ساخت اصولی مسکن؛ راه خروج از تله زلزله
گروه راه و شهرسازی| زهره علامی|
تهران ساعت 23 و 27 دقیقه چهارشنبه هفته گذشته لرزید، شدت زمینلرزه 5.2ریشتر و عمق آن 7 کیلومتر بود. در همان ساعات اولیه خیابانهای اصلی شهر قفل شد و امکان عبور و مرور وسایل نقلیه به شدت کاهش یافت، مسیرهای ورودی و خروجی پایتخت بسته شد و در این میان برخی تهرانیها که از رفتن به خارج شهر ناامید شده بودند به سمت پارکها و فضاهای سبز رفته و پارکها مملو از مردمی شد که چشماندازی از آینده شهرشان طی روزهای آتی نداشتند.
این تصویر شهر تهران پس از زلزلهیی بود که خسارتی به واحدهای مسکونی و پایتختنشینان وارد نکرد و بنا به گفته کارشناسان شدت زلزله هم در رده لرزههای متوسط قرار میگرفت اما واقعیت این است که در تهران، 300 گسل وجود دارد که 13 گسل آن از خطر بالاتری نسبت به سایر گسلها برخوردار است و هر لحظه امکان فعال شدن یکی از این گسلها و وقوع زلزلهیی با شدت بالای 7 ریشتر در تهران وجود دارد اما در این شرایط و وقوع زلزله حتمی در پایتخت چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
درحال حاضر مجموعه شهری تهران (استان تهران و البرز) 60 شهر را دل خود جای داده است و جمعیتی نزدیک به 15میلیون نفر در آن سکونت دارند که براساس پیشبینیها تا سال 1415 جمعیت به 20 میلیون نفر افزایش مییابد در این شرایط و با توجه به این حجم از جمعیت و وجود بیش از 3 هزار و 270هکتار بافت فرسوده در این شهر شلوغ، چه راهکارهایی میتواند حجم خسارت به ساختمانها و تلفات انسانی را به کمترین میزان ممکن برساند؟
آموزش را نادیده نگیریم!
به گفته کارشناسان، اجرای سه راهکار (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) از سوی دولت میتواند در کاهش خسارتهای زلزله تهران نقش بسزایی داشته باشد.
با توجه به اینکه زمان وقوع زلزله قابل پیشبینی نیست و هر لحظه امکان وقوع زلزله بزرگتری در پایتخت وجود دارد، سریعترین راهکاری که میتواند تا حدودی به کاهش تلفات جانی کمک کند، ارائه آموزشهای مقابله با زلزله است، آموزشی که نبود آن یا سهلانگاری در شیوههای ارائه آن به خوبی پس از وقوع زلزله 5.2ریشتری پایتخت در هفته گذشته مشخص شد، شلوغ شدن شهر و بسته شدن راههای عبور و مرور خودروهای امدادی گواه این مشکل است. اما ارائه آموزش مقابله با زلزله، راهکار کوتاهمدتی است که تنها میتواند حجم تلفات را تا حدودی کاهش دهد و اعمال راهکارهای میانمدت و بلندمدت تاثیرگذارتر است.
انتقال پایتخت؟
راهکار میانمدت، انتقال پایتخت و جابهجایی نهادها و مراکز دولتی تهران به شهری دیگر است. البته پرونده این طرح درسال 95 و با مخالفت شورای عالی شهرسازی و مجلس شورای اسلامی مختومه شد و طرح تبدیل تهران به «شهر خوب» به عنوان طرحی جایگزین مطرح شد. این طرح در راستای تصویب شورای عالی شهرسازی مبنی بر تمرکززدایی از مجموعه شهری تهران و ساماندهی پایتخت ارائه شد. در سیاست نخست اتصال ریلی مناطق شهری پایتخت و اطراف آن به یکدیگر پیشبینی شده است، در سیاست دوم هم جلوگیری از گسترش سکونتگاههای خودرو در حریم پایتخت و فواصل مناطق شهری در دستور کار قرار دارد و براساس سومین سیاست قرار است که طرح ساماندهی مجموعه شهری تهران اجرایی شود که براساس آن تا سال 1405 سقف جمعیتی پایتخت حدود 9.1 میلیون نفر خواهد شد. نگاهی به سه سیاست اصلی این طرح برای حل مشکلات و معضلات تهران نشاندهنده این است که اجرای این سیاستها بسیار زمانبر و در برخی موارد غیرعملیاتی است و این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا انتقال پایتخت میتواند به تمرکززدایی جمعیتی و به تبع آن کاهش تلفات و خسارتهای وارده در صورت وقوع زلزله راهگشا باشد؟
علی بیتاللهی مدیر گروه زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با طرح دوباره انتقال پایتخت برای کاهش تلفات و خسارات مخالف است، او به «تعادل» میگوید: مشکل اصلی پایتخت نبود زیرساختهای مناسب و همچنین ساختمانهایی است که اصولی ساخته نشدهاند. این در حالی است که انتقال پایتخت تنها میتواند از افزایش جمعیت تهران در آینده جلوگیری کند و وضعیت تهرانیهایی که به سکونت خود ادامه میدهند، مبهم میماند.
