دست شکسته اسمیت یا رجعت به دوران مرکانتلیسم
فراز جبلی
مشاور سردبیر
مفهوم دست نامرئی آدام اسمیت بدون شک یک انقلاب در نحوه نگاه به اقتصاد بود. نخستینبار این نظریه نه در کتابی اقتصادی مانند ثروت ملل بلکه در یک رساله فلسفی با عنوان نظریه احساسات اخلاقی مطرح شد. اسمیت معتقد بود که اگر فردی ثروتمند و طماع صرفا برای منافع خود بهدنبال سود باشد یک دست نامرئی باعث میشود که سود وی به نفع سایرین نیز تمام شود. این مساله در ثروت ملل بهصورت کاملتری و به شکل یک اصل در اقتصاد توضیح داده شد. دیدگاه کلی اسمیت این بود که اگر هر فرد بهدنبال منافع شخصی خودش باشد در عمل منافعی به جامعه میرساند و باعث افزایش سود جامعه میشود.
با وجود این مثالهای زیادی را میتوان در ایران سراغ گرفت که این اتفاق رخ نداده است. آیا دست نامرئی اسمیت در ایران دچار مشکل است و این قاعده شامل حال اقتصاد ایران نیست یا اینکه فعالان اقتصادی ایران بهگونهیی عمل میکنند که منافع فردی به منافع جمع منجر نمیشود؟ مثالهای این موضوع بسیار زیاد است. مشکلاتی که بسیاری از آنها لقب ابرچالش را به خود گرفتهاند زمانی در خدمت گروهی محدود از افراد بودهاند.
در پاسخ باید گفت اسمیت چیزی را که میدید توصیف میکرد. جامعه آن روز انگلستان دارای ساختاری بود که امکاناتی را فراهم میکرد تا منافع فردی در راستای منافع گروهی قرار گیرد. چه آنکه نظریه دست نامرئی اسمیت در سطح خرد و کلان بهدلیل تجربیات وی در فرانسه بسیار متفاوت است.
فضای کسب و کار یک فعال اقتصادی در ایران متاسفانه بهگونهیی است که منافع وی منجر به افزایش منافع جامعه نمیشود. ما در سالهای گذشته فضای کسب و کار را بیشتر در زیرساختها و امکانات دیدهایم در حالی که تعریف روابط اقتصادی مانند قوانین کار و تجارت جزو مهمی از فضای کسب و کار است که روابط بین فعالان اقتصادی را تنظیم میکند.
اما بیایید از زاویه دیگری از بعد تاریخی بحث اسمیت را مورد توجه قرار دهیم. نظریات اسمیت در حقیقت پاسخی به برخی نظریات آن زمان بود که کیک ثروت در اقتصاد را ثابت میدیدند و هر کشوری سعی میکرد که سهم بیشتری از این کیک را به دست آورد. بر همین اساس و فروض بود که مرکانتلیستها سیاست انباشت طلا و افزایش تعرفهها را وضع میکردند؛ اتفاقی که امروز در اقتصاد ایران رخ میدهد این است که کیک اقتصاد در عمل ثابت میماند و افراد برای سود بردن مجبور به گرفتن از سهم کیک دیگری هستند. در اینجاست که موفقیت یک فعال اقتصادی منجر به نابودی چند فعال اقتصادی دیگر میشود و برآیند آن جامعه است که از آن زیان میبیند. نگاهی به مثال ساده و ابتدایی اسمیت در کتاب نظریه احساسات اخلاقی بیانگر همین مساله است که در جامعه ایدهآل هر چند افراد بهدنبال سود خود هستند ولی این سود در افزودن به کیک ممکن است و برخلاف و بهطور کلی تصور ثروتمندان تنها کمی بیشتر از فقرا مصرف میکنند پس طبیعتا بقیه افراد نیز از این کیک سود خواهند برد.
امروز دولت تدبیر و امید نیز مانند بسیاری از دولتهای قبل خود صحبت از جراحی اقتصادی میکند. با وجود پذیرش بیمار بودن اقتصاد ایران اما متاسفانه تقریبا همه دولتها زمانی که تصمیم به جراحی گرفتند براساس یک نسخه اشتباه سراغ دستکاری قیمتها همچون نرخ ارز یا حاملهای انرژی رفتهاند. در حالی که جراحی اقتصاد ایران باید از فضای کسب و کار و روابط اقتصادی میان فعالان تعریف شود. اصلاح قوانین و تعریف مدلهای برد-برد برای فعالان اقتصادی امروز بسیار مهمتر از دست زدن به اقداماتی است که منجر به شوک در اقتصاد ایران شود.