تیغ سیاه بر «رگ سفید»
براساس بخشنامه وزیر نفت، شورای «سلام» مسوول برخورد با تخلفات مربوط به حوزه ایمنی صنعت نفت است
گروه انرژی| حمید مظفر|
در کمتر از 48ساعت، صنعت نفت ایران شاهد کشته شدن 9 نفر و زخمی شدن تعدادی دیگر در دو حادثه در نزدیکی پایتخت و در جنوب کشور بود. هنوز شوک ناشی از آتشسوزی پالایشگاه تهران در بعد از ظهر روز جمعه هفته گذشته که جان 7نفر را گرفت به پایان نرسیده بود که حادثه هولناک دیگری این بار در خوزستان و در جنوب شرقی اهواز و در میدان نفتی رگسفید روی داد. حادثهیی که منجر به کشته شدن 2 نفر از کارکنان این میدان شد.
ظهر روز گذشته ابتدا در فضای مجازی سپس در خبرگزاریها خبر آمد که چاه شماره 147میدان نفتی رگسفید هنگام عملیات حفاری به دلیل فوران گاز منفجر شد و دکل شماره 95 فتح شرکت ملی حفاری دچار حریق شد. دکلی که تنها یک سال و نیم از نصب آن گذشته و به گفته مسوولان یکی از پیشرفتهترین دکلهای حفاری کشور به حساب میآمده است.
براساس آنچه خبرگزاری شانا گزارش داده است، تاکنون 2 نفر از کارکنان عملیاتی شرکت ملی حفاری به نامهای فرزاد ارزانیبیرگانی و محمد سلیمیچگینی در دم جان باختند. با انتشار خبر وقوع این حادثه بیژن زنگنه، محسن دلاویز مدیرعامل شرکت ملی نفت خزر را به عنوان نماینده ویژه خود به محل حادثه فرستاد تا جزییات واقعه را به او گزارش داده و از نزدیک بر فرآیند اطفای حریق نظارت و در جلسات کمیته بحران حضور داشته باشد.
هر چند به صورت رسمی جزئیاتی از تصمیمات کمیته بحران برای مهار آتش این چاه منتشر نشده اما اخبار منتشر شده در فضای مجازی نشاندهنده این است که قرار است از دو روش Top Kill و Bottom Kill برای کنترل فوران آتش استفاده شود. روش باتومکیل، یک روش برای بستن چاه نفت آتش گرفته است که در آن یک چاه کمکی در زیر سوراخ اصلی چاه آتش گرفته حفر میشود و از طریق چاه کمکی گل حفاری(مخلوط آب و رس) را به چاه اصلی پمپاژ کرده تا در برابر فشار نفت مقابله کرده و جلو جریان آن را بگیرد. پس از آن روزنه اصلی ایجاد شده روی ذخیره نفت را با موادی همچون سیمان پر کرده تا مانع انفجار شوند. در روش تاپکیل نیز فرآیند تقریبا به همین شکل است و حجم زیادی از گل حفاری با فشار بالا به داخل چاه تزریق میشود. البته برای اثربخش بودن مهار نشتی نفت، فشار گل حفاری تزریقی باید بیشتر از فشار نفت درحال نشت باشد.
هر چند تا لحظه نگارش این گزارش، آتش این چاه میدان رگ سفید کماکان مشتعل باقی مانده و توفیقی در مهار کامل آن حاصل نشده بود. نکته جالب توجه این است که مشابه همین حادثه پیشتر نیز در یکی از چاههای میدان رگسفید اتفاق افتاده بود. در سال 1345 هرزروی کامل گل حفاری و جریان یافتن گاز در کنار خطای انسانی سبب آتشسوزی در میدان رگسفید 3 شده بود و دکل حفاری را در چند دقیقه نابود کرده بود.
از حوادث درس نمیگیریم
به نظر میرسد، وقوع حوادثی که جان کارگران و مهندسان مشغول به کار در مناطق عملیاتی را به آسانترین شکل ممکن میگیرد، تبدیل به رویهیی پذیرفته شده در این صنعت شده است. پس از آنکه تابستان سال گذشته حادثه پتروشیمی بوعلیسینا در آن ابعاد به وجود آمد و 3روز متوالی تبدیل به کابوس ساکنان ماهشهر شده بود، انتظار میرفت تغییر قابل توجهی در ساختار HSE و پیشگیری از حوادث اینچنینی به وجود بیاید و به تمامی واحدهای عملیاتی ابلاغ شود. اما اتفاقات تلخی که در این هفته به وقوع پیوسته است، نشان میدهد که یا چنین اتفاقی نیفتاده یا در مرحله اجرا مورد بیتوجهی قرار گرفته است. سال گذشته باقر مرتضوی، مدیرکل HSE و پدافند غیرعامل وزارت نیرو در گفتوگو با «تعادل» اعلام کرد که تجهیزات و امکانات مقابله با شرایط اضطراری نظیر تجهیزات مقابله با حریق، انتشار گاز، ریزش و نشست و امکانات ایمنی مربوط به آن در اختیار شرکتهای عملیاتی است و وزارت نفت تنها نقش نظارتی و سیاستگذاری را دارد.
