غفلت از مشارکت؛ پیش‌درآمد تنگنای اقتصادی دولت

۱۳۹۶/۰۷/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۸۴۴۹
غفلت از مشارکت؛ پیش‌درآمد تنگنای اقتصادی دولت

گروه اقتصادکلان  الهام آبایی  

 جلسه هفته گذشته موسسه دین و اقتصاد به موضوع اقتصاد رفتاری و اهمیت آن پرداخت. در این جلسه که با حضور احمد میدری معاون رفاهی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی و همچنین فرشاد مومنی اقتصاددان برگزار شد، تغییری مهم در تحولات اقتصادی مورد واکاوی قرار گرفت که مبنای آن به بیان مومنی همان انقلاب دانایی است.

با گسترش اقتصاد رفتاری در دهه‌های اخیر، انسان و رفتارهای او در ارزیابی اقتصاد و پیش‌بینی شرایط آینده بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته است. به بیان دیگر اقتصاد رفتاری یکی از مبانی اصلی اقتصاد کلاسیک را که همان فرض منطقی بودن رفتارهای انسان است را نقض و این مساله را مطرح می‌کند که رفتارهای انسان آن‌گونه که تصور می‌شود، منطقی نیست. این امر نقش و اهمیت رفتار انسان را در تغییر و تحولات رفتاری بسیار نمایان‌تر می‌کند. به گونه‌یی که به گفته فرشاد مومنی، دیگر این تصور دولت‌ها که می‌توانند انسان‌ها را به حساب نیاورند و با پول و اقتداری که دارند جامعه را هدایت کنند، جواب نمی‌دهد.

تحولات علمی دولت‌ها را با چالش مواجه کرده و به حساب آوردن انسان‌ها، جلب مشارکت و ارائه اطلاعات از مصلحت‌های توسعه به آنها، دستاوردهای بسیار بیشتری را با هزینه کمتر حاصل خواهد کرد. این مساله با توجه به پایین بودن نرخ مشارکت در ایران به راحتی وضعیت نابسامان کشور را نمایان می‌کند. علاوه بر این گزارش‌های بین‌المللی هم در این زمینه، بهبود وضعیت اقتصادی ایران را مشروط بر ارتقای مشارکت اقتصادی و به ویژه مشارکت زنان دانسته است.

در عین حال، احمد میدری این موضوع را مطرح کرد که بر خلاف اقتصاد کینزی که با ابزارهای محدود هزینه و سود سر و کار دارد، اقتصاد رفتاری ابزارهای بسیار متعددی را در اختیار انسان قرار می‌دهد که این ابزارها می‌تواند در حیطه وسیعی اعم از معضل چاقی تا حل بحران بازارهای مالی موثر واقع شود. البته میدری در عین حال ایران را بی‌اطلاع از دستاوردهای اقتصاد رفتاری می‌خواند و بر این باور است که گرچه در دنیا در مباحث متفاوتی از اقتصاد رفتاری بهره‌برداری می‌شود، ما هنوز از این دستاوردها بی‌اطلاعیم؛ به نوعی که در ایران هنوز دعوا بر سر بالا یا پایین بودن نرخ سود است. مشروح اظهارات این دو اقتصاددان را در خصوص اقتصاد رفتاری و اهمیت آن در ادامه می‌خوانید.

 انقلاب دانایی در ربع پایانی قرن بیستم

 مومنی به انقلاب دانایی و تاثیر آن بر اداره اقتصاد اشاره کرد و گفت: «نقطه عطفی در تاریخ تحولات اقتصادی دنیا وجود دارد که از ربع پایانی قرن بیستم شروع شده و هر چه به زمان حال نزدیک می‌شویم، طول و عرض آثار و پیامدهای توجه به آن باعث می‌شود به طرزی بی‌نظیر انسان با همه ویژگی‌های رفتاری خود در مرکز توجه نظریه‌پردازان قرار بگیرد. آن نقطه عطف با عنوان انقلاب دانایی صورت‌بندی مفهومی شده است.»

