نیاز جامعه به اصلاحات رفتاری
هر بار در خبرهای داخلی و خارجی اخباری از عصبانی بودن ایرانیها منتشر میشود، مردمی که خشونت بخشی از زندگیشان شده و در کوچکترین مسائل هم دم دستترین گزینه برایشان اعمال خشونت است. چند ماه پیش بود که موسسه گالوپ، ایرانیها را عصبانیترین مردم دنیا دانست، که البته برخی روانشناسان معتقد بودند این نتیجهگیری جانبدارانه و یک طرفه است اما اگر به پژوهشهای جهانی هم توجه نکنیم، آنچه در آمارهای منتشر شده از سوی سازمانهای مختلف کشور منتشر میشود، حکایت از آن دارد که خشونت بخشی از رفتار روزانه است، بطوری که براثر وقوع انواع بزهکاری، جرم، جنایت و تجاوز به حقوق دیگران، سالانه 15 میلیون پرونده در قوه قضاییه تشکیل میشود و دست کم ششصد هزار نفر بر اثر نزاع سالانه به مراکز پزشکی قانونی مراجعه میکنند.
براساس گزارشات منتشر شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در 8ماهه نخست امسال، 390 هزار و 773 مصدوم نزاع به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردهاند، این رقم در مقایسه با سال گذشته که ۴۰۱هزار و ۳۳۵ مصدوم نزاع ثبت شده بود، کاهش داشته است اما هنوز هم نسبت به استاندارد جهانی رقم قابل توجهی است.
همچنین از کل مراجعان نزاع 124 هزار و 259 نفر زن و 266 هزار و 514 نفر مرد بودند.
از طرف دیگر براساس آخرین اطلاعات منتشر شده از سوی بانک جامع اطلس مسائل اجتماعی کشور، در ایران میزان مرگ و میر مشکوک به خودکشی در سال ۹۴، حدود ۴ هزار و ۲۹ نفر بوده است. این عدد بدین معنا است که در ایران به ازای هر دو ساعت و ۱۸ دقیقه یک نفر جان خود را به علت خودکشی از دست میدهد. توجه به این آمارها نشان میدهد، خشونت در ایران یک موضوع جدی است که باید برای آن چارهیی اندیشید. جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند عوامل مختلفی زمینه بروز خشونت در جامعه شهری را ایجاد میکند. از مشکلات خانوادگی تا بیکاری، مهاجرت و حاشیه نشینی از جمله عواملی است که جامعه را به سمت خشونت هدایت میکند.
نابرابری، خشونت را افزایش میدهد
مصطفی معین، رییس کرسی یونسکو در آموزش سلامت، روز گذشته اعلام کرد، در ایران مانند دیگر جوامع 20 تا 30 درصد افراد دچار یکی از اختلالات روان هستند. او درباره این موضوع میگوید: «خشونت رفتاری است موجب آسیب رساندن به مردم یا زیان رساندن به اموال آنها میشود و پیش بینی میشود این اختلال در سال 2030 رتبه اول را به دست آورد. با وجود پیشرفت علم و فناوری در دو سده اخیر بر میزان نابرابریها در جامعه جهانی افزوده شده است، این مساله منجر به شکافهای رو به افزایش درآمد و احساس تبعیض به پیدایش فقر، از هم گستیختگی اجتماعی و خشونت منجر شده است بطوریکه حدود 140 میلیون نفر در قرن بیستم در جنگهای جهانی اول و دوم و سایر جنگها جان خود را از دست دادهاند و بیش از 300میلیون انسان در بین سالهای 1990 تا 2008 میلادی در جهان به علت فقر و گرسنگی، جان خود را از دست دادهاند.
به گفته معین، در سال 2015 میلادی حدود 13.3 درصد تولید خالص جهانی برای جنگ و خشونت هزینه شده است.
افزایش خشونت و حاشیهنشینی
رییس کرسی یونسکو در آموزش سلامت توضیح میدهد: «متاسفانه به علل گوناگونی مانند بحرانهای اقتصادی، شفاف نبودن ساز و کارهای اجتماعی و اقتصادی و مهاجرت به شهرها و حاشیه نشینی شاهد افزایش خشونت در جامعه هستیم، حدود 15 میلیون حاشیه نشین داریم؛ ضعف آموزشی و تربیتی نظام آموزش و پرورش نیز در ترویج خشونت در جامعه تاثیرگذاری بوده است، صدا و سیما هم متاسفانه امروزه سریالهایی را نمایش میدهند که مملو از خشم و خشونت هستند حتی برخی از این سریالها قالب طنز دارند.
او با اشاره به تداوم اصلاحات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و دینی در دنیا تاکید میکند: برای اصلاحات نباید منتظر دولتها بمانیم و باید از خودمان شروع کنیم. رییس هشتمین همایش سالانه سلامت روان و رسانه میگوید: با فضای مجازی بهتر میتوان جامعه مجازی را توسعه داد؛ باید از خشونت کلامی، نوشتاری و گفتاری، پرهیز کنیم.
