موعد تنبیه مقصر
زنگنه: صداوسیما میگوید دولت توانایی کار ندارد و پهلوانپنبهها را قهرمان معرفی میکند
گروه انرژی|حمید مظفر|
8 آبان 1396 روز تلخی برای صنعت نفت ایران بود. چاه شماره 147میدان نفتی رگسفید در برابر فشار ناشی از فوران نفت تاب نیاورد، انفجاری عظیم روی داد و دو نفر جان خود را از دست دادند. امروز که این گزارش را میخوانید، آتش سرکش رگسفید پس از 10بار مورد حمله قرار گرفتن از سوی مهندسانی که کمتر کسی از نام آنها و مشقتشان خبر دارد، خاموش شده است.
رگسفید 58روز در آتش میسوخت. در این مدت بارها خبر شکست عملیات مهار آتش به گوش رسید و بارها امیدها برای پایان این فاجعه کمرنگ شد. چنان شرایطی سبب شد که عدهیی فرصت را غنیمت شمرده و بگویند ما میدانیم چگونه باید این آتش را مهار کرد و آنهایی که در محل حادثهاند، نمیدانند و اینگونه نمک بر زخم کسانی بریزند که میان توفان آب و دود زندگی خود را وقف شکستن کمر آتش کرده بودند.
عدهیی نیز تقویم در دست هر روز میشمردند که آیا تاریخ موعود وزیر نفت حسن روحانی برای مهار آتش فرا رسیده است یا خیر تا تیترهای مملو از عتاب و سرزنش خود را روانه او کنند و البته که صداوسیما طلایهدار این ماجرا بود. روز گذشته وقتی زنگنه از جلسه هیات دولت خارج شد، پرسش خبرنگار رسانه ملی از اینکه چرا مهار آتش رگسفید بیشتر از زمان اعلام شده طول کشید، کام او را تلخ کرد و اینگونه پاسخ داد: «زمان مهار چاه بیشتر از زمان مطرح شده نبود، رگسفید در همان 60 روزی که اعلام کردیم، خاموش شد. شما برای خود زمانی خاص اعلام میکنید تا بعد بگویید دولت توانایی کار ندارد و یکسری پهلوانپنبه را به عنوان قهرمان معرفی میکنید.»
اما واقعیت این است که زنگنه 4روز پس از حادثه و در جریان بازدید از موقعیت میدان رگسفید در تاریخ 12 آبان 1396 اعلام کرد که برای مهار این آتش به حفر دو حلقه چاه کمکی نیاز است که تنها حفاری این دو حلقه چاه 45روز زمان خواهد برد. پس از آن محسن دلاویز نماینده ویژه او در تاریخ 20آبان اعلام کرد که با توجه به کوهستانی بودن منطقه و نبود جادههای مناسب پیشبینی میشود مهار کامل حادثه به 50 تا 60 روز زمان نیاز داشته باشد. بنابراین ادعای عدم مهار آتش در موعد مقرر ادعایی صحیح و منفصانه نیست.
وزیر نفت دیروز از آزارهای این دو ماه گلایه کرد و گفت: «با وجود همه فشارها و آزارهایی که به همکارانمان رساندند با تلاش همکاران ما در شرکت ملی حفاری، خاموش کردن چاه را از دو مسیر هوایی و زمینی برنامهریزی کردیم و چاه خاموش شد.» توضیحات زنگنه نشان میدهد که همزمان با حفر چاههای مذکور که راهحل اصلی مهار آتش اعلام شده بود، بارها از بالا به چاه حمله شده بود تا آتش به کنترل در بیاید که نتیجهیی جز شکست نداشته است. او در این باره گفت: «بیش از 10بار از بالا به چاه حمله شد اما موفقیتی به دست نیامد ولی همزمان برای رسیدن به محل تغذیه چاه فوران کرده، چاه دیگری حفر شد و از روز سهشنبه به محل تغذیه رسیدیم و بالاخره چاه مهار شد.»
زنگنه همچنین از محمد سلیمی و فرزاد ارزانی دو نفر از کارکنان شرکت ملی حفاری که بر اثر این حادثه جان خود را از دست دادند یاد کرد و به خانواده آنها تسلیت گفت.
مقصر حادثه کیست؟
علت فوران آتش رگسفید را همه میدانند. شکستن شیر فشارشکن (BOP) . دکلی که در این میدان استفاده شده بود و «فتح 95» نام داشت، طبق ادعای مدیران شرکت ملی حفاری از مدرنترین انواع خود در جهان است. در اردیبهشت ماه سال 1395، سعید اکبری مدیر عملیات حفاری خشکی شرکت ملی حفاری در گفتوگو با ایسنا گفت: «این دکل در ردیف پیشرفتهترین دستگاههای حفاری شرکت قرار دارد و با قدرت 2هزار اسب بخار، توان حفاری چاههای اکتشافی، توصیفی و توسعهیی را تا عمق بالای 6کیلومتر دارد. این دکل تمام برقی و دارای پنج ژنراتور، سه پمپ سیال، گرداننده فوقانی و مجهز به سامانههای تصفیه سیالات حفاری، الکترونیکی، هیدرولیکی و مکانیکی پیشرفته است.» اما این دکل به اصطلاح پیشرفته تنها یک سال و نیم دوام آورد و در آبان 96 یکی از بزرگترین حوادث تاریخ صنعت نفت ایران را رقم زد. یکی از متخصصان حوزه نفت در گفتوگو با روزنامه شرق در تاریخ 13آبان سال جاری، علت حادثه را عمل نکردن شیر فشارشکن دکل 95 عنوان کرد. وی در این باره گفت: «گره کار آنجاست که شرکت پودانگ چین که این قطعه را به شرکت ملی حفاری فروخته، مدعی شده که این تجهیزات برای شرکت اصلی امریکایی (کمرون) است، اما در عمل چنین نبود.» او خطاب به مسوولان مربوطه گفت: «اگر کارفرما تاییدیه فنی میکند و متوجه نشود که جنس قلابی میخرد، ایراد دارد و اگر فهمیدهاند و وانمود کردند که نمیدانند که بسیار بدتر.»