وی افزود: «انقلاب دانایی به این معنا نیست که در گذشته اقتصادها بر اساس غیردانایی ارائه می‌شد. در حقیقت به این مساله اشاره دارد که تا قبل از تحولات انقلابی در ماکروالکترونیک و فناوری اطلاعات، نوآوری‌های فناورانه عموما کمک حال بازوی دست انسان بودند. اما بر اثر انقلاب دانایی، کمک‌های نوآورانه کمک حال مغز انسان می‌شوند. بر اثر این تحول شاهد دگرگونی‌ها در همه عرصه‌های حیات فردی و جمعی انسان‌ها هستیم اما آنچه از نظر اقتصادی مساله را متمایز می‌کند، این است که در حالی که در نگاه‌های کلاسیک انسان و جایگاه او در فرآیند تولید، در کنار سایر عوامل تولید در نظر گرفته می‌شود و قدرت تاثیرگذاری او همگن فرض می‌شد، در کمتر از نیم قرنی که دستاوردهای انقلاب دانایی به تدریج در حال ظهور است، در اقتصادهای پیشگام شاهد هستیم که سهم انسان در خلق هر یک واحد ارزش افزوده به تنهایی معادل چهاربرابر مجموع عوامل دیگر است.»

 انسان در کانون توجه اهداف توسعه

به گفته مومنی، این دیدگاه که انسان‌ها هدف برنامه‌های توسعه و مهم‌ترین ابزار پیشبرد توسعه هستند، هم به اعتبار ملاحظات رفتاری انسانی و هم به اعتبار تعاملات بین فردی و بین گروهی، حساسیت‌های گسترده‌تری را در زمینه شناخت انسان و برجسته کردن خواست‌‌ها و نیازهای انسان مطرح کرد.

این اقتصاددان افزود: «با انقلابی که در بهره‌وری رخ داده، میکروفیزیک بهره‌وری اهمیت فوق‌العاده‌یی پیدا کرده است. در کشورهای دانایی‌محور حتی جابه‌جایی یک انسان می‌تواند سرنوشت یک بنگاه و صنعت را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین بسیاری از مسائل که در جنبه کلاسیک توسعه بیشتر جنبه تعارف و لوکس‌گرایی داشت، الان در قلب مساله توسعه قرار گرفته است؛ مانند مساله مشارکت انسان‌ها در تعیین سرنوشت خودشان.»

وی با اشاره به ضعف ایران در زمینه مشارکت تصریح کرد: «در مقام شعار در ایران هم می‌گوییم و می‌شنویم که توسعه اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه یک اراده همگانی و مشارکت همگانی وجود داشته باشد. اما به دلیل عدم درک کافی از این تحولات بنیادی هنوز از حالت تعارف و شعار فراتر نرفته‌ایم. از منظر مشارکت اقتصادی، بر اساس جدیدترین آمارها نرخ مشارکت در ایران جزو پایین‌ترین نرخ‌ها در دنیاست و بر اساس گزارش‌های رسمی نزدیک به 60درصد جمعیت در سن فعالیت در ایران هیچ نقشی در تولید ملی ندارند. این مساله در حیطه زنان وضعیت پیچیده‌تری پیدا می‌کند. نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران تقریبا یک‌سوم میانگین جهانی است و البته میانگین جهانی هم به هیچ‌وجه شاخص مطلوبی نیست. چیزی که مساله را پیچیده‌تر می‌کند، این است که در ربع قرن گذشته بیشترین سرمایه‌گذاری از نظر دانایی روی زنان انجام شده است.»

مومنی افزود: «در فرآیندهای سیاست‌گذاری اقتصادی به وضوح مشاهده می‌کنیم که انسان‌ها در حاشیه سیاست‌گذاری‌ها قرار دارند. در یک ساختار رانتی معمولا در جهت‌گیری‌های سیاستی دو گروه بازنده داریم. گروه اول تولیدکنندگان و گروه دوم عامه مردم هستند. در اقتصاد رانتی، فشارها و محدودیت‌ها متوجه این دو گروه است و فرصت‌ها متوجه رانت‌خورها، رباخواران و واردکنندگان می‌شود. حتی در طرز بینش سیاست‌گذاران ما عدالت اجتماعی کاملا به حاشیه رانده شده است. به‌طوری که حتی حرفی هم در این زمینه زده نمی‌شود. در حالی که وقتی به کارکردهای عدالت اجتماعی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که بیشترین تاثیر را در اعتلای حقوق مالکیت و کاهش هزینه‌های مبادله دارد. ما به این مسائل توجه نمی‌کنیم و بعد هزینه‌های بسیار غیرمتعارفی را می‌پردازیم.»

