راهکارهای توانمندسازی زنان در کلانشهرها
بهاره فلاحی دکترای سیاستگذاری مسکن
مقدمه
یکی از مهمترین چالشهای زندگی زنان سرپرست خانوار همواره بحث مسکن و سرپناه خصوصا در کلانشهرهایی همچون تهران است. زنان سرپرست خانوار در شهرها با مشکل نبود مسکن مناسب مواجه هستند و بیشتر آنان در منازل استیجاری یا در نواحی حاشیه کلانشهرها به سر میبرند که باید حداقل 70 درصد از درآمد خود را به پرداخت اجارهبهای مسکن خود اختصاص دهند.
هماکنون نداشتن مسکن یا مسکنی که کیفیت مناسب را ندارد، یکی از مسائلی است که اغلب زنان سرپرست خانوار را با چالشهای متعددی روبهرو کرده است. زﻧﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار را میتوان آسیبپذیرترین ﺑﺨﺶ کمدرآمدهای ﺷﻬﺮی داﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺠﺒﻮرﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﻛﺎرﮔﺮی ﺳﺎده و ﺑﺎ ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ دﺳﺘﻤﺰد ﺑﭙﺮدازد. از سوی دیگر بیش از ۵۰ درصد خانوارهای زن سرپرست در دو دهک اول و دوم پایین درآمدی قرار میگیرند و در مجموعه فقیرترین افراد کشور به حساب میآیند. پایین بودن هزینه زندگی سبب شده است جمعیت زیادی از زنان سرپرست خانوار جذب حاشیههای شهر شوند. این امر به رشد حاشیهنشینی و بروز مشکلات عدیدهیی چون تامین لزوم مسکن مناسب برای حاشیهنشینها بهویژه زنان سرپرست خانوار منجر شده است.
سیاستگذاریهای دولت در حوزه
زنان سرپرست خانوار
برنامه چهارم توسعه
در قانون برنامه چهارم توسعه چندین ماده به مسائل زنان پرداخته است از جمله:
بر اساس ماده 30، دولت موظف است بهمنظور اجرای اصل 31 قانون اساسی، به سازندگان مسکن که برای بیسرپرستان خانه میسازند، یارانه کارمزد تسهیلات مسکن پرداخت کند. در ماده 45 دستگاه اجرایی موظف شدند درصدی از اعتبارات هزینهیی خود را برای طراحی و اجرای دورههای آموزشی ضمن خدمت کارکنان به خصوص زنان صرف کند. در ماده 69 تامین بیمه خاص حمایتی برای حمایت از زنان سرپرست خانوار پیشبینیشده است. در ماده 79 تهیه و تدوین طرح جامع توانمندسازی زنان خودسرپرست و زنان سرپرست خانوار با همکاری سازمانها و نهادهای ذیربط و تشکلهای غیردولتی در نظر گرفته شده است. در این ماده همچنین افزایش مستمری زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دستگاههای حمایتی گنجانده شده است.
برنامه پنجم توسعه
در برنامه پنجم توسعه اشاره شده است، دولت با همکاری سازمانها و دستگاههای ذیربط از جمله مرکز امور زنان و خانواده با هدف تقویت نهاد خانواده و جایگاه زنان در عرصههای اجتماعی و استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه زمینهها تدوین و تصویب «برنامه جامع توسعه امور زنان» خانواده مشتمل بر محورهای تحکیم بنیان خانواده، بازنگری قوانین مقررات مربوطه، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، توسعه و ساماندهی امور اقتصادی - معیشتی با اولویت ساماندهی مشاغل خانگی برای زنان سرپرست خانوار و زنان بدسرپرست، تامین اجتماعی، ارتقای سلامت، توسعه تواناییهای سازمانهای مردمنهاد، اقدام قانونی کند. همچنین بهمنظور توانمندسازی افراد و گروههای نیازمند بهویژه زنان سرپرست خانوار و معلولان نیازمند با تاکید بر برنامههای اجتماعمحور و خانوادهمحور، با استفاده از منابع بودجه عمومی دولت و کمکهای مردمی اقدام زیر توسط دولت انجام میشود:
تامین حق سرانه بیمه اجتماعی زنان سرپرست خانوار نیازمند، افراد بیسرپرست و معلولین نیازمند در طول سالهای اجرای برنامه.
برنامه ششم توسعه
در بخشی از ماده ۹۵ قانون برنامه ششم توسعه آمده است: «دولت مکلف است بهمنظور پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی، نسبت به تهیه طرح جامع کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی با اولویت اعتیاد، طلاق، حاشیهنشینی، کودکان کار و مفاسد اخلاقی مشتمل بر محورهای ذیل اقدام کند بهگونهیی که آسیبهای اجتماعی در انتهای برنامه به 25 درصد میزان کنونی کاهش یابد.»
