لختی تورم به دلیل چسبندگی اطلاعات

۱۳۹۶/۰۷/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۸۲۱۲
لختی تورم به دلیل چسبندگی اطلاعات

مطالعات صورت گرفته درخصوص اثرات سیاست‌های پولی بر نوسانات نرخ تورم نشان‌دهنده یک غفلت در یک شاخص با اهمیت در این رابطه است. چسبندگی اطلاعات شاخصی است که باعث می‌شود، نرخ تورم در برابر شوک‌های پولی لختی و ماندگاری بیشتری از خود نشان دهد. مطالعات تجربی در زمینه برآورد درجه چسبندگی قیمت در ایران دلالت بر این دارد که تواتر تغییر قیمت در اقتصاد بالاست یا به بیان دیگر ماندگاری بسیار پایینی دارد و در اثر اصابت تکانه پولی به سرعت تغییر می‌کنند. این درحالی است که مطالعات اخیر دلالت بر این دارد که تکانه پولی در اقتصاد ایران با تاخیر بر نرخ تورم تاثیر می‌گذارد. براساس گزارش‌ها علت بروز این تناقض می‌تواند وجود چسبندگی اطلاعات در اقتصاد ایران باشد. بر این اساس چسبندگی قیمت باعث می‌شود تنها بخشی از بنگاه‌ها بتوانند قیمت کالای خود را تغییر دهند و از سویی دیگر چسبندگی اطلاعات باعث می‌شود تا بخشی از بنگاه‌هایی هم که فرصت تغییر قیمت می‌یابند مانند بنگاه‌های دوره گذشته قیمت‌گذاری انجام دهند زیرا اطلاعاتی که براساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند، قدیمی است. بنابراین شاخص آحاد اقتصادی بیشتر از آنکه سیاست‌های اعلامی بانک مرکزی برای هدف‌گذاری تورم را مد نظر قرار دهند، عملکرد گذشته این نهاد در کنترل تورم را مبنا قرار می‌دهند و در نتیجه تورم ماندگاری دارد. شکستن این ماندگاری مستلزم پایبندی بانک مرکزی به اهداف اعلام شده و بهبود عملکرد سیاست پولی است.

 رابطه بده بستان تورم و شکاف تولید

به گزارش«تعادل» منحنی فیلیپس نظریه‌یی است که روابط و اثرگذاری‌ میان متغیرهای تورم و بیکاری را نشان می‌دهد. براساس این منحنی با افزایش نرخ تورم در یک دوره زمانی نرخ بیکاری کاهش می‌یابد و بالعکس. این منحنی به عنوان یکی از ارکان مهم در بررسی اثرات سیاست‌های پولی همچنین تعیین سیاست پولی بهینه در اقتصاد مورد توجه اکثر اقتصاددانان است. مطالعات انجام گرفته در اقتصاد ایران درخصوص برآورد تجربی منحنی فیلیپس عمدتا به بررسی انطباق یکی از تصریح‌های فیلیپس (اغلب فیلیپس کینزین جدید) با واقعیات آشکار شده می‌پردازد و صرفا بحث بر سر میزان ضریب شکاف تولید(یا نرخ بیکاری) در تصریح مذکور است. به عبارت دیگر در این مطالعات تجربی با مفروض گرفتن تصریح خاصی از منحنی فیلیپس سعی بر این است که رابطه کوتاه‌مدت میان تورم و شکاف تولید(از حیث علامت و معناداری) تعیین شود، فارغ از اینکه نوع تصریح(و به خصوص نوع و چگونگی شکل‌گیری انتظارت) می‌تواند رابطه بده بستان این دو متغیر کلیدی را به طور کلی دگرگون کند. در سال‌های اخیر با بسط ادبیات مربوط به چسبندگی‌های اسمی در الگوهای کینزینی جدید، رابطه بده بستان تورم و شکاف تولید نیز دستخوش تغییرات گسترده‌یی شده و دامنه وسیعی از تصریح‌های مختلف برای منحنی فیلیپس پیشنهاد شده است. لذا بررسی میزان انطباق و سازگاری تصریح‌های مختلف منحنی فیلیپس در اقتصاد ایران از اهمیت بالایی برخوردار است.

 نگاهی به پایه‌های خرد استخراج منحنی فیلیپس بیانگر این است که با لحاظ هر یک از فروض مربوط به چسبندگی‌های اسمی(چسندگی قیمت، اطلاعات یا هر دو) قیمت بهینه بنگاه و نوع رفتار قیمت‌گذاری آن دستخوش تغییر می‌شود و در نتیجه رابطه میان تورم و شکاف تولید متفاوت خواهد شد. تحت هر یک از مدل‌های قیمت‌گذاری، نوع تصریح منحنی فیلیپس و رابطه بده بستان تورم و شکاف تولید متفاوت خواهد بود.

