اقتصاد ایران در دام طلای سیاه
داریوش صارمی
کارشناس اقتصاد انرژی
بیش از 100 سال است که اقتصاد ایران در تله صنعت نفت گرفتار شده است. پیچیدگی طنابهای این دام به نحوی است که هرگاه اراده اندکی برای رهایی در میان بخشی از دولتمردان و اقتصاددانان کشور ایجاده شده است، بههم پیوستگی این تله بیشتر شده است. سالهاست که فریاد رهایی اقتصاد از درآمدهای نفتی توسط اقتصاددانان و دولتمردان داده میشود، ولی تاکنون این مهم انجام نشده است، سهم 50 الی 80درصدی لایحه بودجه از درآمدهای نفتی طی دهههای گذشته، این گمانه را تقویت میکند که اراده لازم در میان دولتمردان برای قطع این وابستگی وجود ندارد. عدم استقلال در ساخت و ایجاد تکنولوژیهای زیربنایی در صنعت نفت، ضرورت وابسته نبودن اقتصاد ایران را به دلارهای نفتی دوچندان میکند، قرارداد اخیر ایران با کنسرسیوم شرکتهای خارجی متشکل از سه شرکت نفتی توتال فرانسه با سهم سرمایهگذاری 50.01 درصد، شرکت ملی نفت چین با سهم سرمایهگذاری ۳۰ درصد و شرکت پتروپارس ایران با سهم سرمایهگذاری 19.99درصد. موجی از امید را در میان صاحبنظران اقتصادی ایجاد کرد، زیرا این قرارداد جهت استخراج میادین نفتی مشترک با کشور قطر بود، میادین مشترکی که متاسفانه بهدلیل عدم سرمایهگذاری، طی سالهای گذشته سهمی از آن عاید ایران نشده بود. از سویی دیگر باتوجه به فرسوده بودن زیرساختهای استخراج چاههای نفت و عدم استخراج ظرفیت تولید از منابع موجود، اهمیت این قرارداد را در شرایط کنونی اقتصاد ایران بیشتر نمایان میکند. تا هنگامی که تمام بخشهای اقتصادی ایران دهان خود را برای بلعیدن دلارهای نفتی بازگذاشتهاند، منعقد شدن اینگونه قراردادها که منجر به سرمایهگذاری خارجی در حوزه نفت میشود ضرورتی دوچندان است. متاسفانه اخیرا زمزمهیی
از سوی شرکت توتال مبنی بر فسخ یکطرفه قرارداد به گوش میرسد. شرکت فرانسوی توتال در ماهای اخیر چندینبار بهصورت غیررسمی اعلام کرده بهدلیل تحریمهای ایالاتمتحده امریکا علیه ایران علاقه چندانی برای اجرای قرارداد استخراج گازی حوزه پارسجنوبی ندارد. قراردادی که ایران با توتال امضا کرد نخستین قرارداد سرمایهگذاری یک غول نفتی غربی در ایران از زمان اجرای تحریمهای بینالمللی علیه ایران است؛ تحریمهایی که عامل آنها ایالاتمتحده بوده و براساس توافق برجام در سال ۲۰۱۵ این تحریمها برداشته شدهاند. اما با ظهور دونالد ترامپ، بهعنوان رییسجمهور ایالاتمتحده که باعث عدم تایید پایبندی ایران به برجام از سوی ایشان شد، موجودیت این قرارداد به مخاطره افتاده است. شاخ و شانه کشیدنهای ترامپ برای برجام منجر به این شد که آقای پاتریک پویان مدیر اجرایی شرکت توتال، گفته است: اگر ادامه حضورمان در ایران امکان نداشته باشد از این کشور خارج خواهیم شد. گرچه عدم تایید پایبندی ایران به برجام بهمثابه توپی میان کنگره و کاخ سفید پاسکاری میشود، ولی تاکنون مشخص نیست که کنگره یا کاخ سفید چه زمانی در این خصوص تصمیمگیری خواهند کرد یا چه نوع تحریمهایی را برقرار خواهند کرد، اما تمام این عوامل مانعی بر سر راه شرکتهایی است که خواهان حضور در ایران هستند و همزمان در ایالاتمتحده هم فعالیتهای گستردهیی دارند. گرچه شرکت چینی که 30درصد این قرارداد را برعهده دارد، اظهار کرده در صورتی که توتال اصرار بر خروج از ایران داشته باشد این شرکت میتواند سهم
۵۰.۱ درصد توتال را تصاحب و تبدیل به اپراتور پروژه شود، ولی باید توجه داشت جدای از توان فنی و مالی شرکت چینی در تبدیل شدن به اپراتوری اصلی این قرارداد، با عنایت به مناسبات بینالمللی و تجربیات سالیان اخیر در پرونده اتمی ایران، نمیتوان به این وعدهها زیاد دلخوش بود. ماجرای خروج احتمالی شرکت توتال از قرارداد استخراج گاز و حفر30 حلقه چاه در حوزه نفتی پارسجنوبی تنها یکی از هزاران ضرورتی است که کشور را به این نتیجه عملی مهم برساند تا گامهای موثر در جهت عدم وابستگی شدید اقتصاد به دلارهای نفتی را کم و کمتر کند. اینک زمان آن فرا رسیده که برنامهریزان و تصمیمگیران کشور، با نگرش کارشناسانه و توجه به مزیتهای نسبی سایر حوزهها درآمدی، سرمایهگذاریهای بلندمدت لازم را در بخشهایی مانند گردشگری، کشاورزی و... داشته باشند.