او اظهار میکند: ایران کشوری زلزلهخیز است و کمتر شهری وجود دارد که از خطر زلزله مصون بماند و حتی در صورت انتقال پایتخت به شهر کم خطرتری، مشکل وقوع زلزله در کلانشهرهای ایران از جمله تبریز، شیراز، مشهد و کرمان و شکلگیری فاجعه انسانی همچنان وجود دارد، بنابراین باید به دنبال ارائه راهکاری اصولی برای تمام شهرهای ایران و همچنین تهران باشیم. مدیرگروه زلزلهشناسی مرکزتحقیقات راه، مسکن و شهرسازی میافزاید: با انتقال پایتخت مشکل حل نمیشود و بهترین اقدام این است که از وقوع زلزله در کرمانشاه و خسارات وارده به ساختمانها درس بگیریم و برنامهیی پیوسته برای افزایش نظارت بر ساخت و سازها داشته باشیم و از انجام اقدامات نوسانی و کوتاهمدت برای حل معضلات دست برداریم اما مشکل اینجاست که پس از گذشت دو، سه ماه از حادثه مشکل اصلی به فراموشی سپرده میشود.
بیتاللهی ادامه میدهد: به عنوان نمونه پس از وقوع حادثه پلاسکو در پایتخت قرار شد برنامهیی برای ساماندهی برجهای تجاری فرسوده عملیاتی شود زیرا درتهران بیش از 1100 برج بالای 12 طبقه داریم که روی خط گسل قرار دارند و برخی از آنها حتی مدارک فنی لازم را هم ندارند که باید ایمنی این برجها مورد بررسی قرار گیرد اما مشکل در اینجاست که ساماندهی این مشکلات در اولویت برنامه قرار ندارد و بودجه مناسبی هم برای آنها
در نظر گرفته نمیشود. به گفته او، به عنوان نمونه در زلزله سرپل ذهاب حدود 37 هزار واحد مسکونی از حدود 82 هزار واحد مسکونی تخریب شدند که اگر هر واحد 100 مترمربع باشد 3میلیون و 700 مترمربع واحد مسکونی باید ساخته شود و درصورتی که برای ساخت هر واحد مسکونی 700هزار تومان در نظرگرفته شود، بودجهیی در حدود 300هزار میلیارد تومان باید هزینه شود.
درسهای زلزله کرمانشاه
مدیر گروه زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به درسهای زلزله کرمانشاه اشاره میکند و میگوید: درهمان زلزله ساختمانهایی که روی خط گسل قرارداشتند اما مقررات و آییننامهها را رعایت کرده بودند، سالم مانده بودند یعنی در صورتی که مقررات و آییننامهها در تهران و به صورت پیوسته و مستمر رعایت شود، حجم خسارات و تلفات جانی به میزان قابل توجهی کاهش مییابد. بیتاللهی میگوید: انتقال پایتخت هزینه بسیاری را به کشور تحمیل میکند اما افزایش نظارتها بر ساخت وساز بسیار کم هزینهتر و راهکاری اصولیتر است البته مسوولان شهری با همکاری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در راستای کاهش ریسک و خطرات زلزله تهران، ساخت و ساز در حریم گسلها را ممنوع کرده که در صورت اجرای این طرح به صورت مستمر اتفاقات خوبی برای ساخت وسازهای شهر تهران رخ میدهد.
