پایش چرایی بروز و تشدید نرخ تورم
تزریق نقدینگی در بازار پولی و مالی کشور با هدف کنترل نرخ تورم یا به اصطلاح ایجاد ثبات مالی، شاید در کوتاهمدت بروز چالشسازی در پی نداشته باشد اما در بلندمدت تبعات جبرانناپذیری را بر اقتصاد ایران وارد خواهد آورد که جبران آن بسیار دشوار و هزینههای آن بر دوش مردم و شاید دولتهای آتی خواهد بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اتاق تعاون ایران، اسماعیل خلیلزاده نایب رییس اتاق تعاون ایران و رییس اتاق تعاون تهران با بیان مطلب فوق گفت: در پایش علل و چرایی بروز و تشدید نرخ تورم و عوامل موثر بر آن تا مرحله بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، اشاره به این نکته که رشد نقدینگی تاثیر مستقیم در تشدید نرخ تورم دارد بر هیچ ذهن اقتصادی قابل کتمان و اغماض نیست اما اینکه چطور میشود با وجود افزایش نقدینگی کشور از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان طی ۵ ساله اخیر به حدود ۱۳۰۰هزار میلیارد تومان تا ۶ ماهه نخست سال ۹۶، بانک مرکزی ایران همچنان اصرار بر کنترل و کاهش نرخ تورم دارد، این مهم در مغایرت با معیار و شاخصهای اقتصادی است.
رییس اتاق تعاون تهران ادامه داد: رشد ۸۰۰ تا ۱۰۰۰هزار میلیارد تومانی نقدینگی در کشور طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ گواه از تورم خفتهیی دارد که در صورت نمود و بروز عینی و علنی، تبعات اقتصادی و اجتماعی جبرانناپذیری را برای کشور در پی خواهد داشت تا بدانجا که بسیاری از فعالان اقتصادی متوسط و خرد و خانوارهای با سقف درآمدی متوسط رو به پایین عملاً چارهیی جز غرق شدن در میان امواج گرانی و بیکاری و در مجموع تبعات ناشی از تورم توأم با رکود اقتصادی و تشدید معضل بیکاری نخواهند داشت.
نایب رییس اتاق تعاون ایران، با اشاره به اینکه تزریق نقدینگی در بازار پولی و مالی کشور با هدف کنترل نرخ تورم یا به اصطلاح ایجاد ثبات مالی، شاید در کوتاهمدت بروز چالشسازی در پی نداشته باشد ابراز داشت: اما نکته در بلندمدت تبعات جبرانناپذیری را بر اقتصاد ایران وارد خواهد آورد که جبران آن بسیار دشوار و هزینههای آن بر دوش مردم و شاید دولتهای آتی خواهد بود.
گفتنی است، براساس آخرین آمار بانک مرکزی منتشره در آبانماه سال جاری، حجم نقدینگی در کشور معادل ۱۴۲۴ میلیارد تومان برآورد شده است و میزان رشد نقدینگی در قیاس با دوره مشابه سال قبل حداقل 22.5درصد، میزان رشد نقدینگی در قیاس با ماه پایانی سال ۹۵ حداقل 13.5درصد ثبت شده است.
با توجه به حجم نقدینگی شامل پول نقد و دارایی شبهپول میشود؛ میزان پول از کل نقدینگی در حال گردش 1705.9 میلیارد ریال و شبهپول معادل 12538.8هزار میلیارد ریال را شامل میشود.
لازم به ذکر است؛ برابر جدول پول منتشره بانک مرکزی، حجم نقدینگی در دوره مشابه سال گذشته ۱۱۶۱هزار میلیارد تومان و تا آبانماه جاری شاهد افزایش ۲۶۳هزارمیلیارد تومان نقدینگی در کشور هستیم.
خلیلزاده با تاکید بر اینکه افت قدرت خرید مردم که کاهش تقاضا را در پی دارد بالطبع باعث رکود در اقتصاد با محوریت تولید میشود، بیان داشت: افت قدرت خرید مردم که کاهش تقاضا را در پی دارد باعث رکود در اقتصاد با محوریت تولید میشود که ناشی از عدم ثبات قیمتها و نوسان مادام در بازار پولی و مالی است. در چنین شرایطی شاید اتخاد سیاست انبساطی پولی در کوتاهمدت به عنوان مسکن موقت در افزایش نرخ تورم موثر باشد اما در بلندمدت تلفیق مشکل نرخ تورم بالا با رکود اقتصادی باعث شکلگیری موجی از گرانیها و نوسانات غیرقابل کنترل در بازار پولی و مالی و نظام اقتصادی خواهد شد که قدرت بازدارندهیی برای آن با توجه با سازوکارهای در اختیار، سراغ نداریم. وی با اشاره به سیاستهای انبساطی پولی و مالی گفت: باید در نظر داشت سیاستهای انبساطی دولت افزایش 2.5 برابری نقدینگی در کشور و تبعات ناشی از آن متعاقب سیاستهای انبساطی دولت در بخش پولی و مالی، عدم انطباق سطح درآمدی و دستمزد بخش کارگری و کارمندی با رشد فزآینده و واقعی نرخ تورم در کشور، عدم توجه دولتها به قانون مدیریت خدمات کشوری طی تمامی سالهای گذشته، نرخ بیکاری، توجه نکردن به وضعیت نابسامان بنگاههای تولیدی و الزامات تضامنی و حمایتی از این بنگاهها در بحث مالیات، بیمه و هزینههای گمرکی، دخالت بانکهای کشور در فعالیتهای اقتصادی و عدم شفافسازی درآمدهای اقتصادی قوه مجریه و پافشاری در عدم واسپاری منابع درآمدی به نفع مردم برابر قانون اصل ۴۴، همه و همه اسباب بیماری و رکود اقتصاد ایران و در نهایت نارضایتی مردم را فراهم کرده است.