 نادیده گرفتن انسان‌ها و تنگنای دولت‌ها

این اقتصاددان با بیان اینکه موضوع اقتصاد رفتاری بیشتر در سطح بنگاه‌ها و اقتصاد خرد مطرح بود، افزود:«طی دو دهه گذشته شاهد این هستیم که پیشرفت‌های جدیدی که در اقتصاد رفتاری ایجاد شده، افق‌های جدیدی برای برطرف کردن فقر، برطرف کردن بحران محیط زیست و حرکت به سمت بهره‌وری نظام ملی در برابر چشمان استراتژیست‌های دنیا قرار داده است. این دستاوردها در حدی قابل اعتناست که موضوع گزارش توسعه جهانی سال 2015میلادی این است که از طریق جدی گرفتن دستاوردهای اقتصاد رفتاری چطور می‌توان دستاوردهای توسعه را حاصل کرد.»

وی با بیان اینکه نادیده گرفتن انسان‌ها، دولت‌ها را با چالش مواجه کرده، افزود:«گزارش توسعه جهانی سال 2015میلادی به موضوع ذهن، رفتار و جامعه می‌پردازد. اساس قضیه هم این است که دولت‌ها همیشه فکر می‌کردند که می‌توانند انسان‌ها را به حساب نیاورند و با پول و اقتداری که دارند جامعه را به سمتی که می‌خواهند هدایت کنند. درحال حاضر در اثر مجموعه تحولات علمی و فنی تا حدود زیادی اقتدار دولت‌ها با چالش روبه‌رو شده است. در ابعاد خیلی وسیع‌تری، توانایی‌های مالی دولت‌ها هم به چالش کشیده شده است. بنابراین به حساب آوردن انسان‌ها، جلب مشارکت آنها و ارائه اطلاعاتی که آنها را درخصوص مصلحت‌های سطح توسعه روشن می‌کند، می‌تواند رویه‌یی باشد که از دل آن با هزینه‌های بسیار کمتر دستاوردهای بیشتری حاصل شود.»

 رفتارهای غیرمنطقی و سقوط بازارهای مالی

در ادامه میدری به ارائه توضیحاتی درخصوص مبانی اقتصاد رفتاری پرداخت و گفت:«موضوع اصلی اقتصاد رفتاری این است که آدم‌ها با فروضی که در علم اقتصاد وجود دارد، متفاوت هستند. اگر بخواهیم بگوییم که همه انسان‌ها عاقل و همگن هستند و هیچ تفاوتی میان آنها نیست و فقط تفاوت شرایط است که باعث تفاوت در وضعیت اقتصاد می‌شود، دچار یک خطای بزرگ شده‌ایم.»

وی افزود:«در بحران اقتصادی سال 2008میلادی کتابی با عنوان فیزیک مالی منتشر شد. این کتاب با این رویکرد توضیح می‌دهد که وقتی بازارهای مالی سقوط می‌کنند، دو نگاه متفاوت وجود دارد. نخست اینکه دولت‌ها نمی‌توانند کلاهبرداران را کنترل کنند و تبانی‌هایی در شرکت‌ها رخ می‌دهد. این تبانی‌ها باعث می‌شود که اعتماد به بازارهای مالی سقوط کند و کل اقتصاد دچار آسیب شود اما اقتصاد رفتاری این موضوع را مطرح کرد که بخشی از این اتفاق به خاطر درک غلط مردم و رفتارهای غیرعقلایی آنهاست. نمونه آن هم این است که وقتی به افراد توصیه می‌شود که ورزش کنند یا زبان خود را تقویت کنند همیشه آن را به عقب می‌اندازند یا در مورد بازار لوازم یدکی چیزی حدود 300میلیارد تومان در بازار چند هزارمیلیارد تومانی معوقات وجود دارد. علت اینکه بازار سهام سقوط می‌کند، این است که آدم‌ها غیرعقلایی رفتار می‌کند. این درحالی است که در اقتصاد نئوکلاسیک فرض می‌کنیم که انسان‌ها کاملا منطقی رفتار می‌کنند.»