در بخش چهارم این اقدامات، ذیل عنوان «حمایت از زنان سرپرست خانوار» آمده است:
«تهیه و اجرای کامل طرح جامع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار توسط دولت تا پایان برنامه. معاونت امور زنان ریاستجمهوری با همکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سایر نهادهای ذیربط تهیه و تصویب برنامه مذکور در هیات وزیران و نظارت بر اجرایی شدن آن را برعهده دارد». برنامه ششم توسعه نسبت به پنج برنامه پنجساله گذشته، روی خوشی به زنان و خانواده نشان داده است؛ به خصوص زنان سرپرست خانوار که آسیبپذیرتر از گروههای دیگر هستند و باید در مرکز توجه قوانین حمایتی از زنان جای بگیرند. در لابهلای این لایحه بارها و بارها به دو واژه زن و خانواده اشاره شده و از رویکردهای توانبخشی، مهارت افزایی، توانمندسازی، کارگستری و مساعدتهای اجتماعمحور سخن به میان آمده است.
اقدامات و طرحها برای تهیه مسکن
زنان سرپرست خانوار
1 - طرح مسکن اجتماعی
داشتن سرپناه و مسکن برای زنان سرپرست خانوار، حداقل چیزی است که آنان را در معرض آسیبهای اجتماعی قرار گرفتن مصون نگه میدارد. یکی از مهمترین طرحهای پیشنهادی مسکن دولت یازدهم، طرح تامین مسکن اجتماعی برای اقشار کمدرآمد بود که به نظر میرسد این طرح یکی از اصلیترین طرحهای دولتی برای تامین سرپناه مناسب برای خانوارها و اقشار آسیبپذیر است. مسکن اجتماعی، به مسکنی گفته میشود که در آن هدف خدمترسانی اجتماعی است. البته از برنامه دوم توسعه مسکن اجتماعی وارد سیاستگذاری ایران شد. براساس مطالعهیی که آن زمان صورت گرفت، مسکن اجتماعی در پاسخ به تقاضای قشری از جامعه بود که از جهت درآمدی در دهکهای پایین جای داشتند و باید مورد حمایت بیشتری قرار میگرفتند. در این گروه، دولت در بخش مسکن بدون هدف اقتصادی و صرفاً با هدف بازتوزیع ثروت و امنیت اجتماعی و با این تفکر که این گروه امکان پرداخت هزینه تامین مسکن را ندارند، مداخله کرده و از این طریق دولت به توسعه عدالت اجتماعی ورود پیدا میکند. متراژ واحد مسکونی در طرح مسکن اجتماعی 50 متر و برای خانوارهایی که فرزند دارند، حدود 70 متر در نظر گرفته شده است. در مسکن اجتماعی واحدها بر اساس درآمد خانوار قیمتگذاری شده و حداکثر با 40 درصد از سهم درآمد، امکان سکونت برای این افراد فراهم خواهد شد. مخاطبان مسکن اجتماعی، گروههای کمدرآمد جامعه هستند و واحدها به صورت اجاره در اختیار متقاضیان قرار خواهد گرفت. در خانوارهای زنسرپرست و کمدرآمد با توجه به اینکه درآمد زنان به سختی میتواند نیازهای اولیه خانواده را تامین کند، مشکل مسکن به مسالهیی حاد تبدیل میشود. از اینرو با توجه به ابعاد مطرحنشده طرح مسکن اجتماعی و عدم شفافیت در مورد انتخاب گروههای مخاطب این مسکن، نمیتوان جایگاه زنان سرپرست خانوار را در این طرح مورد بررسی قرار داد، اما باید توجه داشت که با افزایش زنان سرپرست خانوار در جامعه مواجه هستیم، در نتیجه ضروری است در طرح مساله مسکن اجتماعی، تسهیلات ویژهیی برای زنان سرپرست خانوار کمدرآمد در نظر گرفته شود. البته این طرح هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. اما آنچه در این میان همچنان در ابهام است، سهم زنان سرپرست خانوار در رابطه با خانهدار شدن و حمایتهای دولتی نسبت به آنان است. وضعیتی که همچنان آنان را به سوی فقر و زنانهشدن فقر پیش میبرد.
