایه شود. تامین مالی جمعی برای اهداف متنوعی نظیر درمان بیماری، چاپ کتاب، حمایت مالی هنرمندان تا طرفداران کمپینهای انتخاباتی و تامین سرمایه لازم برای راهاندازی یک کسب وکار نوپا یا کسب وکار کوچک کاربرد دارد.
این دو پژوهشگر با اشاره به این نکته که دلیل ظهور و گسترش سرمایهگذاری جمعی به شکل سازمان یافته در قالب تامین سرمایه مالی را میتوان بحران مالی سال ۲۰۰۸ در جهان دانست، میافزایند: پس از ظهور بحران مذکور به علت تمایل اندک بانکها به ارائه تسهیلات، کارآفرینان شروع به جستوجوی راههای دیگری برای جذب سرمایه کردند. مشکلاتی که صنعتگران، کارآفرینان و سرمایهگذاران خرده پا در جمعآوری سرمایه داشتند، منجر شد تا سرمایهگذاری سنتی که توسط دوستان و فامیل صورت میگرفت به شکل سرمایهگذاری جمعی بسط پیدا کند.
امروزه در نظام مالی بینالمللی نیز از تامین مالی جمعی استقبال فراوانی شده است؛ به گونهیی که مقدار تامین مالی جمعی از 1.5میلیارد دلار در سال 2014 به 34.4میلیارد در سال 2015 رسیده است و بنابر تخمینها، این مقدار در سال 2025میلادی به بیش از 300میلیارد دلار خواهد رسید. در واقع تامین مالی جمعی را میتوان براساس مکانیسم اقتصاد مشارکتی تعریف و بازنویسی کرد. جایی که اقتصاد مشارکتی از شبکههای تامین مالی جمعی برای تامین مالی سرمایه، نیروی انسانی و کشف نیازهای بازار استفاده میکند و به طور کلی اقتصادهای تامین مالی جمعی به نوعی نوآوریهای ساختارشکن هستند و به تغییر ساختارهای کسب وکارهای قبلی میپردازند.
آنها در ادامه مینویسند که از نظر اجرا در واقع میتوان سرمایهگذاری جمعی را یک روش اینترنتی برای تامین سرمایه مالی معرفی کرد که به کسب وکارها و سازمانها کمک میکند تا از طریق کمکهای بلاعوض یا سرمایهگذاری اشخاص متعدد بتوانند ایدههایشان را عملی کنند. سرمایهگذاری جمعی پلتفرم بهرهبرداری از پتانسیل بالقوه انبوه جمعیت که تا پیش از آن به صورت هدفمند به آن توجه نشده بود را فراهم میکند.
جذب سرمایه مردمی جهت حمایت از طیف مختلف فعالیتها ازجمله امدادرسانی به حادثهدیدگان، روزنامهنگاری شهروندی، حمایت هنرمندان از سمت طرفداران، کمپینهای سیاسی، بودجه راهاندازی استارتآپ، تولید آثار بصری، توسعه نرمافزار آزاد، توسعه اختراعات، تحقیقات علمی و پروژههای شهری است. در این روش فرد صاحب ایده تا جایی که در توان دارد، کار خود را پیش برده و برآورد قابل قبولی از هزینههای تکمیل کار خود تهیه میکند و برنامه خود و میزان سرمایه لازم را در یک وبسایت عمومی اعلام میکند. این پروژه چه ساخت یک فیلم کوتاه باشد که تهیهکننده آن فیلمنامه را نوشته ولی هزینه ساخت آن را ندارد، یا خرید ابزار کار برای راهاندازی یک کارگاه، یا طراحی یک دستگاه پیچیده صنعتی به مردم عرضه میشود و اگر چیزی باشد که نظر مساعد مردم را جلب کند، میتواند سرمایههای آنها را هم به کار بگیرد.
طیف گستردهیی از مدلهای تامین مالی جمعی با مدلهای کسب وکار متفاوت وجود دارد که با توجه به تنوع مدلهای کسب وکار پلتفرمهای واسط میتوان آنها را در چند مدل پایه زیر دستهبندی کرد:
اهدا: این نوع از اهدای جمعی بیشتر شبیه به حمایتهای خیریه است. اگرچه در اصل یک عمل نوعدوستانه است ولی دریافتکنندگان هیچ گونه وظیفهیی برای اعطای پاداش در مقابل حمایت فرد ندارند. مشارکت مالی افراد برای پروژهها با انگیزههای نوعدوستانه و خیرخواهانه است و همین مورد میتواند در بین افراد دیگر انگیزه ایجاد کند. این روش تفاوت زیادی با همان گلریزان خودمان ندارد. معمولا این نوع تامین مالی در موسسات خیریه و غیرانتفاعی انجام میشود و کسانی که سرمایه اهدا میکنند، این کار را فقط و فقط با چشمداشت اجتماعی انجام میدهد. از پلتفرمهای برتر جهان که براساس مدل اهدا فعالیت میکنند، میتوان از کرینگبریدج، جاستگیوینگ، کازس، اکتبلو، کرادرایز، گیوفوروارد، دانرچوز، فاندلی، رازو و فاندراز نام برد. بعضی از این پلتفرمها به صورت تخصصی در یک حوزه خاص نظیر پزشکی و برخی دیگر در چند موضوع فعال هستند.
