معرفی حلقه مفقوده اشتغال
گروه اقتصاد کلان|
معاونت امور اقتصادی سازمان برنامه و بودجه در گزارشی به بررسی ریشههای عدم همبستگی رشد اقتصادی و اشتغال در بخش صنعت پرداخته است. این گزارش که با عنوان «راهبرد رشد تولید توام با اشتغال در بخش صنعت ایران» اخیرا ازسوی دستگاه یادشده انتشار یافته است، نشان میدهد که رشد در بخش صنعت ایران عمدتا از طریق بنگاههای بزرگ حاصل میشود. این درحالی است که بنگاههای کوچک و متوسط نقش پررنگتری در رشد اشتغال این بخش دارند.
پژوهشها درخصوص رابطه رشد اقتصادی و اشتغال در بخش صنعت حاکی از آن است که صنایع متوسط بیشترین پتانسیل را در ایجاد اشتغال دارند. از این رو فراهم کردن شرایط برای تبدیل صنایع کوچک به متوسط بهترین راه برای ایجاد اشتغال در بخش صنعت است. گرچه سهم بنگاههای کوچک و متوسط در ایجاد ارزش افزوده مانند بنگاههای بزرگ چشمگیر نیست اما شکلگیری شبکهیی از بنگاههای کوچک و متوسط میتواند فضای اشتغال صنعتی را متحول کند.
معاونت اقتصادی سازمان برنامه و بودجه در گزارش اخیر خود به نکته جالبی اشاره کرده و آن هم سهم اندک صنایع متوسط در صنعت ایران است، بهطوری که بخش عمده صنایع ایران کوچک یا بزرگ هستند. بر این اساس، نقش صنایع متوسط در ارزش افزوده و اشتغال کمتر از صنایع کوچک و بزرگ است. براساس این گزارش، شواهد آماری نشان میدهد موانعی بر سر راه توسعه و تبدیل بنگاههای کوچک به متوسط وجود دارد. نکته تاملبرانگیز در این خصوص، این است که بهنظر میرسد وقتی بنگاهها از یک حدی بزرگتر میشوند صاحب شرکایی از بخش عمومی میشوند و احتمالا یکی از دلایل بیعلاقگی کارفرمایان بنگاههای کوچک برای توسعه بنگاه تحت مدیریت یا مالکیتشان همین مساله باشد.
نقض رابطه دیرینه رشد و اشتغال
در دهه اخیر دیدگاه رایج در مورد رابطه خودکار بین رشد اقتصادی و اشتغال مورد تردید قرار گرفته و نشان داده شده که رابطه بین اشتغال و رشد اقتصادی ثابت نیست. در این خصوص، در سالهای 1384 تا 1395، در اقتصاد ایران شاهد نرخهای رشد اشتغال بهمراتب کمتر از نرخهای رشد اقتصادی کشور بودیم که از آن بهعنوان رشد بدون اشتغال یا رشد کماشتغال یاد میشود. در بخش صنعت نیز پدیده یادشده با شدت بیشتری یا به شکل روشنتری اتفاق افتاده است. مطالعه حاضر بهدنبال پاسخ به این سوال است که علت وقوع این پدیده چیست؟ از جنبه نظری، پیشرفت فناوری و ساختار اقتصادی بنگاههای فعال در اقتصاد کشور میتواند در وقوع این پدیده موثر باشد. در صورت کند بودن رشد اقتصادی، پیشرفت فناوری میتواند به صرفهجویی در استفاده از نیروی کار برای تولید هر واحد محصول منجر شود که نتیجه آن وقوع رشد تولید مثبت بدون رشد اشتغال است. از منظر ساختار بنگاهی، معمولا سهم بنگاههای کوچک از تعداد کل بنگاههای فعال بسیار زیاد است. اگرچه بنگاههای کوچک سهم بالایی در اشتغال دارند، اما عمده ارزش افزوده در بنگاههای بزرگ ایجاد میشود. بنابراین، اگر بنگاههای کوچک کاهش و بنگاههای بزرگ توسعه یابند، این امکان وجود دارد که ضمن افزایش تولید با کاهش اشتغال مواجه شویم.
در این رابطه، بررسی دوره 11 ساله 1384 تا 1395 بخش صنعت نشان میدهد که از یک طرف بنگاههای کوچک توانستهاند نقش خود را به دلایل مختلفی در ایجاد اشتغال ایفا کنند و بسیاری از آنها تعطیل شدهاند. از طرف دیگر رشد اقتصادی به دستآمده عمدتا با مشارکت بیشتر بنگاههای بزرگ حاصل شده است. بنابراین، اشکالات موجود در ساختار بنگاهی میتواند به وقوع پدیده رشد بدون اشتغال در ایران منجر شود. این گزارش میافزاید که بخش عمده بنگاهها در ایران یا کوچک یا بزرگ هستند و بنگاههای متوسط توسعه کافی پیدا نکردهاند. به عبارت دیگر، بنگاههای صنعتی در بدو تاسیس عمدتا یا بزرگ یا کوچک بودهاند و در فرآیند رشد و تکامل، بنگاههای کوچک تبدیل به بنگاههای متوسط نشدهاند.