2- اقدامات کمیته امداد
کمیته امداد بعد از انقلاب درصدد حمایت و تحت پوش قرار دادن افراد بیبضاعت بوده است.، یکی از این اقدامات تهیه مسکن مددجویی است. مسکن مددجویی به مسکنی اطلاق میشود که مالکیت یا حق بهرهبرداری آن به یک خانوار مددجو تعلق داشته باشد. در سال 1395 مبلغ 4هزار میلیارد ریال اعتبار برای ساخت مسکن مددجویان کمیته امداد در کشور اختصاص یافته است و 16هزار واحد روستایی و شهری به آنان واگذار شد؛ تامین مسکن علاوه بر توانمندسازی اقتصادی مددجو باعث توانمندی فرهنگی و اجتماعی وی نیز خواهد شد. زنان سرپرست خانوار در اولویت دریافت مسکن مددجویی هستند، همچنین کمیته امداد درصدد است در قالب برنامه پنجساله 150هزار خانوار فاقد مسکن تحت حمایت را خانهدار کند.
3- اقدامات بهزیستی
تهیه مسکن و خانهدار شدن زنان سرپرست خانوار یکی از اولویتهای این سازمان است. از سال 1389 در سازمان بهزیستی کشور طرحی تحت عنوان «نهضت مسکن معلولین و زنان سرپرست خانوار» مطرح شد تا بر مبنای آن افرادی که فاقد منزل بودند خانهدار شوند. این واحدها از سه طریق تفاهمنامه سهجانبه، خودمالکی و در قالب تعاونیها در اختیار افراد تحت پوشش بهزیستی قرار گرفتهاند. در طرح «نهضت مسکن معلولین و زنان سرپرست خانوار» طرحی با نام خودمالکی نیز وجود دارد که طی آن از افرادی که دارای زمین برای ساختوساز هستند اما توان مالی ندارند از طرف سازمان بهزیستی حمایت مالی میشود.
نواقص سیاستهای حمایتی
از زنان سرپرست خانوار
1- حمایتهایی که از طریق سازمانهای عمومی به زنان سرپرست خانوار ارائه میشود، گرچه بسیار ارزشمند بوده و مانع از نابودی اعضای این قبیل خانوادهها در اثر گرسنگی و بیسرپناهی میشود، اما به نظر میرسد این حمایتها برای رفع مسائل و مشکلات این قشر آسیبپذیر کفایت نمیکند.
2- فقدان یک سیستم حمایتی گسترده و فراگیر ارائهکننده خدمات رفاهی، بهزیستی و تامین اجتماعی، موجب نوعی ناهماهنگی و تداخل در انجام فعالیتهای حمایتی را شده است؛ لذا حمایت از زنان سرپرست خانوار را متفرق، متعدد، محدود، مقطعی، ناکافی و فاقد خصوصیت کیفیات و فراگیری و کفایت که لازمه هر برنامه جامع رفاهی و بهزیستی است مینماید.
3- ﺯﻧﺎﻥ دﺭ ﻧﻬﺎدﻫﺎﻯ ﺭﺳﻤﻰ ﻭ غیررسمی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻯ ﺣﻀﻮﺭ چشمگیر ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺍﺯ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﻭ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺎﻥ دﺭ ﺷﻮﺭﺍﻫﺎﻱ ﻣﺤﻠﻪ دﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﻭ اولویتبندی ﻭ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺍﺟﺮﺍﻳﻰ دﺭﺧﺼﻮﺹ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺤﻠﻪ ﻭ حلوفصل ﻣﺸﺎﺭﻛﺘﻲ آنها ﺑﺎ تاکید ﺑﺮ ﻃﺮﺡ ﺑﺤﺚ ﺯﻧﺎﻥ حاشیهنشین باید ﻣﻮﺭد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮد.
4- با توجه به اینکه زنان در مناطق حاشیهنشین شهرها و روستاها و شهرهای کمتر توسعهیافته دارای نیازهای ویژهیی هستند توجه ویژه دولت و اختصاص منابعی از درآمد جهت اجرای برنامههای اجتماعمحور بهمنظور پیشگیری از بروز آسیبهای اجتماعی و افزایش آگاهی عموم مردم به عنوان یک خلأ در سیاستگذاریها دیده میشود. چنین اقدامی باعث کاهش مهاجرت به کلانشهرها و در نتیجه کاهش آسیبهای اجتماعی در مناطق حومه خواهد شد.