میدری با بیان اینکه نمونه‌های متعدد نشان می‌دهد که انسان‌ها غلط رفتار می‌کنند و آینده را درست پیش‌بینی نمی‌کنند، اظهار کرد:«در عین حال، بار و وزنی که انسان‌ها به زمان حال و آینده وارد می‌کنند خطاست و به زیان خودشان عمل می‌کنند. وقتی گفته می‌شود که غذای چرب مصرف نکنید به دلیل اینکه انسان تاثیرات آینده را به درستی حس نمی‌کند، کاری می‌کند که به ضرر خودش تمام می‌شود. در بازار مالی و بازار سیاست هم انسان همین کار را می‌کند.»

وی افزود:«اقتصاد رفتاری خطاهای انسان را کشف می‌کند و با نوعی آگاهی بخشیدن یا حداقل مداخله‌ها در سیستم، می‌کوشد رفتار انسان‌ها را اصلاح کند. در همین زمینه می‌توان به کتاب اقتصاد فقیر اشاره کرد که مجموعه‌یی از سیاست‌های فقرزدایی دولت‌ها را نشان می‌دهد که چون رفتار انسان‌ها را درست تشخیص نمی‌دهند به نتیجه نمی‌رسد.»

 در ایران هنوز دعوا بر سر نرخ سود است

به گفته میدری، مصداق این مساله در صندوق‌های بازنشستگی هم وجود دارد. آدم‌ها تمایل ندارند که برای بازنشستگی خود پول بدهند. به همین دلیل سالمندی با فقر همراه می‌شود. دولت‌ها همواره بازنشستگی را اجباری کرده‌اند چراکه اگر این مساله اختیاری باشد، افراد دست به این کار نمی‌زنند!

معاون رفاهی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه کابردهای اقتصاد رفتاری حوزه‌هایی از فقرزدایی تا بازار بورس را شامل می‌شود، اظهار کرد:«به هر حال این همان حرف قدیمی است که اقتصاددانان نهادگرا می‌زدند و می‌گفتند انسان‌ها براساس عادات رفتاری عمل می‌کنند. نمی‌توان این عادت‌ها را به راحتی تغییر داد. به عنوان مثال افراد چقدر به هم اعتماد می‌کنند، چقدر به دولت اعتماد می‌کنند، سختکوش هستند یا به دنبال لذت‌های کوتاه‌مدت و... همه این موارد با رنگ و قالبی متفاوت در اقتصاد رفتاری مطرح می‌شود.»

وی با اشاره به دستاوردهای اقتصاد رفتاری توضیح داد:«در اقتصاد کینزی در نهایت به این می‌پردازیم که دولت هزینه‌ها را زیاد کند یا کم، سود را کم کند یا زیاد. اما اقتصاد رفتاری بی‌نهایت ابزار در اختیار انسان قرار می‌دهد. نخست اینکه تمرکز را روی سیستم شناختی انسان می‌برد و به عنوان مثال می‌پرسد که در سیستم آموزشی چه برنامه‌یی دارید. این مساله از معضل چاقی افراد تا بازار بورس را شامل می‌شود! به این مساله هم اکتفا نمی‌کند. گروه‌های مختلف را مورد مطالعه قرار می‌دهد و حتی به سمت علم آزمایشگاهی رفته است. در ایران هنوز دعوا بر سر این است که نرخ بهره بالا برود یا نرود. این درحالی است که بسیاری از مباحث اقتصاد رفتاری کمک می‌کند تا اقتصاد بهتری داشته باشیم. اقتصاد رفتاری می‌تواند کاربردهای بسیار زیادی داشته باشد که احتمالا بسیاری از آنها هم به دست آمده و ما از آن مطلع نیستیم.»