پاداش: یکی از مشخصههای اصلی این مدل، اعطای پاداش به مشارکتکنندگان به دلیل حمایتشان است. این پاداشها بسته به میزان مشارکت متفاوت تعریف میشوند. گاهی این مشارکتها به صورت حمایت جمعی بوده که در این حالت سرمایهگذار پروژه یا حامی در مورد پاداش مشخصی که کارآفرین متعهد شده است پرداخت کند، توافق دارد. اغلب این پاداشها به صورت خدمات است. در مواردی حمایت مالی در قالب پیش فروش جمعی یا پیش سفارش برای حمایت در تولید محصول به عنوان مثال کتاب، فیلم، آلبوم موسیقی، تئاتر، نرمافزار، محصول جدید، محصول سبز یا خدمات است. در مقابل کارآفرین تعهد میکند که نسخه اولیه از محصول یا خدمت، تحویل خریدار شود که در این صورت تامین مالی جمعی اساسا یک سفارش محصول است.
وامدهی جمعی مبتنیبر بدهی: تامین مالی مبتنیبر بدهی بهعنوان سرمایهگذاری و تامین اهداف انتفاعی در سال ۲۰۰۶ در امریکا و یک سال زودتر به عنوان فعالیت خیریهیی در انگلستان به وجود آمد. تامین مالی مبتنی بر بدهی یا آنچه در انگلستان مبتنی بر قرض نامیده میشود، نخستین بار با اهداف غیرمادی در سال ۲۰۰۵ آغاز شد. پلتفرم تامین سرمایه خرد کیوا با هدف اعطای وام به افراد فقیر در کشورهای جهان سوم راهاندازی شد. مدل مبتنی بر بدهی تامین مالی جمعی، که از آن «قرضدهی فرد به فرد» نیز نام برده میشود به وام گیرندگان مستقل امکان میدهد، تقاضای وام بدون وثیقه داشته باشند و اگر توسط پلتفرم پذیرفته شد، پول را از اجتماع قرض بگیرند سپس آن را با بهرهاش(ممکن است بدون بهره باشد) بازپرداخت کنند. پلتفرمهای تامین مالی جمعی وامدهی، موضوعات افراد برای وام گرفتن را به دقت بررسی کرده و معمولا با درصد کمی از درخواستهای وام موافقت میشود. به عنوان مثال پلتفرم لندینگکلوب فقط ۱۰درصد از درخواست وامها را مورد پذیرش قرار میدهد.
خرید سهام جمعی: این نوع تامین مالی خرد در عمل پیچیدهترین حالت تامین مالی جمعی است. در این حالت پاداش مشارکتکنندگان در ازای سرمایهگذاری، دریافت سهام، سود سهام یا حق رای در سهام مخاطرهآمیز است. در این حالت مشارکتکننده، سود مستقیم دریافت نمیکند بلکه به نوعی در سرمایهگذاری مخاطرهپذیر شرکت میکند.
فرآیند و بازیگران تامین مالی جمعی
به نوشته این نویسندگان، تامین مالی جمعی سه بازیگر اصلی دارد که فرآیند تامین سرمایه را تسهیل میکند، این بازیگران عبارتند از کارآفرین یا صاحب ایده، واسطه تامین سرمایه یا پلتفرم و مشارکتکنندگان. فرآیند تامین سرمایه به این صورت است که ابتدا کارآفرین، ایده مورد نظر خود را در صفحهیی اختصاصی در وبگاه واسط که پلتفرم نامیده میشود، تشریح میکند و به عبارت دیگر یک کمپین برای ایده خود راهاندازی میکند. معرفی پروژه شامل اطلاعات گوناگونی است که بخشی از آن در دسترس پلتفرم واسط قرار میگیرد و بخش دیگر که دارای اطلاعات طبقهبندی کمتری است در معرض عموم مردم قرار داده میشود. اطلاعاتی نظیر مدل کسب وکار همچنین اطلاعات اقتصادی پروژه باید در اختیار پلتفرم قرار بگیرد تا بتواند راستیآزماییهای مورد نظر را در مورد پروژه انجام دهد. حتی برخی پلتفرمها در صورت لزوم به صاحبان ایده مشاورههای لازم را نیز میدهند. هنگامی که پروژه از جنس مسائل اجتماعی و فعالیتهای خیریه باشد، پلتفرم اطلاعات دیگری در مورد راستیآزمایی از صاحبان ایده میگیرند.
