اسلوب برجام قطبنمای امنیت پایدار در خاورمیانه
توافق هستهیی ایران و 1+5 صرفنظر از امکان و زمان پایایی، قاعدهیی را در حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات پدید آورد و آثاری قابل توجه را به همراه داشت. چنین اسلوبی ضمن مهیا کردن بستر ثبات در تلاطم تنش و بحرانهای منطقه میتواند در جایگاه کتاب راهنمای امنیت پایدار خاورمیانهیی قرار گیرد.
ژئوپلیتیک بحرانساز خاورمیانه، این منطقه را به مانند فلاتی مستقر بر فراز گسلهایی عمیق و همیشه فعال، مستعد بیثباتی و رخدادهای غیرمترقبه ساخته است. با نگاهی به تحولات چند دهه گذشته خاورمیانه میتوان گفتی این منطقه هیچگاه از تنش و چالش به دور نبوده و سازوکارهای بحرانزا همواره در حال پویایی یا بروز بودهاند.
در کنار اشغالگری صهیونیستها و سیاستهای تجاوزکارانه رژیمصهیونیستی، تقابل دولتهای غیرمردمسالار و رانتیر با مطالبات سیاسی و مدنی شهروندان، نضج گرفتن اندیشه و فعالیتهای بنیادگرایانه و تندرو، تعارضات قومی و نژادی، اختلافات مرزی و ارضی، سیاستهای توسعهطلبانه برخی حاکمان منطقه و نیز رقابتهای مستمر بازیگران اصلی از عناصر مهم بیثباتیهای منطقه بوده است. در وضعیت کنونی که دولتهای ملی در بغداد و دمشق با غلبه بر گروههای افراطی مسلح، مسیر عبور از چالش تروریسم تکفیری و تجزیه سرزمینی را میپیمایند، سیاستهای خصمانه برخی دولتها و دامن زدن بر رقابت یا به عبارت بهتر تعارضات منطقهیی از مهمترین منابع التهاب در خاورمیانه به شمار میآید و از دید برخی ناظران نگرانیهایی را در زمینه درگیریهای نظامی برانگیخته است. با وجود نگرانی و چالشهای موجود، بسیاری از صاحبنظران و نیز مقامات سیاسی در منطقه و جهان اذعان میدارند که وضعیت خاورمیانه منهای توافق هستهیی تیرماه 94 به مراتب تهدیدزاتر از وضعیت کنونی بود. این در حالی است که معدودی از دولتهای منطقه و بهطور ویژه رژیم صهیونیستی از هیچ تلاشی برای کارشکنی در مذاکرات هستهیی فروگذار نکردند.
برجام که به گفته مقامات غربی به ویژه رهبران وقت امریکا در دوره دموکراتها، جهان را به سمت امنتر شدن پیشبرد، با وجود کارشکنیهای یادشده منجر به افزایش ضریب ثبات و امنیت خاورمیانه شد؛ توافقی که آشکارا سایه بروز جنگ بر اثر وقوع بنبست احتمالی در حل و فصل اختلافات هستهیی را از ایران و حوزه حساس خلیج فارس دور کرد. پیامد بلندمدتتر برجام جلوگیری از گسترش مسابقات تسلیحاتی به حوزه جنگ افزارهای اتمی بود. به این ترتیب، توافق هستهیی سبب شد تا برخی کشورهای منطقه نتوانند با توجیه ایجاد بازدارندگی در برابر فعالیتهای صلحآمیز هستهیی جمهوری اسلامی ایران، به سمت خریداری و کسب فناوریهای اتمی با کارکردهای دوگانه گام بردارند.
گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا با بیان این مطلب در گزارشی افزود: نکته قابل تامل اینکه روی کارآمدن دولتی یکجانبه گرا در امریکا و تهدیدات مکرر «دونالد ترامپ» رییسجمهوری این کشور مبنی بر خروج و برهم زدن برجام نیز نتوانسته ضربهیی بر پیکر اسلوب برجام وارد آورد و با توجه به کارآمدی این اسلوب در رفع منازعات و جلوگیری از تهدیدات امنیتی در سطح منطقه و جهان، دیگر اعضای گروه کشورهای 1+5 به شکلی تمام قد به حمایت از توافق هستهیی پرداختهاند.
بررسی کارکردهای توافق هستهیی به شکل فرآیندهای امنیتساز به نوعی موید دیدگاههای مبتنی بر کارآمدی حقوق و سازمانهای بینالمللی و کاربست دیپلماسی در جهت پایان دادن به اختلافات میان واحدهای ملی است؛ دیدگاهی که در نظریههایی چون مکتب انگلیسی و نهادگرایی برای جامعه بینالمللی اصالت قائل بوده و برخلاف رئالیستها و نورئالیستها قدرت و امنیت را تنها عناصر اصلی شکلدهنده به تحولات نمیدانند.
چنین تفاوت دیدگاهی را میتوان در وضعیت کنونی، در نگاه متعارض رهبران اروپا و امریکا در خصوص برجام شاهد بود. برخلاف نگاه جزم اندیش و متصلب به مولفههای قدرت سخت برای پیشبرد اهداف بینالمللی واشنگتن، وجود رگههایی از اندیشههای لیبرالیستی در سیاست و حکومت اروپا سبب شده تا قواعد و هنجارهای بینالمللی همچنان دست افزارهای مهم در سیاستورزی اروپاییها به شمار آید.
از همین منظر، برجام با ایجاد قاعدهیی نو در عرصه دعاوی و اختلافات سیاسی- حقوقی سبب تقویت عمومی هنجارمندیهای رفتاری در عرصه بینالملل شده و گامهای رو به جلویی را به سوی این هنجارمندی برداشته است.
در دوره زمانی پس از توافق هستهیی، گزارشهای نهاد راستیآزمای تعهدات ایران یعنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی همگی موید پایبندی تهران به این توافق بوده است. ایجاد این فضا خود به خود موجب ایجاد زمینههای مساعدتری برای اقدام جامعه بینالمللی در جهت گسترش دایره پیمان خلع سلاح اتمی و دیگر تجهیزات کشتار جمعی شده است.
در شرایط تایید صلحآمیز بودن فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی ایران، این پرسش به صورتی متقن و جدیتر مطرح میشود که چرا و با چه توجیهی حکومتی چون رژیم اشغالگر قدس فارغ از تعهدات بینالمللی زرادخانههای هستهیی خود را در منطقه غیرهستهیی خاورمیانه فعال نگه داشته است.
افزایش مطالباتی از این دست و پایان دوره ایران هراسی در جامعه بینالمللی واقعیتی است که صرف نظر از تداوم یا پایان برجام وضعیتی متفاوت با دوره پیش از توافق هستهیی را پدیدار ساخته و امنیت را برای منطقه به ارمغان آورده است.