دود آتش ترامپ به چشم دلار میرود
گروه جهان|طلا تسلیمی|
دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا از زمان ورود به کاخ سفید از افزایش ارزش شاخصهای سهام پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 سخن میگوید. او جمعه بار دیگر مدعی شد که به افزایش 6 تریلیون دلاری «ارزش» شاخصهای سهام کمک کرده است؛ اما ترامپ دستکم تا اندازهیی در عملکرد ضعیف دلار در سال 2017 مقصر است و از دیدگاه بینالمللی از این «ارزش» به شدت کاسته است.
به گزارش بلومبرگ، سال گذشته ارزش دلار امریکا در برابر یورو 10درصد و در برابر یوآن 5.5 درصد کاهش یافت. دلار امریکا پس از دلار نیوزیلند، دومین ارز با عملکرد خیلی ضعیف بود. با وجود 3دوره افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و تصویب لایحه اصلاحات مالیاتی ترامپ که از نظر منطقی میتوانستند به افزایش ارزش دلار منجر شوند اما ارز امریکا با سرعتی بیسابقه در بیش از یک دهه گذشته سقوط کرد. این اتفاق در نتیجه یک سری عوامل پیچیده رخ داد که کاهش محبوبیت دلار به عنوان ابزار سرمایهگذاری برای شرکتها و دولتهای خارجی ازجمله آنها بود؛ اما میتوان گفت محرک اصلی در سقوط دلار تاثیرگذاری ترامپ بر موضعگیری جهانی امریکا بوده است.
بری آیشنگرین از دانشگاه کالیفرنیا و آرنود مل و لیویا چیتو از بانک مرکزی اروپا در سال 2017 در مقالهیی فرضیه «عطارد و مریخ» را درباره ارزش ارزهای موجود در ذخایر ارزی کشورها مطرح کردند. آنها نوشتند که محبوبیت هر ارز دو وجهه دارد: عطارد جنبه اقتصادی موضوع است، یعنی هر آنچه به ایمنی، نقدینگی، تاثیرات شبکهیی و ارتباطات اقتصادی مربوط میشود. مریخ جنبه ژئوپلیتیک ماجراست که مسائلی همچون قدرت استراتژیک، دیپلماتیک و نظامی کشور را بازمیتاباند. محققان سعی کردند، کمیت این دوگانگی را از طریق بررسی شکلگیری و ترکیبات ذخایر ارزی کشورها مورد بررسی قرار دهند. آنها دریافتند که حدود سالهای 1890تا 1913 ذخایر ارزی کشورها بیشتر از ارز کشورهایی تشکیل میشد که شرکای دفاعی محسوب میشدند حتی اگر منفعتهای صرفا اقتصادی خلاف این مساله را ایجاب میکرد. این شرایط در دوران کنونی نیز صادق است و تنها تغییر به مطرح شدن قدرت هستهیی مربوط میشود. ژاپن و کرهجنوبی که برای امنیت خود به امریکا وابسته هستند، میزان بیشتری از ذخایر ارزی خود را به دلار نگه میدارند تا فرانسه، روسیه و چین که خود از قدرت بازدارندگی هستهیی برخوردارند.
آیشنگرین، مل و چیتو الگویی را برای پیشبینی ترکیبات صندوق ذخایر ارزی کشورها با و بدون «تاثیر مریخ» در نظر گرفتند و دریافتند سهم دلار در ذخایر ارزی کشورها همواره از سطح پیشبینیها طبق این الگو بیشتر بوده است. محققان بر این باورند که «حقالعمل امنیتی» دلار همواره اهمیت بسزایی در جذابیت این ارز به عنوان ارزی در صندوق ذخایر ارزی کشورها داشته است. حذف این عامل به معنای کاهش 30درصدی سهم ارز امریکا در صندوق ذخایر ارزی دیگر کشورهاست. سیاستگذاریهای انزواطلبانه «اول امریکا» به طور قطع بر این «حقالعمل امنیتی» تاثیر میگذارد.
محققان نامبرده در این زمینه نوشتند:«سلطه دلار به عنوان یک ارز مرجع بینالمللی در نتیجه نقش امریکا به عنوان یک قدرت جهانی تضمینکننده امنیت متحدانش تقویت شده است. اگر خودداری امریکا از مشارکت در ژئوپلیتیک جهانی و اتخاذ سیاستهایی که نگاهشان به داخل امریکاست، سبب شوند که درباره این نقش شک و تردیدی به وجود بیاید، آنگاه این حقالعملی که به واسطه امنیت ایجاد شده از بین خواهد رفت. برآوردهای ما نشان میدهد که در چنین سناریویی، داراییهای تخصیص داده شده به دلار امریکا با ارزش حدود 750میلیارد دلار برابر با 5 درصد از بدهیهای عمومی این کشور که قابل عرضه در بازار است، نقد و به ارزهای دیگر ازجمله ین، یورو و یوآن سرمایهگذاری میشود.»
دولت ترامپ در سراسر سال 2017 تعهدات خود به متحدان را زیر سوال برد تا جایی که اکنون دیگر هیچ یک از اظهاراتی که رییسجمهوری در تعهد به کشورهای دوست مطرح میکند، جدی گرفته نمیشود. خلق و خوی هیجانی ترامپ و علاقه وی به بازی«هر که دکمه هستهایاش بزرگتر بود» به حسن شهرت امریکا به عنوان یک تضمینکننده امنیت نمیانجامد. به طور مداوم اطلاعاتی از کاخ سفید درز میکند که از بیکفایتی ترامپ حکایت دارد؛ جدیدترین نمونه این اطلاعات درز شده را نیز میتوان کتاب مایکل ولف تحت عنوان «آتش و خشم» دانست. همه این مسائل سبب میشود که موقعیت دلار به عنوان ارز ایمن زیر سوال رود.
تعجبی ندارد که سهم دلار در ذخایر ارزی جهانی در سراسر سال 2017 روندی نزولی داشت و به گزارش صندوق بینالمللی پول در پایان 3ماهه سوم سال 2017 به کمترین میزان از نیمه 2014 تاکنون رسید. با این حال سهم دلار هنوز هم 63 درصد و بسیار بالاتر از دیگر ارزهاست. بانکهای مرکزی جهان 6.13 تریلیون دلار از ذخایر ارزی را به دلار نگهداری میکنند. تا نابودی منافع جنبههای «عطارد» و «مریخ» دلار سالها طول میکشد و شاید این اتفاق در نتیجه لرزههای بزرگتری از سیاستهای کنونی ترامپ رخ بدهد. اما همین تغییر اندک رویکرد به نفع دیگر ارزها نشان میدهد که بسیاری شرطبندی بیشتر روی دلار را عاقلانه نمیدانند شاید همین مساله یکی از عوامل افزایش نرخ تبادل دیگر ارزها در مقایسه با دلار باشد.
ترامپ به طور قطع همچنان از کاهش ارزش دلار حمایت خواهد کرد چراکه این مساله را کمکی به رقابت در تجارت میداند. اما ارزش ارز امریکا به دلیل سیاستگذاری هوشمندانه نیست که کاهش یافته است؛ بلکه از رفتارهای متناقض ترامپ ناشی میشود. در نبرد آتش و خشم، مریخ افسارگسیخته و دیوانه، عطارد را شکست
خواهد داد!