5- ضعف حمایتهای بیمهیی از زنان سرپرست خانوار و کمک دولت جهت مساعدت در طرح مسکن و تسهیل در طرحهای مسکنسازی
6- فقدان رویکرد توانمندسازی زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار. برای بازتوانی، افزایش و بهبود کیفیت زنان سرپرست خانوار سازمان بهزیستی و مجموعههای که درگیر کار با این گروه هستند باید در کنار رویکرد حمایتی به رویکرد توانمندسازی از طریق آموزش توجه کنند، زمینههای تصمیمگیری و پذیرش مسوولیت را در این گروه به وجود آورند تا بدون وابستگی مالی به سازمانهای حمایتی مسیر زندگی خود را طی کنند. همچنین رویکرد حمایتی بیشتر باید متعلق به زنان سالمند و زنانی باشد که سطح سواد پایینتری دارند و در شرایطی نیستند که بتوانند شاغل شوند یا حرفهیی بیاموزند یا سطح سواد خود را افزایش دهند و نیز زنانی که هیچ نوع درآمدی ندارند و در تامین نیازهای اساسی خود مشکل دارند و مابقی زنان سرپرست خانوار با رویکرد توانمندسازی و توانافزایی جهت تامین آتیه خود و خودکفایی آماده شوند.
7- با وجود تاکید بر تقویت جایگاه زنان سرپرست خانوار در برنامه چهارم و پنجم توسعه اما عملا این اتفاق رخ نداد. میتوان ریشه این مساله را در مشکلاتی نظیر کلی و مبهم بودن مفاد این قانون، صراحت نداشتن برخی شاخصهای قابلاندازهگیری، صراحت نداشتن در قانونگذاری و ارائه نشدن راهکارها، عملیاتی نشدن به دلیل نداشتن پیشبینی اعتبار توسط دستگاهها و نیز نبود محدوده زمانی برای تدوین برنامه دانست.
8- اگرچه در برنامههای چهارم و پنجم توسعه از رسیدگی به وضعیت زنان سرپرست خانوار نام برده شده و مصوب شده تا به این زنان از منابع دولتی حقوق پرداخته شود، اما محدودیت منابع که همواره یکی از مهمترین مشکلات دولت بوده مانع از این شده تا حقوق درخوری به این زنان پرداخته شود.
9- با وجود اینکه بهزیستی و کمیته امداد تعدادی از زنان سرپرست خانوار را تحت پوشش قرار دادهاند اما مبلغ پرداختی به این زنان ناچیز است که هیچ گرهیی از مشکلات آنان باز نمیکند. در این میان مرکز امور زنان شهرداری نیز به کمک زنان سرپرست خانوار آمده تا بتواند باری را از دوش این خانوادهها کم کند. مهمترین اقدام بهزیستی در زمینه حمایت از زنان سرپرست خانوار، مستمریها و کمکهای موردی در زمینه درمان، ازدواج، تحصیل فرزندان، تهیه کالاهای اساسی، و تامین مسکن است که مبالغ آن بسیار ناچیز است
10- متاسفانه قوانینی مربوط به حوزه زنان سرپرست خانوار که بتواند حمایت ویژهیی از این زنان داشته باشد در کشور وجود ندارد و متولی خاصی هم در این زمینه وجود ندارد.
اقدامات پیشنهادی
توانمندسازی زنان و دستیابی آنان به منبع درآمد کافی بر توانایی این قشر آسیبپذیر برای تهیه مسکن مناسب تاثیر مستقیم میگذارد. توانمندسازی عبارت است از افزایش تواناییهای فردی و جمعی زنان، از طریق فراهمکردن ضوابط و امکانات لازم بهمنظور بهبود دسترسی زنان به فرصتهای اقتصادی، اجتماعی، منابع فرهنگی و بازار اشتغال و کاهش هرگونه نابرابری جنسیتی در این زمینهها و قوانین جاری؛ بهنحویکه در برنامههای موضوعه تخصیص اعتبار، طرحها و برنامههای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار بر طرحها و برنامههای کمک مستقیم برای تامین نیاز اولویت پیدا کند.
بهمنظور توانمندسازی زنان راهکارهای ذیل پیشنهاد میشود:
1- اراﺋﻪ راهکارهای ﻣﻨﺎﺳﺐ اقتصادی- ﻣﻌﻴﺸﺘﻲ در زﻣﻴﻨﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻬﻴﻨﻪ از اﻣﻜﺎﻧﺎت ﻣﻮﺟـﻮد ﺟﻬـﺖ خانوادههای زﻧﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار و ﻛﺎرآﻣﺪ ﻛﺮدن آﻧﺎن در زﻣﻴﻨﻪ اﻗﺘﺼﺎدی بطوریکه زﻧـﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار ﻓﻘﻂ مصرفکننده ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ در ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﺎر و تاﻣﻴﻦ اﻗﺘﺼﺎد جامعه ﺷﺮﻳﻚ باشند. ﻛﻪ اﻳﻦ راﻫﻜﺎر میتواند از ﻃﺮﻳﻖ آﻣﻮزش مهارتهای ﻓﻨﻲ و حرفهیی ﺑﻪ زﻧﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار اﻧﺠﺎم ﮔﻴﺮد.
