تاثیر تورم ازکالاهای تقلبی
گروه اقتصاد کلان| هادی سلگی|
برخلاف عقاید مرسومی که میگوید، تغییر سال پایه نرخ تورم را واقعی میکند به تازگی تحلیلی در این زمینه ارائه شده که نشان میدهد این تغییر به دلیل مصرف کالاهای ارزان و بیکیفیت مشابه اصل که در اثر فقیر شدن عموم مردم رخ میدهد، موجب غیرواقعیتر شدن و انحراف این شاخص شده است. با این اوصاف به نظر میرسد که شاخص به مرور زمان و به تبع تغییر الگوی اجباری مصرف جامعه فقیر شده، بسیاری از اقلام ضروری همچون پروتیینی و کلسیمی را در زمره کالاهای لوکس از سبد حذف میکند.
به گزارش«تعادل» شاخص قیمت مصرفکننده به عنوان یکی از اصلیترین ابزارهای رصد تغییرات قدرت خرید خانوارها و هر ساله برای تعیین حداقل دستمزد کارگران معیاری غیرقابل شبهه و انکار در نظر گرفته میشود. این شاخص تغییرات قیمتی سبدی نمونهیی است که قرار است معرفی از کل مصارف خانوارهای ایرانی باشد. این سبد شامل اقلامی و ضرایب اهمیتی است که در سال پایه تعیین شده است. سبد نمونه 12 گروه است که هر کدام شامل تعدادی اقلام مصرفی میشوند. این کالاها در زمان و مکانهای مختلف و براساس الگوی مصرفی خانوارها تعیین میشود. ضرایب اهمیت نیز که در محاسبه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی مورد استفاده قرار میگیرد، منعکسکننده متوسط هزینه هر قلم کالا یا خدمت در خانوارهای شهری نسبت به متوسط کل هزینههای خانوار شهری است.
به همین منظور گفته میشود بهروز کردن سالهای پایه از آنجا که تغییرات رفتاری مصرفکنندهها در طول زمان را دربرمیگیرد، موجب واقعیتر شدن این شاخص میشود.
با این حال این سوال مطرح میشود که شاخص قیمت مصرفکننده تا کجا میتواند با این تغییرات الگویی همراه شود؟ اگر یک جامعه به فقر گسترده و مزمن دچار شود و الگو به سمت مصرف کالاهای تقلبی حرکت کند، این شاخص چه چیزی را نشان میدهد؟ آیا در این مواقع نیاز به یک سبد الگو نداریم که شاخصهای سلامت جسمی و روحی در آنها در اولویت قرار گرفته باشد؟
فرامرز توفیقی، فعال کارگری در این زمینه تحلیل جالبی ارائه کرده است. وی معتقد است که در سالهای گذشته یک چرخش مصرفی به سوی کالاهای ارزان قیمت صورت گرفته است که این موضوع همیشه خود را در تغییر سالهای پایه با کاهش 2تا 3درصدی شاخص تورم نشان میدهد. به عبارتی جهت تعادل بین هزینهکرد و سبد مصرفی قشر حقوقبگیر به ناچار و از سر اینکه سفرهاش بیش از این تاب کوچک شدن را ندارد، مجبور به استفاده از کالاهای ارزانتر مشابهی است که میتواند تبعات ناگواری برایش به ارمغان بیاورد.
وی در این خصوص یک مثال عینی میزند:«در طول سالهای ۱۳۹۰تا ۱۳۹۵ تغییر سلیقه خانوارها به سمت جایگزین کردن اقلام ارزان به جای اقلام گران بوده است. به عنوان مثال در این صورت تغییر سبد مصرفی سال ۱۳۹۵ نسبت به سبد مصرفی سال ۱۳۹۰ به این شکل است که ۱۰قلم جدید به آن اضافه شده و قلمهای متعدد دیگری هم با نمونه مشابه ولی ارزانتر جانشین شدهاند که این اتفاق جایگزین کردن اقلام با قیمت نسبتا ثابت و استفاده از اقلام ارزانتر باعث کاهش در نرخ تورم سال ۱۳۹۶ شده است.»
