تولید فرش ایرانی در چین و پاکستان

۱۳۹۶/۰۸/۱۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۰۶۳۳

رییس اتاق اصناف شهرکرد روایت تلخی از نابودی فرش‌بافی در این استان دارد: شغل پدری من قالی بافی است و چندین دهه است که به این کار مشغول بوده‌ایم و تمام فروشنده‌های قالی بازار بزرگ مرا می‌شناسند اما سال‌هاست دیگر هیچ تاجر بین‌المللی برای خرید قالی سراغ ما نیامده است و حتی سفارشی هم نداشته‌ایم. سال‌هاست هیچ تاجر بین‌المللی‌ سراغ ما نیامده است.

نجف کریمی در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق اصناف ایران با اشاره به فضای بد کسب و کار شهرکرد و در معرض خطر قرار گرفتن صنایع دستی این شهرستان می‌گوید: غیر از واحدهای فروش مواد خوراکی مردم مجبور به خرید مواد غذایی هستند. دیگر هیچ کسب وکاری در شهرستان ما که مرکز استان هم هست، سوددهی ندارد و می‌توانم مثال‌های فراوانی بزنم؛ شغل پدری من قالی بافی است و چندین دهه است که به این کار مشغول بوده‌ایم و تمام فروشنده‌های قالی بازار بزرگ مرا می‌شناسند اما سال‌هاست دیگر هیچ تاجر بین‌المللی برای خرید قالی سراغ ما نیامده است و حتی سفارشی هم نداشته‌ایم. فرش‌های اصیل چهارمحال‌ و بختیاری در چین و پاکستان تولید می‌شود.

او در ادامه می‌گوید: عده‌یی وطن فروش نقشه‌های قالی ایرانی را به کشورهایی چون پاکستان، هند و چین برده‌اند و چون هزینه کارگر هم خیلی ارزان است، همان فرش ایرانی را تولید می‌کنند و به دیگر کشورها جهان می‌فروشند. اتفاقی که موجب نابود شدن هنر فرش بافی در ایران خواهد شد. اگر کسی اعتراض کند به انحای مختلف اذیتش می‌کنند نجف کریمی در مورد فشار مالیات بر اصناف می‌گوید: بیشترین فشار به ما از مالیات آورده می‌شود و موجب شده واحدهای تجاری زیادی تخلیه و بدون استفاده بمانند؛ چراکه دخل و خرج و میزان مالیاتی که کسبه مجبور به پرداختش هستند با یکدیگر همخوانی ندارد. تمام ما متفق‌القول هستیم که مالیات باید پرداخته شود و این را وظیفه خود می‌دانیم اما باید با درآمد همخوانی داشته باشد. در سال‌های اخیر درآمد ما کمتر شده درحالی که مالیات ما افزایش زیادی داشته است. این درحالی است که اگر کسی هم اعتراض کند به انحای مختلف اذیتش می‌کنند. باخبرم که تا همین امروز هم بیکارند!

رییس اتاق اصناف شهرکرد در انتهای حرف‌هایش به ماجرای قلیان و ممنوعیت آن اشاره می‌کند و می‌گوید: بیش از ۲ سال است که مساله قلیان به کلی در استان حل شده و تمام قهوه‌خانه‌ها و سفره‌خانه‌های سنتی جمع شدند. در مورد این اتفاق باید بگویم که مشکلاتی پیش آمد که موجب نامه مستقیم دادستانی و صدور این دستور بود. متاسفانه در بعضی از قهوه‌خانه‌ها زمینه خلاف مهیا شده بود و رفتارهای غیراخلاقی هم اتفاق افتاده بود که البته فقط مربوط به چند واحد صنفی می‌شد اما زمینه‌ساز جمع‌آوری قلیان و تعطیل شدن تمام واحدهای صنفی شد. کسبه آن واحدهای صنفی بسیار همراه و همگام بودند و متاسفاته امروز تمام شان بیکار شده‌اند و کارگران شان هر واحد به طور میانگین ۵ کارگر داشت، هم آواره شدند. پس از آن دستور داده شد تا با صاحبان این واحدها نهایت همکاری اتفاق بیفتد و آنها بتوانند به راحتی پروانه تازه دریافت کنند و کسب وکار تازه‌یی راه بیاندازند. از میان تمام آنها تنها یک نفر برای پروانه و راه‌اندازی شغل جدید مراجعه کرد، چون هیچ کدام توان راه‌اندازی رستوران یا واحد اینچنینی را نداشتند و با خبرم که تا همین امروز هم بیکار هستند! دیگران هم مغازه‌شان را به کافه تبدیل کردند و به فروش قهوه روی آوردند اما موفق نشدند کسب وکارشان را ادامه بدهند.»