سکون اشتغال صنعتی
گزارش حاضر به بررسی تحولات ارزش افزوده و اشتغال بخش صنعت در دوره 1395-۱۳۸۶ پرداخته تا از این زاویه، ارتباط منطقی میان رشد اقتصادی در بنگاههای بزرگ، متوسط و کوچک و اشتغال در این بخشها برقرار کند. این پژوهش عنوان میکند که در دوره ۱۱ ساله مورد بررسی، متوسط رشد سالانه کل اشتغال و شاغلان بخش صنعت کشور بهترتیب ۰٫۸ و 0.1درصد بوده است. در حالی که طی همین دوره تولید ناخالص داخلی کشور و ارزش افزوده بخش صنعت کشور بهترتیب 2.3 و 3.3درصد در سال رشد کرده است. بدینترتیب پدیده عقب بودن رشد اشتغال فارغ از کیفیت آن، از رشد تولید مشخص است. شاخص کل اشتغال کشور از ۱۰۰ در سال ۱۳۸۴ به 109.6 در سال ۱۳۹۵ رسیده است. در حالی که شاخص تولید ناخالص داخلی طی این دوره از ۱۰۰ به 128.7 افزایش یافته است. در سطح کشور طی ۱۱ سال مورد بررسی، ۷ سال نرخ رشد تولید بیشتر از رشد اشتغال بوده است (در سال ۱۳۸۷، کاهش رشد تولید کمتر از رشد اشتغال بوده است). در میان این ۷ سال، طی 3 سال ۱۳۸۹، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۳، با وجود مثبت بودن رشد تولید، رشد اشتغال منفی بوده است. در سطح بخش صنعت، طی ۱۱ سال اخیر، در ۸ سال رشد ارزش افزوده بخش صنعت از رشد اشتغال بیشتر بوده و از میان این ۸ سال، رشد مثبت ارزش افزوده صنعت در ۵ سال با کاهش اشتغال بخش صنعت همراه بوده است. شاخص اشتغال بخش صنعت کشور از ۱۰۰ در سال ۱۳۸۴ به ۱۰۰٫۷ در سال ۱۳۹۵ رسیده است (تقریبا ثابت بوده است). در حالی که شاخص ارزش افزوده بخش صنعت طی این دوره از ۱۰۰ به 143.2 افزایش یافته است.
تقابل تولید ارزشآفرین و تولید اشتغالزا
نتایج بررسی نشان میدهد بخش عمده ارزش افزوده متعلق به صنایع بزرگ است؛ ولی بخش عمده اشتغال به صنایع کوچک تعلق دارد. در سال ۱۳۹۰، سهم ارزش افزوده صنایع کوچک، متوسط و بزرگ بهترتیب 42.9، 3.8 و 53.3 درصد و در سال ۱۳۹۳ به ترتیب به 37.5، 3.9 و 58.6 درصد تحول یافته است. در سال ۱۳۹۰، سهم اشتغال صنایع کوچک، متوسط و بزرگ بهترتیب 70.1، 4.3 و 25.6 درصد بوده است. در حالی که در سال ۱۳۹۳ ارقام یادشده بهترتیب 69.7، 4.1 و 26.2درصد بوده است. بنابراین، طی دوره ۱۳۹3-۱۳۹۰، از سهم ارزش افزوده و اشتغال صنایع کوچک کاسته شده و به سهم اشتغال و ارزش افزوده صنایع بزرگ افزوده شده است. همچنین، در سال ۱۳۹۳، حدود ۷۳٫۸ درصد اشتغال متعلق به صنایع کوچک و متوسط بوده است، در حالی که سهم ارزش افزوده این صنایع 41.4درصد بوده است. بنابراین، توسعه صنایع کوچک و متوسط به توسعه اشتغال کمک بیشتری میکند، ولی توسعه صنایع بزرگ بیشتر به افزایش ارزش افزوده و تولید کمک میکند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بخش صنعت طی دوره 1390-۱۳۸۴ با پدیده رشد بدون اشتغال مواجه بوده است و در سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۱ با پدیده رشد اشتغال همراه با کاهش تولید و مجددا در سال ۱۳۹۳ با رشد بدون اشتغال و درنهایت در دوره ۱۳۹۵-۱۳۹۳ با رشد تولید همراه با اشتغال روبهرو بوده است. بنابراین، همراستایی رابطه اشتغال با تولید در برخی سالها نقض شده است و به سادگی نمیتوان انتظار داشت با افزایش تولید لزوما اشتغال افزایش یابد.
وزنه سنگین بنگاههای کوچک در اشتغال صنعتی
بررسی انجام شده نشان میدهد که دلیل اصلی کاهش اشتغال بخش صنعت طی دوره ۱۳۹۰-1384، کاهش اشتغال در صنایع کوچک با کارکنان کمتر از ۱۰نفر کارکن بوده است و دلیل افزایش اشتغال بخش صنعت طی دوره ۱۳۹5-۱۳۹۰ نیز افزایش اشتغال در این کارگاهها بوده است. بنابراین، رفتار تغییرات اشتغال در صنایع کوچک کمتر از ۱۰نفر کارکن در رفتار تغییر اشتغال بخش صنعت بسیار تعیینکننده است، چون بخش عمده اشتغال صنعتی متعلق به اینگونه صنایع است. این گزارش عنوان میکند که تکمیل کردن زنجیره تولید کالاها و ارتباط دادن صنایع کوچک و متوسط به صنایع بزرگ میتواند به توسعه متوازن بخش صنعت کمک کند و به رشد همزمان تولید و اشتغال منجر شود. ارتباط بنگاههای کوچک و متوسط با بنگاههای بزرگ برای تجاریسازی نوآوریها نیز ضروری است. افزون بر اینها، تمرکززدایی در صنایع بزرگ و برونسپاری برخی فعالیتهای تولیدی به صنایع کوچک و متوسط، میتواند به تقویت توان رقابتپذیری بنگاههای بزرگ کمک کند.