بنابر این توضیحات پژوهشکده پولی و بانکی در این یادداشت ضمن تصریح یک مدل مبنا، تلاش شده تا با جای‌گذاری طیفی از مدل‌های قیمت‌گذاری مختلف(شامل کالوو، کالوو با شاخص‌بندی، چسبندگی اطلاعات، چسبندگی همزمان قیمت و اطلاعات چسبندگی دوگانه) عملکرد این مدل‌ها را از حیث شبیه‌سازی پویایی‌های تورم در اقتصاد ایران مقایسه و ارزیابی قرار داده تا نوعی از چسبندگی اسمی که هم از بعد نظری و هم از بعد تجربی بیشترین سازگاری را با واقعیات آشکار شده در اقتصاد ایران دارد، انتخاب کند.

 چسبندگی اطلاعات و قیمت

 در نظر گرفتن مدل‌های قیمت‌گذاری مختلف در یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی این امکان را فراهم می‌کند که اثر شوک‌های سیاست پولی را بر متغیرهای کلیدی اقتصاد مورد بررسی قرار داد. به عبارت دیگر به این پرسش پاسخ داده شود که آیا سیاست‌های پولی تحت فروض مختلف راجع به چسبندگی‌های اسمی، اثرات متفاوتی بر متغیرهای کلان خواهند داشت.

فرض وجود چسبندگی‌های اسمی باعث می‌شود تا محققان بتوانند اثرات حقیقی سیاست‌های پولی و اثر این سیاست‌ها بر چرخه‌های تجاری را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. چسبندگی اسمی یا همان واکنش کند قیمت‌ها و دستمزدها به تغییرات در وضعیت اقتصادی باعث می‌شود تا تعدیل قیمت‌ها و دستمزدها به سرعت در واکنش به یک شوک سیاست پولی اتفاق نیفتد و در نتیجه سیاست پولی در کوتاه‌مدت غیرخنثی باشد. روش‌های مختلفی در ادبیات اقتصادی برای مدل‌سازی چسبندگی‌های اسمی پیشنهاد شده است. از این میان فرض وجود چسبندگی قیمت در قالب مدل کالوو که در مقدمه بیان شد در مطالعات تجربی متداول‌تر است. با این وجود، مطالعات تجربی در زمینه برآورد درجه چسبندگی یا به بیان دیگر قیمت در ایران دلالت بر این دارد که تواتر تغییر قیمت در اقتصاد بالاست و ماندگاری بسیار پایینی دارند و در اثر اصابت تکانه پولی به سرعت تغییر می‌کند. این درحالی است که مطالعات تجربی دلالت بر این دارند که تکانه پولی در اقتصاد ایران با تاخیر بر نرخ تورم تاثیر می‌گذارد. علت بروز این تناقض می‌تواند وجود چسبندگی اطلاعات در اقتصاد ایران باشد.

الگوی اطلاعات چسبنده -که در آن در هر دوره تنها کسری از بنگاه‌ها مجموعه اطلاعات مورد استفاده در تعیین قیمت بهینه خود را به روز می‌کنند- دلالت بر این دارد که اساسا پیش‌بینی شرایط جاری مبتنی بر اطلاعات گذشته(انتظارات گذشته) نقش مهمی در توضیح پویایی‌های تورم دارد. تا قبل از معرفی این الگو یکی از روش‌های مرسوم در ادبیات برای نشان دادن ماندگاری تورم در نظر گرفتن شاخص‌بندی بود که باعث می‌شد، وقفه اول نرخ تورم در منحنی فیلیپس ظاهر شود و در نتیجه تورم اینرسی یا ماندگاری داشته باشد. شاخص‌بندی به این معناست که بنگاه‌ها درصدی از تورم دوره قبل را در قیمت‌گذاری کالای خود در دوره جاری لحاظ می‌کنند