بهگفته معین، در سطح جهانی نیز برای اصلاحات، نقش مردم در حال بیشتر شدن است اما مردم باید به کمک نخبگان در این زمینه توانمند شوند.
تابآوری اجتماعی در ایران پایین است
اگرچه عوامل مختلفی به عنوان عامل بروز خشونت مطرح میشود اما مجید صفاری نیا، پژوهشگر روانشناسی اجتماعی معتقد است آنچه جامعه ایرانی را به سمت خشونت میبرد، پایین آمدن تاب آوری اجتماعی است. او درباره این موضوع میگوید: «تاب آوری اجتماعی، از مولفههای سلامت اجتماعی است. جامعه ما به دلایل مختلف، تاب آوری اجتماعیاش پایین آمده است. یکی از دلایل آن افزایش مهاجرت به شهرهاست. در دو دهه گذشته، مردم ما بیشتر روستا نشین بودند و 70 درصد جمعیت کشور مقیم روستاها بودند.
اما بر اساس پژوهشی تا سال 1400، هفتاد درصد مردم کشور، شهرنشین و 30 درصد روستا نشین خواهند بود. این در حالی است که روستا نشینان شهری، که به شهرها هجوم آوردهاند آموزش شهرنشینی ندیدهاند. «مهاجرت» عاملی برای کاهش تاب آوری اجتماعی است.
او میافزاید: «یکی از دلایل پایین بودن استانداردهای اجتماعی همچون کاهش استاندارد سلامت اجتماعی، آن است که خانواده، نقش آرامش بخشی خودش را نسبت به گذشته از دست داده است. خانواده قبلا مامن آرامش و تخلیه هیجان بوده ولی به دلیل افزایش نیازهای اقتصادی، ضریب نفوذ اینترنت و... خانواده نقش آرامش بخشیاش را از دست داده و نمیتواند نقش قبل را داشته باشد. بهاین ترتیب افراد در شرایط عصبی، عصبیت خود را از خانه به جامعه و از جامعه به خانه منتقل میکنند.»
صفاری نیا معتقد است: عامل «ازدحام»، زمینههای مسائل اجتماعی را بیشتر میکند. او بیان کرد: « در ساعات پر تراکم در مترو، زمینه پرخاش بیشتر میشود، ه چون اصطلاحا ذهن دچار «اضافه بار» میشود و زمینه را «تهدید آمیز» میبیند. به همین دلیل است که در اوقات پرتراکم مترو، مسافران فرصت خروج به یکدیگر نمیدهند و با پرخاش با یکدیگر روبرو میشوند. عامل «اضافه بار شناختی» به خاطر ازدحام، درزندگی در شهرهای شلوغ نمود پیدا میکند.
صفاری نیا میافزاید: «عامل چهارم، «گم نامی» و «بی خانمان ها» هستند. آدمها در شهرهای شلوغ، شناخته نمیشوند و چون نظارت و کنترلی رویشان نیست، رفتارهای ناهنجار و مغایر شهروندی انجام میدهند. مسائلی مثل متلک گفتن، فحش دادن، پیچیدن ماشینها جلوی یکدیگر در اتوبانها، رفتارهای خشن، آسیب رساندن به اموال عمومی مثل اتوبوسها، خط انداختن روی اتومبیلهای پارک شده در خیابان و... از جمله نشانههای این موضوع است.
این پژوهشگر روانشناسی اجتماعی معتقد است عامل روانی دیگری که زمینه خشونت در جامعه را بالا میبرد، تغییر در شیوه تربیت خانوادههاست. صفاری نیا در توضیح این عامل میگوید: «عوامل شخصیتی و روانی در پرخاشگری اجتماعی نقش دارند. سبک فرزند پروری والدین به گونهیی شده که افراد خودشیفته در سطح جوامع بیشتر دیده میشوند، افسردگی این افراد پس از مواجهه با حقایق جامعه، منجر به پرخاشگری در فضای اجتماعی میشود. آدم افسرده به دلیل زودرنجی حوصله ندارد، فردی که مواد مخدر یا آمفتامین استفاده کرده، در فضای اجتماعی ایجاد پرخاشگری میکند. میزان و سطح سازگاری در میان مردم شهرها به دلایل مختلف اجتماعی فرهنگی پایین آمده است.»
او میگوید: «عامل بعدی «الگوهای اجتماعی» است؛ الگوهایی نظیر اینکه افراد اگر داد بزنند، حرفشان به کرسی مینشیند! این عوامل نیز موثر در ایجاد خشونت میان افراد است. همچنین از عوامل دیگر میتوان به عامل سلامت اجتماعی اشاره کرد. روانشناسان 60 مولفه همچون اعتیاد، بحران اجتماعی، طلاق عاطفی، بحران شادی، آلودگی محیط زیست، بیکاری، کرامت پایین متخصصان، دعواها و نزاعهای خیابانی و... را به عنوان متغیرهای سلامت اجتماعی برشمردهاند. هرچه استانداردها اجتماعی در جامعه کاهش یابد، میزان عصبانیت اجتماعی بالا میرود.»