چگونه داعش نقشه نفت عراق را تغییر داد؟
ترجمه: مهدی نیکوئی
چند هفتهیی است که از شکست کامل داعش میگذرد و دستکم مناطقی که پیش از آن در اختیار این دولت خودخوانده بود، به بغداد برگردانده شده است. در این بین خروش موقت حکومت اقلیم کردستان هم شکست خورده تا یکپارچگی بار دیگر به عراق بازگردد. با وجود این، براساس تحلیلی که «الجزیره» از شرایط عراق منتشر کرد، این کشور هنوز هم از آثار حیات 3.5ساله داعش و همچنین غلیان روحیه استقلالطلبی در کردستان عراق متاثر است و محور مشترک تمام این داستانها هم «نفت» است. در ادامه ترجمه گزارش الجزیره را میخوانید:
نقشه نفتی عراق، دومین تولیدکننده بزرگ اوپک در 3سال گذشته دستخوش تغییراتی اساسی شده است. گرد و خاکهایی که در این مدت از مبارزه نظامی با داعش به پا خاست تا چند هفته و چند ماه دیگر فروکش نخواهد کرد. از طرفی بازپسگیری منطقه نفتخیز کرکوک از دست کردهای استقلالطلب، هنوز نتوانسته است، عامل بازگشتن ثبات به این منطقه شود.
اما زمانی که بحث به نفت میرسد، شواهد نشان میدهد که درگیریهای چند سال گذشته باعث شده تا تعدادی از ذینفعان وضعیت بهتری نسبت به دیگران پیدا کنند. یکی از این ذینفعان ایران است.
دوران داعش
دولت بغداد برای مقابله با داعش، عملکردی بسیار ضعیف داشت. حتی پیش از آنکه داعش تیتر یک اخبار را با اشغال موصل در ژوئن 2014 به خود اختصاص دهد، اقدامات این گروه «تروریستی» به صنعت نفت عراق ضربه زد. حدود 3 ماه پیش از آن، حملات داعش باعث شده بود تا صادرات نفت از طریق خط لوله عراق-ترکیه بهطور کامل متوقف شود؛ از طریق این خط لوله، اغلب روزانه 550هزار بشکه نفت تولیدی کرکوک صادر میشد.
نیروهای تعمیراتی صنعت نفت حتی با پشتیبانی نیروهای نظامی میترسیدند که به مناطق نشتی خط لوله (که در پی انفجارهای مختلف رخ داده بود)، بروند. بخشی از این هراس به دلیل آن بود که به تازگی داعش بر منطقه استراتژیک «تورا بورا» در افغانستان هم سلطه یافته بود که پیش از آن به عنوان دژ طبیعی طالبان و القاعده به شمار میرفت.
خسارتهای عراق با اشغال موصل به وسیله داعش افزایش یافت. جنگجویان داعش، میدانهای نفتی عجیل و حمرین در استان صلاحالدین را در اختیار خود گرفتند و قیاره و 3 میدان دیگر در استان نینوا را هم تصرف کردند. مجموع تولید بالقوه نفت خام این میادین در شرایط ایدهآل، 72 هزار بشکه در روز بود که در مقابل آمار تولیدات کل کشور عراق، رقمی بسیار ناچیز به نظر میرسد. در آن زمان، صادرات نفت عراق به تنهایی به 2.6میلیون بشکه در روز میرسید.
اما ضربه اصلی آن بود که داعش توانست از این درآمدهای نفتی برای حرکت ماشین جنگی خود استفاده کند. براساس برآوردها، این گروه تروریستی میتوانست ماهانه 45 میلیون دلار از فروش نفت این میادین و چند میدان دیگر در سوریه، درآمد کسب کند. البته تمام این نفت به سادگی قابل فروش نبود و برای حل مشکل، داعش نفت را پالایش و آن را از طریق مسیرهای مختلف قاچاق میکرد. این ثروت بادآورده باعث شد که داعش بتواند برای مدتی حقوقی سخاوتمندانه و بالاتر از حقوقهای استاندارد عراق به جنگجویانش بدهد و پیکارهای وحشیانه خود را برای 3 سال تمام ادامه دهد.
اما آثار غیرمستقیم این جنایات، بسیار عمیقتر از این بود و به ویژه از نظر ژئوپلیتیک اهمیت فراوانی داشت. در سردرگمیهای ناشی از سقوط موصل، پیشمرگهای کرد به حکومت اقلیم کردستان (KRG) پیوستند و موفق به تسلط بر میادین نفتی کرکوک شدند. بزرگترین میادین کرکوک، افانا و بایحسن به سرعت به سیستم تولید نفت حکومت اقلیم کردستان اضافه شد؛ در حالی که بقیه میادین این منطقه به فعالیت خود تحت کنترل بغداد و شرکت نفت شمال ادامه دادند.
