انقلاب اجتماعی حکومتی قابل اجراست؟

۱۳۹۶/۰۹/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۲۱۸۵
انقلاب اجتماعی حکومتی قابل اجراست؟

گروه جهان

محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی نه تنها به دنبال قبضه کردن قدرت و تکیه بر تخت پادشاهی است بلکه می‌خواهد جامعه عربستان را از نو بسازد. او برای مدرن‌سازی عربستان سعودی عزمی جدی دارد اما در جهان عرب، ایجاد انقلاب اجتماعی که سر تا پای همه‌چیز را متحول کند؛ چیزی نیست که با یک حکم حکومتی قابل اجرا باشد.

واشنگتن‌پست نوشته، محمد بن سلمان در این راه پرفراز و نشیب، ادامه‌دهنده راهی است که پیش از او عده‌یی از رهبران جهان پیموده‌اند منتها هریک شاهد نتایجی ضد و نقیض بوده‌اند. این رهبران شامل کمال آتاتورک در ترکیه پس از جنگ جهانی اول؛ شاه (مخلوع) ایران پیش از انقلاب و سایر تغییردهندگان نظام‌های استبدادی و دیکتاتوری تاریخ بودند. ولیعهد عربستان برای طراحی برنامه اصلاحاتش که «چشم‌انداز 2030» نام دارد؛ از تفکر مشاوران شرکت جهانی مشاوران مدیریت مک اینزی کمک گرفته است.

این برنامه یک برنامه جامع و فراگیر ایجاد اصلاحات ساختاری در کشور است تا از عربستان جامعه‌یی باز بسازد و اقتصادش را از اتکا به نفت خارج کند. این اصلاحات که مدتی است کلید خورده برنامه اصلاح ساختار کلی کشور در تمام حوزه‌ها اعم از اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. در این برنامه از بخش خصوصی کشور یک بخش خصوصی پر جنب و جوش خواهد ساخت و دیوان سالاری اداری کشور را کوچک خواهد کرد؛ قدرت دستگاه وهابی حاکم بر عربستان را مهار و تمام سالن‌های بسته شده سینماها را بازگشایی خواهد کرد. بارزترین وجه این اصلاحات، اصلاحی است که بر قرائت خشک و جمود یافته حاکم بر کشور از دین وارد می‌شود.

توماس فریدمن مفسر نیویورک‌تایمز این تحول را «بهار عربی عربستان در آخرین دقایق» نام برده اما چندان هم خوش‌بین نباشیم. مهندسی اجتماعی حرکتی است که تبحر و زیرکی خاصی را می‌طلبد. ضمنا معلوم هم نیست که نتیجه این کار بزرگ و مهم چه باشد. چنین تلاش مشابهی در ترکیه موفق بود. آتاتورک نمونه موفق رهبران تحول‌ساز جهان بود و تمام تلاش‌هایش همان‌گونه که سوگند یاد کرده بود را وقف از نو ساختن کشور و در مسیر غرب انداختن خواهد کرد؛ به ثمر نشست اما در همین همسایگی عربستان یعنی در امارات، چند سال پیش چیزی شبیه به پروژه ولیعهد عربستان اجرا شد و مطلقا موفق نبود چون مردم از آن استقبال نکردند.