او اظهار میکند: نکته دیگری که میتواند در این زمینه راهگشا باشد، نوسازی بافت فرسوده شهر تهران است که نیاز به تلاش مضاعف از سوی دولتمردان و مسوولان شهری دارد هماکنون از حدود یکمیلیون و 100هزار پلاک موجود در تهران، 200هزار پلاک در بافت فرسوده قرار دارد و با وجود آنکه بافت فرسوده تنها حدود 5 تا 6درصد مساحت تهران را تشکیل میدهند اما نزدیک به یک میلیون و 600 هزار نفر از مردم پایتخت در این منطقه زندگی میکنند بر همین اساس باید نوسازی بافت فرسوده با روشهای مختلف که مناسب با شرایط هر محله است در دستور کار قرار گیرد. او بیان میکند: بخش بزرگی از بافت فرسوده تهران مربوط به زونهای تجاری است که علاوه بر یک میلیون و 600هزار نفری که در آن زندگی میکنند حدود 2 تا 3 میلیون نفر هم روزانه در این بافت رفت و آمد میکنند و در زمره جمعیت شناور قرار میگیرند که در صورت وقوع زلزله در روز شاهد اتفاق ناگواری دراین مناطق خواهیم بود.
کنترل کیفیت مصالح ساختمانی
راهکار بعدی که مطرح میشود، اعمال راهکارهای بلندمدت برای کاهش آسیبها و خسارات وارده به تهران است که آن هم افزایش نظارت بر ساخت و ساز ساختمانها و اجرای دقیقتر آییننامههای ساختمانی است، موضوعی که به گفته بیتاللهی چندان در پایتخت و کلانشهرهای دیگر رعایت نمیشود. او ادامه میدهد: هماکنون بالای 50درصد از ساختمانهای درحال ساخت و نوساز قوانین و مقررات مربوطه را رعایت نمیکنند که دلیل آن هم نبود نظارت کافی در زمان ساخت است.
او ادامه میدهد: در حادثه سرپل ذهاب، مصالح برخی ساختمانها که از سوی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی مورد بررسی قرارگرفت، مشخص شد که مقاومت سیمان و بتون برخی از آنها کمتر از 10مگاپاسکال بود در حالی که مقاومت بتوان باید حدود 30مگاپاسکال باشد. بیتاللهی میگوید: نظارت بر کیفیت مصالح ساختمانی هم باید در دستورکار قرار بگیرد چون علاوه بر اسکلت و سازه ساختمانی نوع مصالح به کار رفته هم میتواند در میزان خرابی و خسارتها تاثیرگذار باشد. او معتقد است: نکته دیگری که باید در بحث ساخت وسازها جدی گرفته شود به کارگیری افراد متخصص است و در واقع مجری ساختمانها باید افراد متخصص باشند. این درحالی است که هماکنون بسیاری از ساخت و سازها توسط افرادی انجام میشود که آشنایی لازم با قوانین و مقررات را ندارند و همین موضوع در ایمنی ساخت وساز و سازه بسیار موثر است و امنیت ساختمانها را بسیار کاهش میدهد.
مردم در روزهای آتی هوشیار باشند
درحالی که سه روز از وقوع زلزله 5.2 ریشتری تهران گذشته است اما نگرانیها همچنان ادامه دارد. در این میان بازار شایعات و اظهارنظرهای غیرتخصصی هم داغ است و در فضای مجازی و کانالهای تلگرامی شایعاتی درباره زمان و محل دقیق زلزله بعدی پایتخت دست به دست میشود و در این میان شایعه وقوع زلزلهیی با شدت بالای 7 ریشتر در روزهای آتی پایتختنشینان را بسیار نگران کرده است. بیتاللهی در این باره میگوید: تعیین زمان دقیق زلزله امکانپذیر نیست و درباره زلزله روز چهارشنبه تهران هم نمیتوان به خوبی مشخص کرد که این زلزله پیشلرزه بوده است یا پسلرزه. او ادامه میدهد: گذشت زمان و ایجاد سکونهای لرزهشناسی در گسل میتواند این موضوع را مشخص کند اما از مردم خواسته میشود که طی روزهای آتی هوشیار باشند.