وی ادامه داد: چانهزنی هر ساله دولت، کارفرمایان و نمایندگان بخش کارگری بر سر منافع و آتیه بخش کارگری و کارمندی تلقی میشود، عموماً از اوایل فصل زمستان هرساله با به فراموشی سپردن کم و کاستیها و وعدههای سالهای قبل و قبلتر آغاز و نهایتا با محوریت دولت و به صورت تکلیفی و دستوری بر خلاف وقایع جریانات و تحولات اقتصادی کشور که برای خانوارهای ایرانی کمهزینه هم نیست، با استناد به نرخ تورم غیرواقعی برپایه گزارشات مصلحتی نرخ تورم، حداکثر ۱۰درصد افزایش را شامل میشده است. به گفته رییس اتاق تعاون تهران، در حالی که برابر مصوبه اخیر کمیسیون تلفیق مجلس، دولت مکلف به افزایش ۱۰ تا ۱۸درصدی حقوق بخش کارمندی و متعاقب آن کارگری است، متاسفانه از آنجا که دولت خود در حقیقت کارفرمای بزرگ و اختیار عمل در دست بخش کارفرمایی در بحث تعیین سطح و کف افزایش حقوق کارمندان و کارگران بوده، اصولاً حداقل افزایش را مدنظر دارد که این رویه در عملکرد دیگر کارفرماهای بخشهای شبهدولتی و غیردولتی تاثیر مستقیم داشته و در تبعیت از دولت همان رویه در پیش میگیرند که باعث عمیقتر شدن فاصله طبقاتی و تضعیف روزافزون بنیه مالی و کوچکتر شدن سبد معیشتی و رفاهی خانوارهای ایرانی میشود.
لازم به اشاره است، هجمه افزایش انواع هزینههای زندگی اعم از معیشتی، رفاهی، درمانی و … گاه تا ۱۵ الی ۳۰درصد دقیقا پس از افزایش حداکثر ۱۰درصدی حقوق و دستمزد بخش کارگری و کارمندی در سایه عدم نظارت دستگاههای نظارتی و حاکمیتی است که اتفاقاً در بسیاری موارد لیدر افزایش نرخ هزینههای زندگی ناشی از هزینهتراشی نهادها و سازمانهای شبهدولتی و منتسب به سیستم مدیریتی و اجرایی هستند. به عبارتی دستمزد تعیین شده برای کارگران و کارمندان بر پایه نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار، پس از تصویب و عملیاتی شدن بلافاصله مجدد دچار سونامی تورم جدیدی میشود که تاثیر افزایش دستمزد سرپرست خانوار در زندگی اقشارمتوسط و کمبضاعت کشور را صفر و حتی منفی میشود.
خلیلزاده در ادامه به خروج دولت از حوزه کارفرمایی اشاره کرد و اظهار داشت: خروج دولت از قاعده کارفرمایی و واگذاری امور مدیریتی و اجرایی به مردم طبق قانون اصل ۴۴ و بسنده کردن به سهم ۲۰درصدی در اقتصاد ملی و وظایف و شؤون حاکمیتی و نظارتی نخستین اقدامی است که برای رفع بیماری اقتصاد ایران باید اتفاق بیفتد.
وی افزود: در پرداختن به مشکلات اقتصادی جامعه ایران، نوع سیاستگذاریها و برنامهریزیها باید بهگونهیی باشد که صیانت از اعتبار، آبرو و اعتماد طبقه حقوقبگیر جزو اولویتهای تصمیمگیران و تامین و تضمین رفاه، آسایش و آرامش آنها باید اصلیترین دغدغه مسوولان امر تلقی شود. در شرایط فعلی افزایش بهای خدمات و کالا و… به بهانه افزایش حقوق جامعه حقوقبگیر کشور، مضحکترین اتفاق تکراری است که به سیاق هر ساله شاهد آن هستیم.
نایب رییس اتاق تعاون ایران، اذعان داشت: عدم امکان بازشناسی ظرفیتها و منابع ملی و بومی هر استان و منطقه از کشور در کنار توان مشارکتی و تخصصی و تجربی نیروی انسانی آماده به کار کشور در سایه عدم وجود برنامه راهبردی و کاربردی باعث هدررفت گسترده منابع و ظرفیتها و توسل به کشورهای خارجی در تامین نیازمندیهای کشور اعم از پولی و مالی، کالایی و خدماتی و… شده است که اصلاح این مهم نیز جزو اولویتهایی است که دولت در کنار دیگر نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز باید روی آن متمرکز شود. شایان ذکر است؛ در صورت افزایش قیمت حاملهای انرژی بنابر سیاستهای پیشبینی شده در بودجه و دولت، نرخ تورم در ماههای نخست سال آتی حدود ۳درصد افزایش خواهد داشت.