ضعف فرهنگی؛ ریشه خشونت علیه زنان
خشونت فیزیکی، خشونت فیزیکی شدید، خشونت کلامی، خشونت عاطفی؛ 27درصد زنان تهرانی یکی یا همه این خشونتها را در یک سال گذشته تجربه کردهاند. خشونتی که حکایت از ضعف آموزش در امور خانواده برای مردان و زنان دارد.
رییس مرکز توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور با اشاره به نتایج پژوهشی که به تازگی در تهران توسط اساتید دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی انجام شده و در آن 1000 زن از مناطق 22 گانه شهر تهران به شکل تصادفی مطالعه شده بودند، اظهار کرد: 27درصد از زنان تهرانی 19 تا 49 ساله در این پژوهش اظهار کرده بودند که در یک سال اخیر مورد خشونت همسرانشان قرار گرفتهاند. فرید براتی سده با اشاره به اینکه براساس همین پژوهش خشونت جسمی سبک در زنان نزدیک به 4.2درصد به شکل زیاد و خیلی زیاد برآورد شده است، گفت: میزان خشونت جسمی شدید که منجر به ضرب و جرح در زنان شده 1.4درصد بوده است. همچنین 9درصد از زنان خشونت عاطفی را به شکل خیلی زیاد و زیاد تجربه کردهاند.
او در ادامه با بیان اینکه خشونت کلامی، رقمی نزدیک به 7.9درصد را میان زنان تهرانی نشان میدهد افزود: این پژوهش خشونت جنسی را نیز در حدود 5.4درصد برآورد کرده است. همچنین خشونت کل، میان زنان تهرانی 5.5درصد به شکل زیاد و خیلی زیاد اتفاق افتاده است.
این روانشناس با اشاره به اینکه خشونت جسمی در ایران به نسبت به بسیاری از کشورها ارقام باالایی را نشان نمیدهد توضیح داد: پژوهشها میزان خشونت کلامی در کشور ترکیه را 54 درصد، خشونت جسمی 30درصد و خشونت جنسی را 6.3درصد اعلام کردهاند. همچنین در پاکستان شیوع خشونت عاطفی 81.8، جسمی 56.3 و جنسی 53.4درصد برآورد شده است. او با اشاره به اینکه در تهران شیوع خشونت بین 25 تا 40درصد اعلام شده است، به ایسنا گفت: براساس مطالعات اولیه خشونت عاطفی بین 50 تا 60درصد در پایتخت رواج دارد. این درحالی است که در سویس یک پنجم زنان گزارش کردهاند که قربانی خشونت جسمی روانی در طول زندگی شدهاند.
برخی از زنان فکر میکنند خشونت یک مساله عادی در زندگیشان است
رییس مرکز توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، با بیان اینکه سازمان جهانی بهداشت در سال 2013 خشونت علیه زنان از سوی شرکای زندگی را حدود 30درصد اعلام کرده است، افزود: این آمار نشان میدهد در کشور ما میزان خشونت چندان خیلی بالا نیست اما با این وجود روند رو به گسترش خشونت نگرانکننده است. زنان ایرانی هنوز نمیدانند باید موارد خشونت را به کجا گزارش کنند و ممکن است نگاه فرهنگی و سنتی باعث شود آنان فکر کنند خشونت بخشی از زندگشان است که باید آن را تحمل کنند. این روانشناس با تاکید بر اینکه این اعداد ارقام بالایی را نشان میدهند اظهار کرد: اگر این رقم در سطح کشور مبنا قرار بگیرد قطعا میزان بالاتری را در بسیاری از استانها نشان خواهد داد. نباید فراموش کرد که تهران نمونه کاملی از کل کشور نیست، چراکه در تهران زنان نسبت به حق و حقوق خودشان آگاه ترند. همچنین رابطه زنان و مردان نیز به لحاظ سطح فرهنگی با خشونت کمتری همراه است. اما در همین شهر هم آماری که دیده میشود که کم نیست و برای کاهش آن باید کاری کرد. براتی سده با اشاره به اینکه برخی از زنان فکر میکنند خشونت یک مساله عادی در زندگیشان است، افزود: این آسیب گریبانگیر بسیاری از زنان ایرانی است. بسیاری فکر میکنند خشونت تنها شامل آسیبهای جسمی میشود درحالی که انواع خشونت جسمی، عاطفی و کلامی و روانی نیز در این دستهبندی قرار میگیرند.