بغداد و دولت اقلیم کردستان در دسامبر 2014، توافقی کوتاهمدت امضا کردند که براساس آن قرار شد بغداد در ازای دریافت 550هزار بشکه تولیدی روزانه که شامل 250هزار بشکه از میادین داخل کردستان و 300هزار بشکه از میادین کرکوک تحت کنترل حکومت اقلیم بود، 17درصد از بودجه ملی خود را به دولت اقلیم کردستان اختصاص دهد. این توافق تنها چند ماه ادامه یافت و در ادامه هر دو طرف یکدیگر را به کوتاهی از تعهدات خود متهم کردند.
حکومت اقلیم کردستان شروع به استفاده از نفت خام کرکوک کرد تا مستقل از بغداد، صادرات خود را افزایش دهد. تا جولای 2015، صادرات حکومت اقلیم کردستان که پیش از سقوط موصل، 125هزار بشکه در روز بود، چهاربرابر شد و حکومت اقلیم را قادر کرد تا 4میلیارد دلار درآمد (از محل صادرات نفت) در نیمه دوم 2015 به دست آورد.
سود و زیانهای نفتی حکومت اقلیم
در خاورمیانه، نفت تنها سوخت برای ماشینها نیست، بلکه میتواند سوخت ماشین استقلال هم باشد. حکومت اقلیم کردستان که جایگاهش به واسط برخورداری از نفت کرکوک تقویت شده بود، اطمینان بیشتری از این یافت که میتواند از نظر اقتصادی، متکی بر خود باشد و به این صورت بر خودمختاری خود از بغداد تاکید کرد. کمتر از 2 هفته از اشغال موصل به وسیله داعش (در سال 2014) گذشته بود که مسعود بارزانی، رییس حکومت اقلیم کردستان در مصاحبهیی با سیانان در 23 ژوئن اعلام کرد: «اکنون زمان آن است که مردم کردستان، فرصت تعیین آینده خود را به دست آورند. »
بغداد به این اظهارنظر واکنش مناسبی نشان نداد و به نظر، جایگاه حکومت اقلیم کردستان مستحکمتر شد. در همین حال و در داخل کردستان، حزب دموکرات کردستان نشانههایی از مخالفت و نارضایتی از خود بروز داد؛ چرا که حکومت اقلیم تمام اختیارات و ثروتهای نفتی را در دست گرفته و حتی با سایر حزبها مشورت نمیکند. این تنشها در سپتامبر 2016 علنی شد؛ زمانی که اتحادیه میهنپرستان کردستان (PUK)، همکار کوچکتر حکومت اقلیم در کنترل بخش زیادی از کرکوک، حکومت اقلیم کردستان را تهدید کرد که جریانهای نفتی سهم خود را قطع خواهد کرد و توافق صادرات نفت با ایران را زیر پا خواهد گذاشت. در ماههای بعد، اتحادیه میهنپرستان کردستان باز هم این تهدید را تکرار کرده و اینبار قدرت نظامی خود را هم به رخ کشید.
در هر صورت حکومت اقلیم تشنه پول به دنبال قراردادهای نفتی مختلفی با بازیگران خارجی قدرتمند بود تا هم درآمدهای مورد نیاز خود را تامین کند و هم در مقابل واکنشهای احتمالی بغداد، تهران و آنکارا خود را بیمه کند؛ واکنشهایی که با اعلام استقلال اقلیم کردستان رخ میداد و حکومت اقلیم باید جانب احتیاط را در مورد آنها رعایت میکرد.
یکی از طرفهایی که به این جنجالها کشیده شد (یا با اشتیاق به آن ورود کرد)، روسیه بود. از آغاز 2017، گزارشهای مختلفی از این موضوع انتشار یافت که شرکت دولتی روسنفت در حال مذاکرات مختلفی با حکومت اقلیم کردستان است. از جمله قراردادهایی که دو طرف در مورد آنها مذاکره میکردند، خرید اکثر سهام خط لوله صادرات نفت حکومت اقلیم و همچنین ساخت خط لوله دیگری برای صادرات گاز طبیعی بود. مجموعه قراردادهای روسنفت و حکومت اقلیم به 3.5میلیارد دلار میرسد که 1.3میلیارد دلار آن پرداخت شد. سرمایهگذاری روسها روی خطوط لوله، احتمالا یکی از سیاستهای هوشمندانه حکومت اقلیم کردستان بود که باعث میشد بغداد و آنکارا پیش از انجام اقدامات سختگیرانه برای قطع کردن جریان این خطوط، لحظهیی در تصمیم خود تامل کنند.
برای کسانی که توجهی به اختلافهای داخلی خطرناک کردستان نمیکردند، برگزاری رفراندوم استقلال این منطقه در ماه سپتامبر ممکن بود راه خوبی برای تبدیل شدن آن به جوانترین کشور خاورمیانه به نظر برسد.
