شرایط تداوم روند صعودی بازار سرمایه
بازار سرمایه تقریبا بعد از 4سال سقف تاریخی دی ماه سال 92 را شکسته و درحال حاضر توانسته است قله تاریخی جدید را ثبت کند. اما سوالی که در بین فعالان بازار سرمایه وجود دارد، این است که آیا روند رو به رشد شاخص و شکست مقاومت پیش رو که مقاومت حساس و مهمی هم بوده از اعتبار بالایی برخوردار است و میتوان به آن اعتماد کرد چراکه در مباحث مربوط به تحلیلهای تکنیکال شکست سقف و تثبیت آن به منزله شروع حرکتی دوباره در بازار است و باید دید آیا این بار حرکت شاخص کل در این راستاست یا خیر.
قبل از بررسی وضعیت بازار باید این نکته را مورد توجه قرار داد که شاخص کل در بازه زمانی مهر و آبان تقریبا از محدوده 84470 واحد به 90655 رسیده که به اندازه 6200 واحد رشد داشته که عمدتا هم به دلیل رشد گروههای فلزات اساسی و پس از آن هم گروه پالایشی بوده است. حال باید این اتفاق را از دو منظر بررسی کرد. رشد قیمتهای جهانی مانند مس، روی و بیلت فولادی موجب رشد شرکتهایی شده که بیشترین اثرگذاری را بر شاخص کل داشتهاند و از آنجا که انتظار بازار برای رشد سودآوری این شرکتها با توجه به تحولات جهانیشان بالاست هنوز هم انتظار رشد قیمت سهام این شرکتها در بازار نیز وجود دارد و همین موضوع هم موجب اقبال بسیاری از فعالان بازار به سهام این شرکتها شده است. همگام با رشدی که در گروههای فلزات اساسی وجود داشت اما در 4ماه گذشته گروه پالایشگاهی نیز روند صعودی خوبی را تجربه کرد و شاخص این گروه نیز در طول 4ماه گذشته رشد حدود 40درصدی داشته است که رشد این گروه هم موجب رشد شاخص کل بورس تهران شد که دلیل آن را میتوان افزایش قیمت نفت و از طرفی شایعه افزایش قیمت برخی محصولات پالایشگاهها از طرف پالایش و پخش در گزارشهای 6 ماهه دانست اما هنوز گزارشهای 6 ماهه شرکتها به بازار اعلام نشده و نمیتوان گفت این موضوع صحت دارد یا خیر اما رشدی که از 4ماه پیش در این گروه شاهد آن هستیم، دلیل محکمی برای رشد شاخص کل بوده است.
پس عمده دلایل رشد شاخص بازار سرمایه و ثبت سقف جدید بعد از دی ماه سال 92 را میتوان نهایت به 2 یا 3 گروه نسبت داد ولی درخصوص بقیه بازار اتفاق خاصی را شاهد نبودیم و بسیاری از شرکتهای بازار سرمایه حتی به 50 درصد قیمتهای سال 92 نرسیدهاند. این نشان میدهد که رشد شاخص بازار سرمایه نشانه رشد کل بازار نبوده که این موضوع را میتوان با رشد سودآوری در سایر صنایع از طرق مختلف از قبیل افزایش فروش، کاهش هزینهها و... جبران کرد و سبب اقبال بازار به این صنایع نیز شد. از طرفی اگر بخواهیم عامل دیگری را در بازار بررسی کنیم، ارزش معاملات روزانه بازار در سال 92و مقایسه آن با سال 96 است. ارزش معاملات روزانه بازار در شرایط فعلی و همگام با رشدی که در شاخص کل داشتیم در محدوده 200میلیارد تومان است و این نشان میدهد هنوز با ارزش بازار روزانه سال 92 اختلاف زیادی داریم.
اما حال یک سوال باقی میماند و این است که آیا رشد بازار در شرایط فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر. در این خصوص باید وضعیت بنیادی صنایع اثرگذار بر شاخص کل مانند گروه فلزات اساسی و برخی شرکتهای موجود در گروه استخراج کانیهای فلزی را مد نظر قرار داد. همانطور که در بالا اشاره شد تنها عامل افزایش قیمت شرکتهای موجود در این گروه رشد قیمتهای جهانی بوده است. پس باید گفت اگر قیمت فلزات اساسی تا پایان سال محدودههای فعلی را حفظ کند و از طرفی نرخهای اعلامی توسط شرکت پالایش و پخش نظر بازار را جلب کند، میتوان محدودههای فعلی شاخص کل را بدون تغییر و حتی افزایشی دانست اما اگر اتفاقی غیر از این را شاهد باشیم، اصلاح شاخص کل دور از ذهن نیست.