 تایید وجود چسبندگی اطلاعات

براساس مطالعات صورت گرفته، وجود چسبندگی اطلاعات در فرآیند قیمت‌گذاری بنگاه‌ها با استفاده از داده‌های اقتصاد ایران تایید شده است. برآوردها نشان می‌دهد به طور متوسط 2 فصل طول می‌کشد تا بنگاه مجموعه اطلاعات مورد استفاده در تعیین قیمت کالای خود را به‌روز کنند. در نتیجه با توجه به تایید وجود الگوهای تعادل عمومی که تاکنون برای تحلیل اثرات سیاست پولی در اقتصاد ایران مورد استفاده قرار گرفته است به دلیل انتخاب مدل قیمت‌گذاری غیرمنطبق با واقعیات اقتصاد ایران اغلب نتوانسته‌اند به خوبی از عهده ارزیابی شوک‌های پولی برآیند. انتخاب مدل قیمت‌گذاری کالوو و در نتیجه استخراج منحنی فیلیپس نوکینزی در تحلیل آثار سیاست پولی ما را به این نتیجه‌گیری سوق می‌دهد که اثر شوک پولی بر تورم به سرعت) و صرفا بعد از دو فصل(خاتمه می‌یابد لذا این نتیجه سیاست‌گذار پولی را دچار خطا در سیاست‌گذاری خواهد کرد زیرا ماندگاری تورم که دلالت‌های مهمی برای سیاست‌گذاری پولی دارد در این تحلیل نادیده گرفته می‌شود. بنابراین در نظر گرفتن یک مدل قیمت‌گذاری سازگار با شرایط اقتصاد ایران و در نتیجه شناسایی تصریح مناسب منحنی فیلیپس برای تحلیل دقیق اثرات سیاست پولی در اقتصاد اهمیتی کلیدی دارد. به همین دلیل در یادداشت حاضر برای پر کردن این شکاف، طیفی از مدل‌های قیمت‌گذاری مورد بررسی تجربی قرار گرفت تا تصریحی از منحنی فیلیپس که بیشترین انطباق را با دنیای واقع دارد، انتخاب شود. با توجه به اینکه وجود چسبندگی اطالعات در کنار چسبندگی قیمت به عنوان منبعی دیگر برای اصطکاک‌های اسمی در اقتصاد ایران مورد تایید قرار گرفته، ضروری است در تصریح منحنی فیلیپس و پویایی‌های تورم جزو انتظارت گذشته تورم نیز به عنوان یک جزء مهم و تاثیرگذار در نظر گرفته شود. بر این اساس و در شرایط وجود چسبندگی اطلاعات و شکل‌گیری انتظارت تورمی مبتنی بر اطلاعات گذشته، تورم ماندگاری و لختی ذاتی خواهد داشت. در چنین شرایطی، کاهش انتظارت تورمی و نرخ تورم از طریق اعمال سیاست‌های پولی معتبر زمانبر خواهد بود زیرا کارگزاران اقتصادی براساس عملکرد گذشته بانک مرکزی انتظارت خود را شکل می‌دهند و در نتیجه تصمیمات مربوط به قیمت‌گذاری کالاها و خدمات همچنین تصمیمات مصرفی مبتنی بر اطلاعات گذشته اتخاذ می‌شود. به همین دلیل تداوم سیاست‌های پولی قاعده‌مند و پایبندی به سیاست‌های اعلامی است که می‌تواند مسیر انتظارت را تغییر داده و سیاست هدف‌گذاری نرخ تورم را با موفقیت همراه کند.

در شرایط اطلاعات ناقص(یا وجود چسبندگی اطلاعات) سیاست‌های ارتباطی بانک مرکزی اهمیت زیادی دارد زیرا بانک مرکزی از قابلیت تحت تاثیر قرار دادن انتظارت و هدایت آنها برخوردار است. به عبارت دیگر سیاست ارتباطی فعال به عنوان ابزار دوم سیاست‌گذاری پولی در شرایط چسبندگی اطلاعات مطرح است. به عبارت دقیق‌تر اینکه ثابت می‌شود، انتظارت مبتنی بر اطلاعات گذشته است و سهم بنگاه‌های اقتصادی گذشته‌نگر براساس نتایج این مطالعه بالاست و نشان‌دهنده این است که سیاست‌گذار پولی راه سختی برای کاهش نرخ تورم در پیش دارد زیرا آحاد اقتصادی بیشتر از آنکه سیاست‌های اعلامی بانک مرکزی برای هدف‌گذاری تورم را مد نظر قرار دهند، عملکرد گذشته این نهاد در کنترل تورم را مبنا قرار می‌دهند و در نتیجه تورم ماندگاری دارد. شکستن این ماندگاری مستلزم پایبندی بانک مرکزی به اهداف اعلام شده و بهبود عملکرد سیاست پولی است. تنها از این طریق است که آحاد اقتصادی، انتظارت تورمی خود را تعدیل خواهند کرد.

آیا سیاست‌های پولی تحت فروض مختلف راجع به چسبندگی‌های اسمی، اثرات متفاوتی بر متغیرهای کلان خواهند داشت.