اما حکومت اقلیم کردستان در محاسبات خود اشتباه کرد. اختلاف دولتهای بغداد و اربیل در 17 اکتبر به اوج خود رسید و کرکوک به وسیله ارتش و نیروهای مردمی عراق پس گرفته شد. شاید اگر اتحادیه میهنپرستان کردستان تصمیم به همکاری با عراق نگرفته و یک دهه رابطه استراتژیک با حکومت اقلیم کردستان را از بین نبرده بود، پیروزی بغداد در این نبرد، چندان محتمل به نظر نمیرسید. در هر صورت، باز هم میادین نفتی پرمناقشه افانا و بایحسن زیر کنترل بغداد درآمده بود.
ظرف یک شب، نیمی از صادرات نفت حکومت اقلیم کردستان به هوا رفت به این صورت برنامهریزیها و رویاپردازیهای چند ساله استقلال نقش بر آب شد.
تولد دوباره بغداد
بغداد تقریبا بلافاصله تلاش کرد تا صادرات و درآمدهای نفتی خود را افزایش دهد. 2 روز پس از آنکه ارتش و نیروهای بسیج مردمی عراق به کرکوک قدم گذاشتند، رییس نفت عراق از شرکت BP درخواست کرد تا به توسعه میادین کرکوک کمک کند. وزارت نفت عراق، همچنین برنامهیی را برای بازسازی خطوط نفتی شمال این کشور اعلام کرد که به موجب آن میشد جریانهای نفتی را از خطوط لوله دولت اقلیم به سمت جهات دیگر تغییر داد.
کار دشواری است. براساس برآوردهای بغداد، بازسازی و تعمیر خطوط لوله به 3 ماه زمان نیاز دارد. خبرهای منتشر شده درباره ساخت یک خط لوله کاملا جدید، شاید حکایت از آن دارد که تعمیرات بهطور کلی عملی نیست.
بغداد هنوز تصمیم نگرفته که با تمام نفت کرکوک باید چه کار کند. در اینجاست که ایران وارد میشود. همسایه شرق عراق سالها شاهد مبادلات نفتی حکومت اقلیم با ترکیه بود. عراق که از روی استیصال به دنبال مسیری برای تخلیه نفت کرکوک است، قبول کرده است تا روزانه 15هزار بشکه از نفت آن را با کامیونهای نفتکش به پالایشگاهی در ایران (پالایشگاه کرمانشاه) بفرستد و در عوض در جنوب عراق نفت ایرانی تحویل بگیرد.
در تمام ماجرایی که طلای سیاه در عراق طی چند سال اخیر از سر گذرانده است، در تولید کل نفت این کشور حتی برای لحظهیی اختلال ایجاد نشد. بغداد صادرات نفتی خود را از میدانهای جنوبی کشور روزانه به 3.35میلیون بشکه در ماه اکتبر رساند تا کسری نفت کرکوک را جبران کند. فروش نفت هم به 5.5میلیارد دلار (در ماه اکتبر) بالغ شد که بالاترین رقم در حدود 3 سال گذشته است.
در این میان وضعیت حکومت اقلیم کردستان نیز کاملا وخیم نیست. این حکومت هنوز بر چندین میدان نفتی کردستان تسلط دارد و 300 هزار بشکه در روز تولید میکند. از اینرو هنوز 250هزار بشکه از طریق خط لوله کردستان-ترکیه صادر میشود.
اکنون حدود یک ماه است که نیروهای نظامی دولت عراق و پیشمرگهای کرد در گذرگاه خابور مستقر شدهاند. در این نقطه مرزی، لوله صادرات نفت کردستان وارد ترکیه میشود. بغداد خواهان کنترل یافتن بر تمام مرزهاست تا بتواند همه صادرات مناطق شمالی را در دست بگیرد (حتی صادرات میادینی که داخل مرزهای بیچون و چرای منطقه کردستان قرار گرفتهاند) و به این صورت حکومت اقلیم کردستان را به زانو درآورد.
در این صورت بغداد موافقت خواهد کرد تا برای تامین نیازهای مالی حکومت کردستان بودجه اختصاص دهد. روی کاغذ، دستیابی به یک توافق، امکانپذیر است. اما خواستههای مالی بسیار بیش از حقوق کارمندان دولتی یا هزینههای مدارس و جادهها خواهد بود.
برای حکومت اقلیم کردستان، حفظ یک جریان درآمدی مستقل از بغداد، مساله مرگ و زندگی است. فلسفه وجودی این حکومت، داشتن چنین جریان درآمدی است. البته این سوال مبهم هم پیش روی رهبران حکومت اقلیم وجود دارد که چه اتفاقی بر سر وامدهندگان به این حکومت (مانند روسیه) خواهد آمد.
کشورهای غربی شاید نتوانند کار چندانی برای بازستانی سرمایهگذاریهای خود بکنند، اما مشخص نیست کرملین چه نقشهها و حربههایی برای بازگرداندن سرمایهگذاریهای بدموقع خود روی طلای سیاه کردستان در پیش خواهد گرفت.