براساس بخشنامه اردیبهشت 94 بیژن زنگنه، کلیه شرکتهای فرعی و تابعه و تاسیسات صنعت نفت موظف شدند با به کارگیری مشاوران ذیصلاح نسبت به ارزیابی وضع موجود سامانهها و تجهیزات، اقدام به شناسایی نقاط ضعف کرده و پیشنهادهای لازم برای ارتقای وضعیت و دستیابی به شرایط مطلوب را ارائه دهند. بنا به دستور زنگنه، این بخشنامه که در زمینه سلامتی، ایمنی و محیطزیست منتشر شده و به بخشنامه«سلام» معروف شد باید در کمتر از یک ماه از تاریخ ابلاغ(یعنی تا اوایل خرداد 94) در دستور کار هیاتهای مدیره شرکتهای اصلی و فرعی تابعه قرار میگرفت. اما حوادثی همچون پتروشیمی بوعلیسینا و دو حادثه اخیر که پس از این ابلاغیه روی دادهاند، نشان میدهند که بخشنامه «سلام» در محاق قرار گرفته است.
زنگنه در متن این بخشنامه صراحتا شرکتهای اصلی و فرعی صنعت نفت را به مساله جان کارکنان متوجه کرده بود. در بخشی از متن زنگنه آمده است: «همکاران به ویژه مدیران در همه سطوح سازمانی با هدف حفظ جان و سلامت خود و دستاندرکاران سپس حفاظت از اموال و تاسیسات صنعت نفت و دور نگهداشتن مردم از خطرات و حوادث احتمالی با دقت و حساسیت و انضباط به مسائل این حوزه حیاتی توجه جدی کنند.»
به نظر میرسد هر دو حادثه روی داده اخیر در پالایشگاه تهران و چاه میدان رگ سفید، ناشی از قصور در اجرای این دستورالعملهای ایمنی است. در همین رابطه مرتضوی در گفتوگوی خود با «تعادل» که در بهمن ماه سال 95 صورت گرفت، نقص در اجرای رویههای عملیاتی و عدم نظارت موثر در لایههای سرپرستی مستقیم را عمدهترین دلیل وقوع حوادث عنوان و اعلام کرد که وزارت نفت در این زمینه 14راهنما، 2روش اجرایی و 4دستورالعمل تدوین و جهت اجرا ابلاغ شده است.
چه کسی باید مجازات شود؟
در متن بخشنامه «سلام»، وزیر نفت عنوان کرده بود: «هر گونه بیتوجهی و سهلانگاری در مسائل «سلام» پیش از هر چیز متوجه سلامت و جان خود همکاران و دستاندرکاران در کارها و پس از آن سبب نابودی اموال و جان دیگران میشود. بنابراین بیتوجهی در مراعات دقیق مقررات «سلام» با هیچ توجیهی پذیرفتنی نیست. بر این پایه ضمن تقویت سامانههای موثر و حرفهیی در موضوع «سلام» همراه با آموزش مستمر با هر گونه تخلف در موارد یاد شده برخورد میشود. به این منظور هیات تخلفات اداری ویژه مسائل «سلام» در ستاد وزارتخانه تشکیل میشود.»
آخرین جلسه شورای«سلام» در آبان ماه سال گذشته و با حضور وزیر نفت برگزار شد و پس از آن خبر دیگری از تشکیل این جلسه منتشر نشده است. اعضای این شورا مدیرکل بهداشت، ایمنی و محیط زیست وزارتخانه، رییس سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت، مدیرکل آموزش و تجهیز نیروی انسانی، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت، رییس سازمان حراست و 5 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد و آگاه به انتخاب وزیر نفت هستند. رییس این شورا را نیز وزیر نفت تعیین میکند که در آخرین جلسه این شورا، رکنالدین جوادی این سمت را برعهده داشت.
بنابراین انتظار میرود که پس از دو حادثه دردناک اخیر و براساس بخشنامه زنگنه، هیات تخلفات اداری «سلام» ورود کرده و با متخلفان برخورد کند. در اینجا دو گروه باید پاسخگو باشند. گروه نخست مدیران عامل شرکتهای پالایشگاه تهران و شرکت ملی حفاری نفت به عنوان شرکتهای تابعه هستند. شرکتهایی که براساس اظهارات مرتضوی، مسوول مستقیم تهیه و تجهیز مناطق عملیاتی و تدوین سازوکارهای لازم نظارتی و پیشگیرانهاند. جان دادن 9 نفر از کارکنان این دو شرکت نشان میدهد که آنها در این زمینه عملکرد موفقی را از خود به جای نگذاشتهاند. اما گروه دومی که باید پاسخگو باشند، مسوولان مدیریت HSE و پدافند غیرعامل وزارت نفت هستند که وظیفه نظارتی را برعهده دارند که باید در رابطه با عملکرد نظارتی خود بر مقررات و روند اجرایی پالایشگاه نفت تهران و میدان رگ سفید توضیح ارائه دهند. «تعادل» پس از حادثه پتروشیمی بوعلیسینا در گزارشی با عنوان «راهکارهای جهانی برای مواجهه با آتشسوزی در پتروشیمی» تلاش کرد، بخش کوچکی از خلأ دانشی در این زمینه را جبران کند. این گزارش شامل تشریح اصول ایمنیای بود که بخش قابل توجهی از آن تنها منحصر به صنعت پتروشیمی نبوده و قابل تعمیم به بخشهای دیگر صنعت نفت است.