بنا به نظر رییس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار در سالهای گذشته هزینههای مصرفی حقیقی خانوارهای شهری نسبت به قیمتها کاهنده بوده است بدین معنی که سبد و سفره خانوارها کوچکتر شده اما هزینهها بالا بوده است.
به گفته این کارشناس اقتصادی در این مواقع رفتار خانوارها برای جلوگیری از کوچکتر شدن بیشتر سفره به سمت مصرف و جایگزین کردن کالاهای مشابه ارزانتر حرکت میکند. در واقع خانوارهای شهری در طول زمان ناچار شدهاند، مصرف خود را کاهش دهند و هزینه بیشتری نیز با وجود کاهش متقبل شوند بدون اینکه منبع مالی مناسبی برای دریافت تسهیلات جهت جبران مصرف خود در اختیار داشته باشند تا بتوانند سبد حداقلی خود را کوچکتر نکنند چراکه عدم اجرای صحیح ماده 41 قانون کار و مصوبات دستمزدی فاصله سبد معیشت با درآمد اقشار حقوقبگیر را زیاد کرده است.
براساس دیدگاه توفیقی جایگزین کردن کالاهای ارزانی که شرایط برابری از نظر مصرف با کالاهای دیگر دارند تنها برای زنده ماندن صورت میگیرد و این کالاها از نظر کیفی بسیار قابل بحث هستند.
در رویکرد بازار آزاد عرضه و تقاضایی، میل به مصرف یک کالای خاص براساس یک عقلانیت فردی مبتنی بر قیمت و رضایت رخ میدهد و به همین دلیل رویآوری به کالاهای مشابه ارزان قیمت یک قاعده محسوب میشود و عدم واکنش سریع شاخص مصرفکننده به این تغییرات مصرفی را از نقاط ضعف این فرمول عنوان میکنند. به طور مثال در کتابهای اقتصاد کلان گفته شده در زمانهایی که به دلیل نوسانهای بازار قیمت کالایی مانند پرتقال افزایش یابد، خانوارها سریعا یک کالای مشابه مانند نارنگی را جایگزین میکنند. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که این کالاهای جایگزین اگر گستره آن حاد شود مثلا از گوشت به سویا و نان مرغوب به نان زاجی حرکت کند آیا شاخص باید در همین راستا حرکت کند و به طور کل گوشت به عنوان اصلیترین منبع پروتیین را از سبد خارج کند؟ به بیان دیگر روند افزایش قیمت کالاها موجب کاهش قدرت خرید و به بالطبع جایگزین شدن کالاهای ارزان میشود سپس شاخص تورم با بهروز کردن سبد، کالاهای ارزان قیمت و تقلبی را معیار سنجش و کاهش تورم قلمداد میکند.
آثار مصرف کالاهای ارزان قیمت
استفاده از کالاهای بیکیفیت و ارزان در سالهای اخیر سوژه بسیاری از رسانهها بوده است. دیده میشود در برخی از رستورانها یک پرس غذایی که در کمترین حالت 20هزار تومان هزینه میبرد به قیمت 5 هزار تومان به فروش میرسد. کالاهای تقلبی هم که درحال تصاحب بخش بزرگی از بازارهاست. مثال جالب در این زمینه انگلیس سده 1840 است که فهرستهای بلند بالایی از اقلام تقلبی در بازار که تقاضاکنندههای اصلی آنها طبقه کارگر بودند، منتشر میشد. یکی از این اقلام نانی بود که از مخلوط آرد و زاج درست میشد. گفته میشود که بیش از دوسوم نانواییهای انگلیس در این سده از این نوع نان عرضه میکردند که قیمت آنها یکسوم نانهای سالم بوده است.