2- گسترش پوشش بیمهیی و اجرای طرح اجتماعی بیمه زنان، تخصیص اعتبارات برای بیمه شدن تمام زنان سرپرست خانوار. ﮔﺴﺘﺮش حمایتهای ﺑﻴﻤـهیی و ﺗﺄﻣﻴﻦ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ میتواند ﺑﺎﻋـﺚ اﻓﺮاﻳﺶ خوداتکایی زﻧﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ شود.
3- آﻣﻮزش ﻣـﺸﺎﻏﻞ خانگی درآﻣـﺪزا ﺑﺮای زﻧﺎن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮار ﺟﻬـﺖ وررود ﺑــﻪ ﺗﺠــﺎرت ﺧــﺎﻧﮕﻲ و خوداشتغالی. مشاغل خانگی بهمنزله راهحلی متناسب با شرایط زندگی فردی و اجتماعی زنان میتواند باعث ارتقای وضعیت معیشت آنان شود؛ بهطوری که اکثر صاحبان کسبوکارهای خانگی بر این باورند که کار کردن در خانه، کیفیت زندگی آنها را بهبود میبخشد.
بنابراین مشاغل خانگی میتوانند بهمنزله راهکاری مناسب بهمنظور توسعه اشتغالهای خرد و متوسط برای جمعیت وسیعی از زنان محسوب شوند که مهارت کافی در انجام دادن برخی از کارها را دارند ولی به دلیل شرایط خاص اشتغال در کارگاهها و محدودیت اشتغال نمیتوانند جذب بازار شوند.
4- درج وضعیت سرپرستی خانواده در فرمهای کاریابی جهت تشخیص و اولویت اشتغال زنان سرپرست خانوار
5- اتخاذ تمهیدات لازم نظیر اجاره به شرط تملیک و وام مسکن و وام اجاره مسکن جهت حل مشکل مسکن زنان سرپرست خانوار
6- بخشودگی اقساط بانکی به ویژه بانک مسکن برای زنان سرپرست خانوار فاقد شغل و دارای فرزند صغیر یا فرزند معلول و بیمار خاص
7- افزایش اعطای وامهای طولانی مدت با اقساط کم بازده و اندک، جهت حل مشکل مسکن، کاریابی، تحصیل خانوادههای زن سرپرست
8- برنامههای توانمندسازی و بازآفرینی شهری در محلات حاشیه باید بیشازپیش به مسائل زنان حاشیهنشین توجه کنند. کنترلهای رسمی در این مناطق اگرچه لازم است اما ناکافی است و باید از توان و مشارکت خود مردم برای ساماندهی و ارتقاء کیفیت زندگی زنان و بهطور کلی ساکنان این مناطق سود جست. از آنجاکه اغلب برنامه فعلی توانمندسازی و سایر برنامههای مدیریت شهری از توجه به زنان غافل است، درصورتیکه زنان در این مناطق از «محرومیت مضاعف» در رنج هستند، وزارت راه و شهرسازی، شوراهای شهر و کمیسیونهای امور بانوان استانداریها باید در لوایح شهری برای زنان و دختران «تبعیض مثبت» قائل شوند.
9- تعاونیها دارای ساختار مناسبی برای آموزش و اشتغال زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار هستند و میتواند منجر به توانمندسازی و خودکفایی و خوداتکایی آنان شود. تعاونیها حضور زنان را در عرصه اقتصادی تسریع نموده و محیط همراه با آرامشی برای آنان فراهم میکند. شرکتهای تعاونی باید از خدمات و تخفیفهایی برخوردار باشند ازجمله این خدمات میتوان به اعطای تسهیلات بانکی، تخفیفهای مالیاتی، بخشودگیهای بیمهیی اشاره کرد.
10- سرمایهگذاری دولت در عرصه تعاونیهای تولیدی و خدماتی به خصوص زنان سرپرست خانوار، باعث تقویت ابعاد سرمایه اجتماعی همچون حس همکاری، همیاری، اعتماد، کنشهای تعاونی، خودباوری و... در بین آنان میشود.
11- آموزش به عنوان مهمترین استراتژی توانمندسازی زنان مورد توجه است. آموزش دارای منافع مادی در جهت خوداتکایی زنان است که موجب افزایش تحرک در جامعه میشود. همچنین آموزش دستیابی به فرصتهای شغلی را آسان میکند و زنان از منابع اقتصادی بهرهمند میشوند.
استفاده از مطالب با ذکر منبع آزاد است.
منبع: شمس