آیا مهاجرت معکوس از تهران کلید خورده است؟
نتایج آخرین سرشماریهای مرکز آمار ایران در سال 95 بیانگر آن است که در پنج سال اخیر برخلاف سالهای پیش از این دوره، شاهد شکل تازهیی از مهاجرت به نام مهاجرت معکوس از تهران به سمت سایر شهرها و روستاها هستیم.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، تجمع مراکز سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی در تهران از آن شهری جذاب، پردرآمد و زیبا در تصور بسیاری ساخته است. همین مساله، سالانه بین 200 تا 250 هزار نفر به جمعیت تهران اضافه میکند. غافل از آنکه تهران در حال حاضر به شهری شلوغ، آلوده، پر سر وصدا و به تعبیر ساکنانش «بی در و پیکر» تبدیل شده است که تنفس در هوای پاک و نبودن ترافیک بیشتر شبیه به یک آرزو شده تا ملزومات و حق طبیعی زندگی.
به گفته کارشناسان، تهران برای زندگی تنها چهار میلیون نفر مناسب است، در صورتی که روزانه حدود 14میلیون نفر دراین شهر مشغول کسب و کار هستند و شبها بیش از 6میلیون نفر به محل زندگی خود در شهرهای اطراف باز میگردند. درحالی که اگر بهترین سوخت و خودرو نیز وارد شود باز هم آلودگی گریبانگیر شهر خواهد بود زیرا این جمعیت ظرفیتی برای ایجاد آلودگی است. با وجود این، آمارهای تازه اندکی امیدبخش به نظر میرسند و نوید کلید خوردن پدیده مهاجرت معکوس از تهران را میدهند.
برپایه آمارها، در فاصله زمانی سالهای 1390 تا 1395 تعداد 350 هزار و 632 نفر از استان تهران به استانهای دیگر مهاجرت کردهاند. براساس اطلاعات مرکز آمار ایران، البرز، گیلان، مازندران و خراسان رضوی به ترتیب در صدر استانهای مهاجرپذیر قرار دارند. نتایج بررسیها نشان میدهد تهرانیها در راس ساکنان سایر کلانشهرها در جستوجوی شهری جز تهران برای زندگی هستند. چندی پیش نیز «سید ابوالفضل رضوی» معاون توسعه روستایی مناطق محروم نهاد ریاستجمهوری گفت: از سال 90 تا سال 95 در 535 روستای بالای 20 خانوار شاهد افزایش جمعیت بودهایم.
چرا ساکنان تهران به فکر کوچ افتاده اند؟
بسیاری از مهاجرانی که در یکی دو دهه اخیر شهر و روستای زادگاه خود را به امید دستیابی به شغل و رفاه بهتر ترک کردند و وارد تهران شدند، گمان میبردند که پس از گذشت چند سال نه تنها به زندگی بهتری دست نیافتهاند، بلکه آرامش زندگی خود را نیز از دست دادهاند و اکنون جز مشکلات اقتصادی، مشکلات دیگر نیز به زندگی آنان افزوده شده است. بهنظرمی رسد نخستین عامل در تصمیمگیری شهروندان برای مهاجرت از پایتخت هزینههای هنگفت زندگی در کلانشهر تهران باشد. از اجاره و خرید مسکن گرفته تا هزینه خوراک و رفت و آمد، در سالهای اخیر روند فزایندهیی در تهران داشته است. پس از انگیزه شغلی، یافتن مسکن مناسب و کیفیت زندگی بهتر مهمترین عامل در مهاجرت افراد به شمار میرود.
بر پایه آمارها 33درصد از هزینههای سبد هر خانوار ایرانی صرف هزینه مسکن میشود این رقم در تهران به 48 درصد میرسد. اینکه نیمی از درآمد خانوار صرف هزینه مسکنی شود که در بسیاری مواقع نیز از نظر کیفیت، متراژ و محله مورد دلخواه افراد نیست، رقم بالایی به نظر میرسد. بنابراین قیمت بالای مسکن بهانه خوبی به دست آن افرادی داده است که شاید با مبلغی بسیار اندکتر از آنچه در تهران هزینه میکنند، بتوانند خانهیی دلخواه در شهری دیگر بیابند.
از سویی دیگر نفس شهروندان ساکن تهران در سالهای اخیر به ویژه در دو فصل پاییز و زمستان از آلودگی هوا به تنگ آمده است. تهرانیها در پاییز امسال دو برابر بیشتر از پاییز سال گذشته هوای آلوده تنفس کردند. کاهش بیش از 90 درصدی بارشها نیز عامل تشدیدکننده آلودگی این روزهای تهران در مقایسه با سال قبل است. بنابراین فرار از آلودگی هوا و دور شدن از انواع بیماریهای ریوی و قلبی از دیگر دلایل مهاجران از تهران است.
ترافیک نیز بخش دیگری از معضلات پایتخت است و شهروندان ساعتهای زیادی از وقت روزانه خود را در پشت چراغ قرمزها سپری میکنند. اگرچه حمل و نقل عمومی در سالهای اخیر گسترش چشمگیری در این شهر یافته است اما افزایش جمعیت تهران به گونهیی بوده که افزودن خطوط مترو و بیآر تی نیز گرهیی از معضلات ترافیکی تهران حل نکرده است.
وقوع احتمالی یک زلزله بزرگ در تهران نیز را میتوان از دیگر دلایل شروع مهاجرت معکوس در تهران برشمرد. سالها است زلزله شناسان و زمین شناسان وقوع زلزلهیی بزرگ در تهران را هشدار میدهند.