به گفته توفیقی استفاده از اقلام ارزانتر از آنجا که هیچ نظارتی بر نحوه تهیه، تولید، توزیع، استاندارد کیفیت و... وجود ندارد، باعث ایجاد بیماریهای ناشی از سوءتغذیه و استفاده از مواد نامناسب کرده است به طوری که شیب منحنی بیماریهای دستگاه گوارش، کبد، کلیه، هورمونی، مشکل در فرزندآوری، چاقی، پوکی استخوان، اعصاب و روان، بیماریهای قلبی و عروقی و... در این سالها نگرانکننده شده است و در کنار بالا رفتن میانگین سنی جامعه زنگ هشدار را برای سلامت جامعه به صدا درآورده است.
شفافسازی سبد و وزنها
تاکنون بسیاری از کارشناسان نسبت به عدم شفافسازی در زمینه تغییرات سبد معترض هستند. فرامرز توفیقی میگوید: از آنجا که یک تغییر سال پایه اثرات مهمی میتواند بر متغیرهای اقتصاد کلان به ویژه نرخ تورم داشته باشد لذا اینکه چه اقلامی از سبد مصرفکننده حذف و چه اقلامی جایگزین آنها و چه اقلامی به سبد مصرفکننده اضافه شده و اینکه وزن اقلام در سبد مصرفکننده چه تحولاتی داشته است، اهمیت زیادی پیدا میکند.
با این حال وی با بیان اینکه با وجود تلاشهای زیاد میسر نشد به لیست اقلام سبد مصرفکننده در سال پایه ۱۳۹۵و شاخص قیمت این اقلام دست یابیم، گفت: ما بارها درخواست کردهایم که گروههای کالایی و اقلامی را به صورت ریز اعلام کنند که بتوانیم روی یک میز تاثیر آنها بر سبد خانوار ایرانی چگونه و به چه میزانی است را ایرانیزه کرده و بتوانیم سبدی کاملا ایرانی داشته باشیم. در کشورهای اروپایی تاثیر مواد پروتیینی از غلات، برنج بسیار بیشتر از ایران است به بیان دیگر شاخص بهای مصرفکننده متاثر از سبد و گروههای کالایی و درصد تاثیر انتخابی آنهاست.
توفیقی معتقد است که باید این اقلام و وزنها شفافسازی شود تا بتوان شاخص قیمت مصرفکننده را معتبر و قابل اتکا دانست.
به گفته این فعال کارگری گروههای کالایی و اقلام مصرفی خانوارها نباید «وحی منزل» و کاملا منطبق با استانداردهای بینالمللی در نظر گرفته شود. «استانداردهای بینالمللی فرمولی درست است اما درصد تاثیر اقلام کالایی بر سبد معیشتی خانوارها در همه مناطق دنیا رامشابه نمیداند. بنابراین در اعلام این شاخص باید گفته شود در مناطق مختلف ایران سهم هر کدام از اقلام چگونه است اینکه صرفا کلی گویی شود باعث کاهش اعتبار ارقام تورم میشود.»
وی خطاب به کسانی که تغییرات ایجاد شده در شاخص تورم مرکز آمار را یک دستاورد مهم اعلام میکنند، گفت: تغییر سال پایه و تورم ملی و امثالهم تنها یک سری آیتم جدید هستند. تغییر سال پایه باید براساس منطق و اهدافی علمی صورت گیرد نه فقط برای عددسازی. مثلا چرا تحلیلی از کاهش سهم خوراکیها ارائه نمیکنند. باید تحلیل شود که معنای کاهش مصرف لبنیات، غلات و مواد پروتیینی چه پیغامی با خود دارد. واضح است که اینها سیگنال بروز سوءتغذیه و بحرانهای جسمی و روانی در جامعه است درحالی که همزمان میانگین سنی درحال افزایش و نرخ باروری کاهش مییابد. لذا باید به فکر باشیم تا بیش از این طبقه دستمزدبگیر دچار مشکل نباشند زیرا چرخ صنعت به دست همین قشر باید به گردش دربیاید.