ایرنا به نقل از واشنگتن‌پست نوشته، گرچه عربستان و امارات تفاوت‌های مهمی دارند اما بسیاری از چالش‌های اجتماعی و اقتصادی آنها مشابه است. هر دو از پادشاهی‌های نفت‌خیز جهان عرب هستند و ثروتشان مرهون این منبع طبیعی است، مردم هر دو کشور از حیث اجتماعی سخت محافظه‌کارند، هر دو کشور جمعیت عظیمی از جوانان جویای کار دارند و هر دو با معضل خشکه مقدسی دست به گریبان هستند. حال در چنین جامعه‌یی نخبگان حاکم صلاح را در این دیده‌اند که تا نفت تمام نشده، کشور را جهانی کنند. حکام امارات از 2010 برنامه چشم‌انداز 2030 را اجرا کردند و به عنوان مثال برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد مجموعه‌یی به نام «شهر مصدر» ساختند که قرار بود نخستین کلان‌شهر بدون کربن جهان باشد اما مشکل اینجا بود که پیشرفت و مدرنیزه شدن توسط حکام خودکامه نمی‌تواند تحولی در مردم ایجاد کند. به همین دلیل امروز بازگشایی سینماها در عربستان سعودی نمی‌تواند به مردم این کشور کمک چندانی کند، به‌ویژه اینکه راه‌اندازی یک اقتصاد جدید نیازمند تحولاتی بس گسترده‌تر است.

این مشکل را رهبران اصلاحات در امارات متوجه شدند و در عربستان هم حاکمان امروز متوجه خواهند شد. آنها درک خواهند کرد که شرط اولیه و اصلی متحول شدن کشور، تحول همزمان قالب فکری مردم و بالا رفتن سطح فکری و مهارت نسل رو به رشد است.

اگر محمد بن سلمان دست به قمار زده و آزادی‌های شخصی مردم را احقاق می‌کند؛ در واقع آنها را به مسوولیت‌پذیری مالی تشویق می‌کند. پس شاید او نیاز به یک استراتژی دیگری داشته باشد. آزادسازی اجتماعی لزوما به مفهوم بهره‌وری افزوده اقتصادی نیست. این کافی نیست که صرفا احساس کنیم در کشوری خوب زندگی می‌کنیم. حس خودشیفتگی، گاهی اوقات نتیجه معکوس در پی دارد. در مورد امارات، آزادی‌های اجتماعی در میان مردم سبب شد احساس کنند که بیش از حد خاص هستند و استحقاق‌شان این است که پست‌های بالای دولتی و حکومتی را احراز کنند.

در برنامه تحول ساختاری عربستان هم تزریق حس عالی ملی‌گرایی به عنوان نیروی محرک کار و تلاش پیش‌بینی شده است. طرح «چشم‌انداز 2030» بن سلمان پر است از حس تحسین و پرستش عربستان سعودی. محمد بن‌سلمان با هدف اینکه قدرت دستگاه وهابیت حاکم بر کشور را مهار کند، رویکردش ملی‌گرایی مبتنی بر سکولاریسم است و مبنای مشروعیت رژیم حاکم بر کشور را هم همین اصل قرار داده است. پس اگر ولیعهد می‌خواهد که جوانان کشور خطرپذیری کنند و مشتاق اشتغال در بخش خصوصی باشند باید مراقب باشد مبادا حس غرور مدنی مردم بیش از حد تحریک شود.

در مجموع آنکه، مهندسی اجتماعی در امارات و عربستان برای آنکه در درازمدت موفق شود و پایدار بماند، نیازمند آزادی‌های سیاسی و مشارکت سیاسی شهروندان است. نسل‌های آینده در جهان عرب خواهان مشارکت سیاسی در کشور هستند. به عبارتی دیگر در جهان عرب هر دیکتاتوری که دست به مهندسی اجتماعی سر تا پای جامعه بزند در آینده نزدیک باید دیر یا زود خود را آماده کند که یقه‌اش گرفته خواهد شد.

حکام سعودی برای آنکه واقعا ذهنیت مردم را متحول کنند و آن را از نو بسازند و موافق توسعه و آماده جهانی شدن کنند؛ باید در وهله نخست این حقیقت را درک کنند که حتما باید قراردادهای اجتماعی را مجددا به مذاکره بگذارند آن هم به شیوه‌یی شفاف و فراگیر، نه آنکه فقط متمرکز بر طرح‌ها و برنامه‌های دولت بمانند و تصور کنند که این طرح‌ها نتیجه‌بخش خواهد بود.