درخصوص سرمایهگذاری جمعی ایرانی این پژوهشگران مینویسند که از وبسایتهای معروف ایرانی تامین مالی جمعی میتوان به حامی جو، فاندلی، دونِیت و خیریه همت اشاره کرد. همچنین از وبسایتهای خارجی تامین مالی جمعی میتوان از Gofundme نام برد که در آنجا ایرانیها را هم خواهید دید که نسبت به تامین مالی اقدام کردهاند. بقیه وبسایتها را نیز میتوانید در Top 10 Crowdfunding Sites مشاهده کنید.
در چارچوب مطالب عنوان شده میتوان
3 خصیصه؛ از بین رفتن واسطههای سودجو، شفافیت بیشتر و انجام عملیات مبتنی بر شبکههای جمعی و اجتماعی را از ویژگیهای تامین مالی جمعی برشمرد.
شرایط و نوسانات زیاد و پردامنه بازار بورس ایران، کاهش نرخ سود سپردههای بانکی، رکود بازار مسکن و مجموعا شرایط رکود اقتصاد ایران و نیاز مبرم به افزایش عرضه کل از یک طرف و نااطمینانی سرمایهگذاران خرد و کلان جهت شرکت در پروژههای سرمایهگذاری، بانکها بر مبنای این 3 خصیصه با امکان دسترسی به تعداد مشتریان بالا، برخورداری از تیمهای کارشناسی و حقوقی خبره میتوانند با ایجاد درگاههایی نسبت به اطلاعرسانی و تامین مالی پروژههایی که حداقل از مرحله استارت آپ عبور کرده و حتی نسبت به تولید اولیه و شناسایی بازار محصول اقدام کردهاند و شاید تنها برای تولید انبوه نیازمند سرمایهگذاری هستند، اقدام کند. قطعا چنانچه طرح سرمایهگذاری در تارنمای بانکی در معرض سرمایهگذاری قرار گیرد، سرمایهگذار ضمن اعتماد بیشتر و بهره بردن از مزایای قراردادهای اسلامی از نرخ بهره واقعی حاصل از طرح مورد نظر برخوردار میشود. در این بین بانک میتواند خود به عنوان سرمایهگذار، تسهیلاتدهنده یا حتی سهامدار در برخی از این پروژهها مشارکت کند یا از طریق شناساندن این پروژهها به گروههای مختلف مشتریان خود و نظارت بر روند اجرا و اتمام طرح کارمزد لازم را دریافت کند.
بنابراین براساس الگوی تدوینی از یک سو برای کسب وکار مطرح، طیف وسیعی از سرمایهگذار، مشتری آتی، بازار مصرف و... به وجود خواهد آمد و زمینه رشد و شکوفایی این قبیل کسب وکارها فراهم میشود و از سوی دیگر بانکها نیز میتوانند به منابع پایدار درآمدی در قالب الگوی مورد نظر دست یابند. البته ذکر این نکته ضروری است که شناسایی طرحهای کسب وکار خرد موفق از درجه اهمیت بالایی برخوردار است که میتوان سازوکار لازم را برای معرفی اینگونه کسب وکارها و روش ارائه آنها تعریف کرد.
آنها با اشاره به این موضوع که در ایران گامهایی در این خصوص تحت عنوان صندوقهای خطرپذیر و... توسط سازمانها، ارگانهای دولتی و بعضا شرکتهای خصوصی برداشته شده ولی به نظر میرسد با توجه به طیف گسترده مشتریان در نظام بانکی، چنانچه بانکها به بازار تامین مالی جمعی ورود پیدا کنند جریانی دو سر سود را طی خواهند کرد و بانکی که هر چه سریعتر بتواند خود را در این بازار مطرح کند، میتواند در این زمینه برندسازی کرده و بعضا از ورود سایر رقبا و سهمبری آنها جلوگیری کند، میافزایند: در این خصوص بعضا اگر چنانچه موانع قانونگذاری وجود دارد که مانع چابکی تامین مالی جمعی و رشد آن در کشور به خصوص از طریق نظام بانکی میشود، ضروری است که حتما برای رفع آن و باز کردن فضا چارهیی عاجل اندیشیده شود. به نظر میرسد، حال که در آستانه دوره دوم دولت تدبیر و امید قرار داریم، لازم است بانک مرکزی و سیاستگذاران اقتصادی با ورود مناسب خود به موضوع، چارچوب و دستورالعملهای متناسب با تامین مالی جمعی در نظام بانکی را تدوین و ابلاغ کنند. اهمیت موضوع زمانی بیشتر میشود که بدانیم کل سرمایه صندوقهای سرمایهگذاری کشور رقمی حدود 2100میلیارد تومان است همچنین در شرایط کنونی بانکها نیز به دلیل پایین بودن شاخص کفایت سرمایه از امکانات کافی جهت پشتیبانی از کسب وکارها و طرحهای کلان کشور برخوردار نیستند بنابراین میتوان از این ابزار نه تنها در تامین مالی کسب وکارهای خرد بلکه در تامین مالی پروژههای عمرانی کلان کشور سود برد.