عربستان سعودی آغاز اصلاحات اقتصادی در فضای مبهم سیاسی
داریوش صارمی کارشناس اقتصاد انرژی
افزایش 80درصدی قیمت بنزین و همزمان اخذ 5درصد مالیات ارزش افزوده (مالیات بر مصرف) در نخستین روز ژانویه سال 2018 میلادی، خبر از شروع اصلاحات اقتصادی عربستان داشت. گرچه ساخت پروژه شهرکهای بزرگ توریستی در سواحل عربستان به انگیزه جذب توریسم غیرمذهبی از قبل این نوید را به مردم عربستان داده بود، ولی میتوان افزایش قیمت انرژی و همچنین اخذ مالیات بر ارزش افزوده را سرآغاز اصلاحات اقتصادی دانست. شاهزاده جوان و بیتجربه عربستان سرانجام درصدد تجربه بسیار سختی برآمده است. محمد بن سلمان با اصلاحات پرشتاب، بر آن است تا رویای عربستان توسعه یافته، بدون اتکا به درآمدهای نفتی را، در کوتاهترین زمان ممکن تحقق بخشد. کاهش قیمت نفت در چند سال اخیر اقتصاد عربستان را که بهطور کامل وابسته به درآمدهای نفتی است، بهشدت آسیبپذیر کرده است؛ بهطوری که بخشهای مختلف اقتصاد این کشور با کسری قابلتوجه بودجه روبهرو شده است. از زمان به قدرت رسیدن آلسعود در عربستان، این کشور از ساختاری کاملا سنتی و قبیلهیی برخوردار بوده است؛ به نحوی که تقسیم ثروت نفت به تناسب شاهزادگان آلسعود و سایر مردم عربستان مشکل عمدهیی را به وجود نمیآورده است. در 50 سال گذشته همزمان با ملی شدن صنعت نفت در اکثر کشورهای نفتخیز، باور عمومی مردم و دولتمردان بر آن بوده که، پرداخت یارانههای انرژی منجر به برابری اقتصادی بین اقشار مختلف جامعه خواهد شد، ولی تجربه کشورهایی که اقدام به پرداخت اینگونه یارانهها کردهاند ثابت کرده که این عمل نهتنها به عدالت اقتصادی منجر نمیشود، بلکه موجب دامن زدن به نابرابری هر بیشتر میشود، با عنایت به این موضوع که استفاده از یارانه انرژی بهدلیل اینکه تملک اتومبیلهای لوکس و پرمصرف تنها در توان دهکهای بالا و در مواردی قشر متوسط جامعه است، بنابراین سهم عمده استفاده از این امکان تنها عاید قشر مرفه و متوسط جامعه خواهد شد. با ظهور طبقه متوسط روشنفکر که عمدتا تحصیلکرده ممالک مترقی غرب هستند، ساختار جامعه عربستان در حال دگرگونی است. پرواضح است که سطح مطالبات در دو دهه اخیر کاملا دگرگون شده است. خیزش کشورهای عربی که در ادبیات سیاسی به بهار عربی مشهور شد، گرچه بهطور کامل دامنگیر عربستان نشد ولی زمزمههای نارضایتی از شرایط موجود را به گوش شاهزادگان عربستان رسانده است. نارضایتی از تقسیم ثروت و همچنین کسری شدید بوجه باتوجه به کاهش درآمد نفتی، لاجرم اصلاحات اقتصادی و رهایی کشور از وابستگی شدید نفت را یک اصل ضروری کرده است، ولی سوال مهم و اساسی از معمار این اصلاحات خواه محمد بن سلمان باشد یا مجموعهیی از مشاوران، آن است که آیا اصلاحات اقتصادی بدون توسعه سیاسی ممکن است یا اساسا برنامههای توسعه اقتصادی در شرایط التهاب سیاسی موجود، با موفقیت به سرانجام میرسد؟