روایتی از ترمیم زخم پالایشگاه آبادان
ترجمه: مهدی نیکوئی
ایران به دنبال آن است تا از پالایشگاه زخمخورده از جنگ در آبادان برای تولید سوخت با کیفیت استفاده کند تا دیگر متکی به واردات(بنزین) نباشد.
روی سیلوهای زرد رنگ قدیمیترین پالایشگاه نفت خاورمیانه که نفت خام و فرآوردههای نفتی ایران را در خود ذخیره کرده، جای گلولههای بر جای مانده از جنگ 8 ساله ایران عراق خودنمایی میکند. روی یکی از این سیلوهای ذخیرهسازی حتی حفره بزرگی باقی مانده که جای گلوله توپ است.
عرصه جنگ اکنون تغییر یافته و به جنگ اقتصادی تبدیل شده اما منطقه جنوب غرب ایران در نزدیکی خلیج فارس باز هم از نظر استراتژیک دارای اهمیت است. سخنان دونالد ترامپ، رییسجمهوری امریکا در مورد احتمال خروج از توافقی که قرار بود ایران را مجددا به بازار جهانی بازگرداند، فوریت بیشتری به طرحهای نوسازی پالایشگاه آبادان بخشیده است.
هدف این است که با کمک چین، پالایشگاه 100ساله آبادان از مجتمعی که سالانه 700میلیون دلار هزینه روی دست دولت میگذارد به یک منبع درآمد مهم برای تهران تبدیل شود که بتواند نیازهای داخلی ایران به سوخت با کیفیت را مرتفع کند و جلو واردات را بگیرد.
محمود خاقانی، رییس سابق امور نفت و گاز خزر در وزارت نفت ایران در این باره گفت:«با توجه به موضع ترامپ، دولت ایران باید منابع خود را کنار هم جمع کند و یک سیاست ملی و کلان انرژی تعریف کند و نیاز به اتخاذ این سیاست اکنون بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. این سرمایهگذاری برای پالایشگاه آبادان بسیار حیاتی است و به طور کلی برای اقتصاد ایران بسیار اهمیت دارد.»
شرکت سینوپک چین در ماه ژانویه قراردادی 2.7میلیارد دلاری با شرکت ملی نفت ایران برای احداث واحدهای تولید بنزین با کیفیت به امضا رساند. به گفته اسفندیار دایمالذکر، مدیرعامل پالایشگاه آبادان، شرکتهای ماروبنی انرژی و جی جی سی ژاپن هم در مراحل نهایی مذاکرات بر سر یک قرارداد جداگانه هستند. شرکتهای عمانی، قطری و ترک هم درحال مذاکره با مقامات داخلی در مورد سایر پروژههای سرمایهگذاری نفت و گاز هستند.
دایمالذکر افزود:«این بزرگترین سرمایهگذاری خارجی است که بعد از لغو تحریمها آغاز خواهد شد. کل پالایشگاه در مدت 4تا 5 سال آینده نوسازی خواهد شد.» در بازدیدی که در ماه سپتامبر برای خبرنگاران برنامهریزی شده بود، کانتینرهای حمل [نفت و فرآوردههای آن] در ناحیهیی از آبادان به خط شده بودند و لولههای مارپیچ شکل پالایشگاه هم درآورده بودند تا محل برای عبور و مرور مهندسان چینی و شروع کارهای زیربنایی آماده شود.
ایران برای تامین نیاز داخلی خود روزانه به طور متوسط 10میلیون لیتر بنزین وارد میکند و قصد دارد، تولید فرآوردههای پالایش نشده و کم کیفیت پالایشگاه آبادان در چند دهه گذشته را به شدت کاهش دهد. این روندی است که در سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس ازجمله عربستان نیز دنبال میشود. این کشورها مدتها تنها متکی بر فروش نفت خام بودند و ناچیز بودن تولیدات پالایشی، حاشیه سود آنها را پایین نگه داشته بود. جان استوارت، تحلیلگر ارشد موسسه مشاوره وود مکنزی در این باره گفت:«ایران درحال دنبالهروی از مسیر دیگر بازیگران بزرگ منطقهیی است و تلاش دارد تا جایی که میتواند ارزشافزوده بیشتری از منابع هیدروکربنی خود استحصال کند... این کیفیت سوختهای تولید شده است که تفاوت قابل توجهی پیدا خواهد کرد.»
براساس آمارها، میزان تولید نفت ایران بعد از لغو تحریمها و آشتی با غرب به بالاترین رقم از سال 2010 تاکنون رسیده است اما این کشور هنوز نتوانسته بنزین با کیفیت به میزان کافی تولید کند.