براساس تخمینهای تاریخی هر 70 سال یک بار زلزلهیی بزرگ تهران را به لرزه درآورده است اما از آخرین زلزله بزرگ تهران تاکنون بیش از 100 سال میگذرد. زلزله 5.2 ریشتری آذرماه تهران نیز باعث ترس و وحشت بسیاری از شهروندان شد.
افزایش مهاجرت معکوس
در گروی توسعه زیربنایی شهرها و روستاها
سالهاست که بخش زیادی از تلاش مسوولان و دولتمردان بر تدوین و اجرای سیاستهای توسعهیی در شهرستانها و روستاها معطوف شده است. در یک دهه اخیر نیز شاهد توسعه بسیاری از شهرستانهای کشور بودیم اما هنوز تا توقف مهاجرت و ایجاد شرایط توسعه پایدار در شهرهای بزرگ و کوچک فاصله باقی است. با وجود این، آمارها از مهاجرت معکوس به شهرها و روستاها خبر میدهند. به نظرمی رسد توسعه زیرساختهای روستایی و شهری نقش عمدهیی در بازگشت مهاجران داشته است. اجرای طرحهای اشتغالزایی در روستاها و صدور مجوز برای تغییر کاربری اراضی کشاورزی برای ساخت مسکن جوانان، بیشترین علت رشد روند مهاجرت معکوس در برخی مناطق مانند استان مازندران بوده است. بر اساس ابلاغیه جدید برای ساخت مسکن جوانان صدور مجوز تغییر کاربری برای حداقل 500متر زمین کشاورزی داخل محدوده روستایی مانعی ندارد، البته شرط اصلی صدور مجوز در این زمینها اقامت دایمی است نه اینکه این خانهها برای تفریح و اقامت فصلی ساخته شوند. دسترس مناطق روستایی به اینترنت پرسرعت، افزایش کیفیت بهداشت و درمان مناطق شهری و روستایی، برقراری دسترسی به آب بهداشتی، ایجاد ظرفیت اقتصادی در جوامع محلی، رشد مشاغل خانگی مانند پرورش گل و گیاه یا قارچ از دیگر برنامههای اجرایی در مناطق روستایی برای تشویق مردم به بازگشت به زادگاه بوده است.
توسعه زیرساختهای شهری، حل معضل اشتغال در استانهای مرزی، ایجاد امکانات رفاهی و تفریحی، تجهیز مراکز استانها و حتی شهرهای کوچک به سالنهای ورزشی، سینما و تئاتر نه تنها از مهاجرت خواهد کاست بلکه باعث افزایش مهاجرت معکوس خواهد شد.
موج مجازی و ترغیب به مهاجرت معکوس
زلزله اخیر تهران و تشدید آلودگی هوا در ماههای گذشته دو عامل جدی بودند تا مهاجرت معکوس جای خود را میان افکار عمومی و فضای مجازی باز کند. در این مدت شاهد موجی از اظهارنظرها درباره زندگی در شهری جز تهران و گله از وضعیت دشوار زندگی در پایتخت از سوی کاربران شبکههای اجتماعی بودیم.
طنزهایی با این مضمون که اگر از زلزله نمیریم از آلودگی حتما یا اشتراک تجربه مهاجرت معکوس از زبان شهروندانی که تهران را ترک کردهاند در ایجاد جرقهیی میان شهروندان برای فکر کردن به ترک تهران بیتاثیر نبوده است. یکی از کاربران در صفحه توییتر خود نوشت: تهران رو با چشمانی گریان ترک میکنم. بهخاطر زمستونی که یادگار شد، برفی که نبارید، بارونی که خاطره شد، بهخاطر آلودگیش، سیاهیش، آدمهای چندرنگش و خیلی دردهای پنهانش.ای کاش اینطور نبود. کاش از اول ثروت درست تقسیم میشد که این همه آدم مجبور به مهاجرت به تهران نمیشدند.
کاربری دیگری بهنام بابک عنوان کرد: بعد از 40سال زندگی تو تهران بهدلیل بیماری تنفسی به همراه دو دخترم به زادگاه همسرم گیلان اومدیم. دیگه خبری از اون سرفههای وحشتناک نیست.
به اشتراک گذاشتن تجربه زندگی در مناطق روستایی و شهرهایی ییلاقی در فضای مجازی باعث شده تا آن دسته از افرادی که دارای «خانه دوم» هستند به فکر مهاجرت دایمی بیافتند یا دست کم روزهای بیشتری را در مناطق حاشیهیی تهران یا شهرهای بزرگ سپری کنند و از آلودگی هوا در امان باشند. بهطور کلی آسانسازی زندگی و تامین شرایطی رفاهی و اقتصادی به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها مهمترین راهکار توقف مهاجرت و شروع مهاجرت معکوس است.
انبوه مشکلات زندگی در شهرهای بزرگ مانند تهران که آلودگی هوا و کاهش ضریب سلامت، تمایل شهروندان به زندگیهای آرام و بیدغدغه سوق داده است. اگرچه به واسطه زندگی در شهرهای کوچک بخشی از امکانات رفاهی و تفریحی افراد به ویژه در حوزه فرهنگی کاسته میشود اما به ازای آن زندگی در آرامش، سلامت جسمی، فرصت زندگی آسودهتر، هوای پاک، محصولات غذایی سالمتر، خانههای بزرگتر را تجربه میکنند. اگر در سالهای گذشته توزیع متوازن امکانات و ثروت در استانهای کشور صورت میگرفت، اکنون شاهد انفجار جمعیتی در شهرهای بزرگ نبودیم.
حال که کلید قفل مهاجرت معکوس یافته شده، از مسوولان انتظار میرود که همت خود را بیش از گذشته بر اشتغالزایی و تجهیز استانها به امکانات رفاهی، بهداشتی و تفریحی معطوف ساخته تا توازن جمعیتی در استانها و شهرهای ایران برقرار شود.