این منبع آگاه، شرکت ملی حفاری را دعوت کرد که مستندات خرید این شیر فورانگیر (BOP) را ارائه دهد تا مشخص شود این قطعه متعلق به کدام شرکت است. به گفته او، مسوولان حفاری میدانند که اگر این قطعه امریکایی بوده، میتوانند از این شرکت شکایت کنند و خسارت بگیرند، اما به نظر میرسد قصد اعلام ندارند و سعی خواهند کرد ایراد را کمتر به این موضوع ربط و علت حادثه را به حوادث درونچاهی نسبت دهند، اما اگر هم چنین فرضی باشد، باید شیر فشارشکن، جلو آن را بگیرد. این شیر، راه را میبندد تا فوران رخ ندهد.»
این نخستینباری نیست که میدان رگسفید از ناحیه شیرهای فورانگیر یا Blowout Prevnter ضربه میخورد. در شامگاه 25 فروردینماه سال 1392 نیز چاه شماره 120 میدان رگسفید به حادثهیی مشابه دچار شد. در آن زمان دستگاه حفاری فتح 51 شرکت ملی حفاری ایران در عمق 2هزار و 403متری در سازند آسماری مشغول کار بود که دچار هرزروی کامل سیال حفاری و فوران گاز شد. البته حادثه سال 1392 به فاصله یک روز مهار شد. تشابه حادثه امسال و حادثه سال 92 نشان میدهد که شرکت ملی حفاری از یک سوراخ دوبار گزیده شده است.
تاخیر یکماه شرکت ملی نفت در اعلام جزئیات حادثه
22آبان سال جاری بود که علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت به کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی رفت تا ابعاد حادثه رگسفید را برای نمایندگان مردم توضیح دهد. پس از برگزاری آن جلسه، حسین امیریخامکانی عضو کمیسیون انرژی مجلس اعلام کرد که یکی از مهمترین پرسشهای نمایندگان، دلایل فنی و مدیریتی در وقوع این حادثه بود و مسوولان شرکت ملی نفت وعده دادند که تا 10 روز آینده (2آذر) برخی عوامل و دلایل بروز حادثه در چاه شماره 147میدان نفتی رگ سفید را اعلام خواهند کرد.
اما تا به امروز گزارشی در این زمینه از سوی شرکت ملی نفت ارائه نشده است. این موضوع را هدایتالله خادمی عضو فعلی کمیسیون انرژی نیز در گفتوگو با «تعادل» تایید کرد. البته خادمی اعلام کرد که کمیسیون انرژی این اجازه را به شرکت ملی نفت داد تا با آرامش چاه را خاموش کنند و پس از آن به ابعاد فنی حادثه پرداخته شود.
خادمی که خود در فاصله سالهای 87 تا 94 مدیرعامل شرکت ملی حفاری شمال بود، پیشبینی خود از علت حادثه را در خطای انسانی میداند و معتقد است، اشکال در بخش شیر فورانگیر علت ثانویه بوده است. او در این باره به «تعادل» توضیح داد: «باید به این نکته توجه داشت که قبل از اینکه به این موضوع برسیم که شیر فورانگیر خراب بوده یا عمل نکرده، فورانی از درون چاه وجود داشته که علت اصلی حادثه است. پیشبینی من این است که در مقطعی از عملیات حفاری کارکنان به عمقی از چاه رسیدهاند که باید در همانجا عملیات متوقف میشد تا لولهها و متهها تعویض میشدند، لوله جداری کار گذاشته میشد، پشت آن سیمان تزریق میشد. سپس باید با مته حفاری کوچکتری، لولهها را برمیداشتند و به عمق فعلی (که آتش گرفت) میرسیدند و پس از آن عملیات حفاری را با قطر کوچکتر ادامه میدادند.» خادمی معتقد است به احتمال 99درصد علت حادثه همین پیشبینیای است که او اظهار میکند. وی در تشریح بیشتر تئوری خود افزود: «هنگامی که کارکنان بالا آمدند باید ستونی از گل و سیال حفاری را در چاه میگذاشتند تا فشاری را ایجاد کند که بیشتر از فشار سمت پایین و مخزن باشد تا فوران صورت نگیرد. پیشبینی من این است که چاه را به درستی پر نکردند و ستون مناسب گل را نگذاشتند و فشار بالا کمتر از فشار مخزن شد و گاز بالا آمد.» خادمی در رابطه با اشکال در شیر فورانگیر نیز گفت: «پس از اینکه گاز بالا آمد آن موقع باید ببینیم که شیر فورانگیر به موقع عمل کرده است یا خیر. در چنین شرایطی شاید نیروی انسانی بتواند با عملکرد بهموقع با بستن شیر از فوران جلوگیری کند ولی فرصت بسیار کمی برای این کار دارد. بستن شیر فورانگیر مرحله آخر است و پیش از آن نباید اجازه داده میشد که به این مرحله برسد. البته اگر شیر فورانگیر نیز عمل نکرده باشد خود مشکل دیگری است.»