حسن روحانی، رییسجمهور ایران، اقدامات دولت احمدینژاد را برای واردات بنزین ارزان و آلاینده در دوران 10ساله تحریمهای نفتی محکوم میکند و اجرای برنامههای خودکفایی کشور در آن زمان را نادرست میداند. با برداشته شدن تحریمها در ژانویه 2016 روحانی تلاش کرد تا توسعه پالایشگاه ستاره خلیج فارس را تسریع بخشد؛ پالایشگاهی که به وسیله قرارگاه خاتمالانبیا ساخته شده است. اما نوسازی پالایشگاه آبادان هم بخش مهم دیگری از برنامههای رییسجمهور برای کاهش واردات بنزین است و به این وسیله به دنبال آن است تا سوخت با کیفیت را در خاک ایران تولید کند. این پالایشگاه تاریخچهیی غنی دارد. این واحد به وسیله شرکت پیشین BP یعنی شرکت نفت آنگلو پرشین و در سال 1912 ساخته شد تا سوخت مورد نیاز نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا را تامین کند؛ نیرویی که در زمان خود قدرتمندترین ناوگان دریایی جهان به شمار میرفت. این پالایشگاه در سال 1951و در پی ملی شدن صنعت نفت در اختیار دولت ایران قرار گرفت تا آبادان به نقطه اصلی تلاشهای امریکا و بریتانیا برای بازپسگیری کنترل صنعت نفت تبدیل شده و 2سال بعد هم منجر به کودتا(28مرداد) شود. این پالایشگاه یکی از عوامل کلیدی پیشرفت اقتصاد در ایران بود و روزانه 650 هزار بشکه نفت را پالایش میکرد. این روند ادامه یافت تا آنکه با پیروزی انقلاب اسلامی پیمانکاران خارجی از پالایشگاه آبادان بیرون رانده شدند و چندی بعد هم حمله عراق به ایران یکی از طولانیترین جنگهای قرن بیستم را پدید آورد. با سقوط خرمشهر که بندری در نزدیکی آبادان بود، پالایشگاه مزبور هم به یکی از اهداف اساسی حملات عراق تبدیل شد.
پالایشگاه آبادان درحال حاضر روزانه 380هزار بشکه نفت خام را پالایش میکند که 40درصد آن تبدیل به سوخت سنگین و کمکیفیتی به نام مازوت میشود. برنامه [دولت] آن است که تولید نهایی پالایشگاه آبادان را به 540 هزار بشکه در روز رسیده، تولید مازوت به طور کامل متوقف شده و مسیر قهقرایی فعالیت آن معکوس شود.
عبدالله نورانی، دوران شکوفایی این پالایشگاه را به یاد میآورد. او زیرچشمی به عکس کمکیفیتی از دوران جوانی خود نگاه میکند که در لباس یک افسر ارتش در کنار رهبر آینده جمهوری اسلامی و در خرمشهر قدم میزند. او که چشم راست خود را در پی اصابت یک ترکش گلوله در جنگ عراق از دست داده اکنون یک مهمانسرای سنتی را اداره میکند که از نی و حصیر ساخته شده است. او میگوید:«شما میتوانید 2 شریان اقتصادی بسیار مهم برای کشور مشاهده کنید: پالایش نفت و اسکلهها و مسیرهای کشتیرانی. اما متاسفانه ما هنوز سطح آنها را به میزان 40سال پیش خود نرساندهایم.»
احیا به کندی پیش رفته است. درحالی که مقامات رسمی مشتاق پیشبرد و تبلیغ ظرفیتهای اقتصادی این ناحیه از [خوزستان] هستند، سایرین دست از تلاش کشیده و تنها میخواهند که خرمشهر یک یادبود زنده از دوران جنگ با عراق باشد.
جاور نهیه، مهندس پتروشیمی که چند دهه در کویت، امارات متحده عربی و مالزی کار کرده 4 سال پیش به خرمشهر بازگشت تا با ساخت یک مرکز خرید 7میلیون دلاری با پول خودش، شهر دوران کودکی خود را احیا کند.
نهیه میگوید: خرمشهر با داشتن اسکله و نزدیکی به بازارهای صادراتی این ظرفیت را دارد تا «پل» بین آسیا و مدیترانه باشد اما او اکنون میخواهد که شهر را ترک کند. او در مصاحبهیی که در اتاق شیشهیی خود در مرکز خریدش انجام میشود، بیان میکند:«زمانی این شهر، تهران را از نظر اقتصادی حمایت کرد اما پس از جنگ هیچ اتفاق مثبتی در جهت توسعه آن رخ نداد.» بیشتر چیزهایی که پیمانکاران بریتانیایی و امریکایی ساختند و تا زمان انقلاب اسلامی ادامه یافت در آبادان باقی ماندهاند. تلفنهای عتیقه آلمانی که شمارهگیرهایی چرخان داشتند هنوز هم در برخی از اتاقهای کنترل استفاده میشوند و نشان هربرت موریس، جرثقیلساز انگلیسی روی برخی تیرچههای فولادی دیده میشود.
با رانندگی مسافت کوتاهی از پالایشگاه به منطقهیی میرسیم که یک هتل و یک دریاچه مصنوعی برای تفریح کارکنان صنعت نفت بریتانیا و ایران ساخته شده بود. اکنون در همین منطقه دیوانسالاران و اقتصاددانان دولتی ساکن هستند که در تلاشند تا منابع مالی را [برای توسعه] به خرمشهر و آبادان بکشانند. نوسازی پالایشگاه آبادان در صدر تلاشها برای سرمایهگذاری در منطقه آزاد تجاری اروند یکی از 6 منطقه آزاد تجاری تعریف شده در ایران برای جذب سرمایهگذاری خواهد بود. به گفته محمود ترکزاده، معاون سرمایهگذاری و توسعه کسب وکار سازمان منطقه آزاد اروند وی هر روز با سرمایهگذاران خارجی صحبت میکند. ترکزاده افزود:«ما درحال ساخت یک مهمانسرا برای پیمانکاران چینی هستیم و من دارم با شرکتهای لهستانی، آلمانی و دیگر شرکتهای اروپایی رایزنی میکنم... ما هنوز با دورانی که آبادان به عنوان شهر مدرن پیشروی ایران شناخته میشد، فاصله داریم اما طی چند سال گذشته تغییرات ملموسی رخ داده است».
منبع: بلومبرگ