علت شعلهور شدن پالایشگاه تهران همچنان در سکوت
هشتمین کارگر حادثه آتشسوزی پالایشگاه تهران هم در سکوت خبری فوت شده است
گروه انرژی
5 آبان بود که انتشار خبر آتشسوزی پالایشگاه تهران، جامعه را در شوک فرو برد. رسانهها و فضای مجازی پر شدند از افشای ابعاد مختلف این حادثه جانگداز و کارگرانی که زنده زنده در آتش سوختند و گزارش وضعیت فردی که برای فرار از آتش، خود را از بالای برج تقطیر به پایین انداخت. مسوولان شهری و نمایندگان مردم هم در مصاحبههای پی در پی به اهمیت رسیدگی به موضوع، بررسی علل حادثه و مجازات خاطیان سخن گفتند و بازدید از پالایشگاه، جلسه با مسوولان مربوطه و تهیه گزارش از شرایط پالایشگاه را در دستور کار خود قرار دادند.
با این وجود، گرد و خاکها بسیار زودتر از حد انتظار فرو نشست. پیگیریهای «تعادل» نشان داد، کارگری که خود را از بالای برج به پایین انداخته بود، ظهر روز بعد و پس از گذشت 20ساعت از حادثه درگذشت و آخرین مجروح حادثه که وضعیتش رسانهیی شده بود، روز یکشنبه، 14 آبان در سکوت کامل خبری رسانههای وابسته به وزارت نفت، شرکت ملی پالایش و پخش و حتی رسانههای مستقل درگذشته تا احتمالا پرونده این حادثه آتشسوزی بسته شود و شاید دیگر خبری از پیگیری آن انتشار نیابد.
داستان حوادث پالایشگاهی و فراموشی آنها تبدیل به یکی از معضلات جدی صنعت نفت شده است. همانطور که هدایتالله خادمی، نایبرییس کمیسیون انرژی مجلس حدود 2هفته پیش بیان کرد:«حوادثی که در پالایشگاهها و بخشهای پتروشیمی کشور اتفاق افتاده، نگرانکننده است. این حوادث چندین برابر حوادثی بوده که در 10سال اخیر صورت گرفته است.»
اما با توجه به برخورد نامناسبی که با این دست حوادث تاثربرانگیز میشود، تعجبی ندارد که شاهد سیر صعودی تعداد آنها و تلفات کارکنان باشیم. در گام نخست، بیتفاوتیها و رعایت نکردن مسائل ایمنی و «50 مورد اشکال دیگر» باعث بروز حوادث میشوند. اما پس از یک دوره تبوتاب و داستانهای پیرامون آن حادثه، رویههای متداولی مانند فراموشی به تاخیر افتادن گزارشهای عیبیابی و در نهایت رسیدگی نکردن به خانوادههای قربانیان و درس نگرفتن از آن حادثه را شاهد هستیم.
5 آبان ماه امسال در ساعت 16 روز جمعه خبری کوتاه روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. پالایشگاه تهران دچار حریق شد و در همان ساعات ابتدایی اعلام شد که 6 نفر جان خود را در این سانحه از دست دادهاند و 2 کارگر دیگر که همگی از ایلام در قالب یک شرکت پیمانی برای تعمیرات پالایشگاه تهران اعزام شده بودند در بیمارستان بستری شدند. هدایتالله جمالیپور، فرماندار ری در ساعت اولیه این حادثه عنوان کرد:«این آتشسوزی حین تعمیر بخشی از واحد پالایشگاه نفت در اثر نشت مواد نفتی بخش مذکور دچار آتشسوزی شد و تعداد ۶ نفر از مهندسین و تکنیسینهای عزیز جان خود را از دست داده و ۲نفر نیز با ۴۰درصد سوختگی دچار مصدومیت جدی و به بیمارستان منتقل شدند» یکی از این دو نفر حدود 20ساعت پس از حادثه جان باخت. در نهایت رسانههای وزارت نفت شمار کشتهشدگان پالایشگاه تهران را 7نفر اعلام کرده و این خبر را به روزرسانی نکردند. پیگیری «تعادل» اما نشان میدهد 14 آبان ماه قربانیان این حادثه که هنوز دلیل آن روشن نیست به 8 نفر افزایش یافتند.
اما با وجود وعده و وعیدهای فراوان درباره پیگیری علت این حادثه که جان 8 نفر را گرفته و خانوادههای آنها را دغدار کرد. به نظر میرسد، موضوع شامل مرور زمان شده و بیان دلیل وقوع آن و مقصرانی که عامل مرگ نفرات شدند، مسکوت مانده است.
نمونههای این موارد را به وضوح میتوان مشاهده کرد. تیر ماه سال گذشته بود که پتروشیمی بوعلی ماهشهر طعمه حریق شد و به سرعت فضای رسانهها و سازمانها و نهادها را به خود معطوف کرد. با این حال پس از فروکش کردن هیجانهای اولیه، موضوع فراموش شد و تکمیل گزارشها و اعلام دلیل حادثه بیش از 16ماه زمان برد. این احتمال قوی وجود دارد که همین گزارش هم مدتی دیگر فراموش شده و شاهد حادثه مشابهی باشیم. اما از این دست داستانها در پالایشگاهها و پتروشیمیهای کشور کم مشاهده نمیشوند. 10بهمن سال گذشته در همین پالایشگاه تهران بر اثر اصابت صاعقه به یک مخزن، آتشسوزی گستردهیی به راه افتاد که لازم شد 120 آتشنشان در محل حاضر شده و 4ساعت برای خاموش کردن آن تلاش کنند. این حادثه هم البته مانند حادثه پتروشیمی بوعلی تلفاتی نداشت اما رعایت نکردن اصول ایمنی پایهیی به وضوح در آن مشخص بود و خبری هم از درسهای گرفته شده از آن یا برخورد با خاطیان به گوش نرسید.
اکنون بسیاری بر این باورند که معرفی خاطیان این حوادث به نظام قضایی کشور یک انتظار معمول است. اما اکنون بدون مشخص بودن روند این قضایا، پیگیری«تعادل» از این حکایت دارد که بستگان افراد جانباخته در حادثه پالایشگاه تهران که روز 5 آبان ماه به وقوع پیوست هنوز در تهران به دنبال حقوق قانونی عزیز از دست رفته خود هستند. طبیعی است که رسیدگی به حقوق آنها و حقوق سایر خانوادههای قربانیان از کمترین وظایف مسوولان پالایشگاه و سازمانهای بالادستی آن پس از وقوع آن حادثه دلخراش است.