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه آنچه در کشور ما بیشتر رواج دارد و به چشم میآید خشونتهای شدید است، توضیح داد: انواع دیگری از خشونت وجود دارد که معمولا خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. برای مثال خشونت عاطفی و کلامی نیز به همان اندازه مضر هستند و باید آنها را هم در بحث خشونت در نظر گرفت. رییس مرکز توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور با انتقاد از اینکه گاهی خشونتهای کلامی و عاطفی از جانب زنان پذیرفته شده است، تصریح کرد: نبود حمایت قانونی کارآمد یک سوی این ماجرا قرار دارد و پذیرش زنان نسبت به خشونت اعمال شده نیز، سوی دیگری از این ماجراست. گاهی زنان فکر کنند خشونت بخشی از زندگی است و به همین دلیل به دنبال مطرح کردن آن نیستند. او با تاکید بر اینکه زنان ایران معمولا زمانی برای طرح شکایت از خشونت به مراجع قانونی مراجعه میکنند که خشونت جسمی شدیدی نسبت به آنها اعمال شده باشد اضافه کرد: زنان گاهی خشونتهای جسمی ملایمتر را بخشی از زندگی روزمره و سرنوشتشان میدانند. این روان شناس انواع سرکوفتها، تحقیرها، مقایسه کردنها؛ تاکید بر نقایص، تمسخر یا اهانت کردن را از جمله انواع مصادیق خشونتهای کلامی دانست و افزود: برای واکنش مناسب در مقابل خشونت نمیتوان یک نسخه واحد ارائه کرد. اگر کسی بخواهد نسخهیی بپیچد باید دقت کند ما در فرهنگی هستیم که در آن پذیرفته شده زنان باید در مقابل رفتارهای همسرشان سکوت کنند؛ چه این رفتارها درست باشد و چه نادرست نباید به بیرون درز کنند.
زنان نباید در قبال خشونت سکوت کنند
براتی سده با اشاره به اینکه پذیرش خشونت، تقصیر زنان نیست و ریشه فرهنگی دارد، اضافه کرد: این اتفاق درست نیست و زنان باید خشونت را اعلام کنند و دستگاههای متولی که پیگیر خشونت هستد نیز باید به دنبال احقاق حقوق این زنان باشند. از سوی دیگر زنان در یک وضعیت متناقض قرار گرفتهاند از یک طرف جنبههای فرهنگی باعث شده خیلی از زنان تمایل نداشته باشند زندگیشان از هم بپاشد به همین دلیل سطح بالایی از خشونت را تحمل میکنند اما از طرف دیگر شرایط روز و رسانهها و فضای مجازی هم اعلام میکنند که آنان نباید سکوت کنند. رییس مرکز توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: یکی از این دو قطب به آنها میگوید باز هم تحمل کن و زندگی خانوادگی را ادامه بده و سر دیگر هم مدعی است که زنها باید اعتراض کنند. این انتخاب هم از نظر روانشناسی آنها را به هم میریزد اما به نظر میرسد زنان باید کمک بخواهند و این کمک را از دستگاههای مربوطه مطالبه کنند. براتی سده با اشاره به اینکه در قانون برنامه ششم حکمی وجود داردکه در آن دولت مکلف شده سامانه آسیبهای اجتماعی و عوامل تعیینکننده آنها را مشخص کند، اظهار کرد: در حال حاضر سازمان بهزیستی در این راستا اقدام کرده و این سامانه آماده شده و به مرحله اجرا در آمده است. برای مثال بهزیستی مراکز مشاوره، خانههای امن، اورژانس اجتماعی و خط تلفن 1480 را برای کمک به زنان راهاندازی کرده است. مجموعه این تلاشها نشان میدهد که زنان نباید در قبال خشونت سکوت کنند.