وقتی هنوز جایزه صادراتی یک مساله است
سال 1380 بود که برای نخستین بار برای صادرات جایزه در نظر گرفته شد و دولت اعلام کرد برای حمایت از صادرات بنابر جدولی مشخص به صادرکنندگان پرداخت نقدی انجام میدهد. در آن زمان، مصوبهیی از یکی از جلسات هیات وزیران خارج شد که طبق آن برای تشویق و حمایت از صادرات و جبران ضرر و زیان صادرکنندگان از نوسانات نرخ ارز، دولت ملزم است که برای صادرکنندگان بر حسب میزان صادراتی که در یکسال داشتهاند، جایزه نقدی در نظر بگیرد. با این وجود این مساله در دولت مهرورزی متوقف شد. حال بخش مهمی از تعهدات دولت به شکل مطالبه بخش خصوصی باقی مانده است. اواخر دیماه سال جاری، مجتبی خسروتاج رییس سازمان توسعه تجارت از برنامه دولت برای ارائه اوراق خزانه اسلامی به صادرکنندگان به ازای مطالباتشان خبر داد؛ ارائه اسناد خزانه به صادرکنندگان، بخشی از پیشنهادی است که نمایندگان مجلس اعلام کردهاند. خسروتاج اعلام کرد دولت قصد دارد با صدور این اسناد، محدودیت در پرداخت طلب صادرکنندگان را رفع کند. حال سوال این است که اصولا این روش میتواند به الگوی صحیحی برای تقویت صادرات بدل شود؟
جایزهای که دفعالضرر بود
هرچند نام این پرداخت جایزه صادراتی گذاشته شد اما در حقیقت این پرداخت دفعالضرر مشکلاتی بود که در آن دوره برای صادرکنندگان ایجاد شده بود. در حقیقت هدف از این مصوبه نیز دفع زیان ناشی از اختلاف نرخ ارز و تورم داخلی بود که بلای جان صادرکنندگان شده بود. ثبات نرخ ارز در دوره تورم باعث شده بود که صادرکنندگان دچار زیان شوند و این ضرر شامل تمام شرکتها چه خصوصی و چه غیردولتی میشود چون آنها در تصمیمگیریهای مجریان دخالتی ندارند. با این وجود از همان دوران مشکلاتی بر سر راه این موضوع وجود داشت. تامین منابع این پرداختها سخت بود و از سوی دیگر بسیاری از اقتصاددانان مخالف این روش بودند. حتی در مسیر پیوستن به سازمان تجارت جهانی نیز حمایت نقدی از صادرات خود جای بحث زیادی داشت. در نهایت در دولت دهم مشکل با یک وعده پیچیدهتر شد. دولت دهمزمانی که متوجه شد که پولی در خزانه نیست تا به صادرکنندگان دهد و نمیتواند از پس بدهیهای معوق این بخش هم برآیند، پس وعده اعطای سهام شرکتها و کارخانههای معتبر به جای جایزه نقدی را به صادرکنندگان دادند. این وعده هیچگاه تحقق پیدا نکرد و در عین حال تعهدات آن دولت نیز پرداخت نشد. طلب صادرکنندگان تا به امروز باقی ماند و در نهایت پس از چهار سال از عمر دولت تدبیر و امید در دولت دوم شاهد تصمیمگیری مبنی بر پرداخت با اوراق خزانه اسلامی هستیم.
هرگونه پرداخت بدهی صادرکنندگان
جز پول نقد قابل قبول نیست
در همین رابطه رضی آقامیری عضو هیات نمایندگان و رییس سابق کمیسیون صادرات اتاق ایران در این باره گفت: به نظر میرسد، این موضوع مربوط به آن دسته از صادرکنندگانی است که از بابت جوایز صادراتی از دولت آقای احمدینژاد بستانکار بودند. در دولت دهم با وجود مصوبه مجلس برای پرداخت این جوایز صادراتی؛ دولت از پرداخت مطالبات صادرکنندگان سر باز میزد و پس از روی کار آمدن دولت آقای روحانی و در دوران وزارت آقای نعمتزاده هم از پرداخت این مطالبات خودداری شد؛ ظاهرا پیگیریهای صورت گرفته نتیجه داده و قرار بر این شده که این مطالبات پرداخت شود اما این پرداخت مربوط به مطالبات قبلی بوده و موضوع جدیدی نیست.
آقامیری در ادامه در مورد شکل پرداخت بدهی صادرکنندگان در قالب اسناد خزانه تصریح کرد: اصولا این بدهی یک بدهی نقدی است و طبق قانون، مشوق صادراتی باید نقدا پرداخت شود؛ در زمان دولت آقای احمدینژاد نیز یک بار دولت خلف وعده کرد و این مطالبات را به صورت سهام برخی کارخانهها به صادرکنندگان پرداخت کرد نکته اینجا بود که این سهامها در بازار معمولا زیانده بودند و صادرکنندگان نمیتوانستند تمام مطالبات خود را وصول کنند. وی پیشبینی کرد، اتفاق مشابهی در مورد تصمیم اخیر و اسناد خزانه نیز خواهد افتاد.
رضی آقامیری با تاکید بر اینکه دولت باید جریمه دیرکرد این مطالبات را نیز به صادرکنندگان بپردازد گفت: نزدیک به 6 سال از زمان پرداخت این بدهیها گذشته است، اما دولت بدون توجه به زیان صادرکنندگان از ناحیه دیرکرد وصول مطالبات، به علت رشد نرخ ارز بحث مالیات بر سود حاصل از افزایش قیمت ارز را مطرح میکند.
رییس کمیسیون صادرات اتاق ایران هر گونه پرداخت مطالبه به صادرکنندگان را جز وجه نقد قابل قبول ندانست.
این در حالی است که رییس سازمان توسعه تجارت اعلام کرده است: با دریافت اوراق خزانه، صادرکنندگان میتوانند یا صبر کنند که در سررسید آن را وصول کنند یا اینکه آن را در بازار سرمایه معامله نمایند، بنابراین این یک نوع تعهد از سوی دولت به صادرکنندگان است که آنها مطمئن باشند که بالاخره دولت متعهد به پرداخت طلب آنها خواهد بود. به گفته خسروتاج طلب صادرکنندگان متعلق به دوره سالهای ۸۰ و ۹۰ است که در آن ایام اعلام شده که جوایزی بابت صادرات به صادرکنندگان پرداخت میشود و دولت هم متعهد بوده که این مبالغ را بپردازد؛ اما این وعده محقق نشده است.
در سالهای بعد از 90 در مصوبات ذکر شد که به شرط تحقق درآمد، این معوقات پرداخت شود، اما اگر درآمدی نباشد، دولت قادر به پرداخت نخواهد بود. این نکته هم به صادرکنندگان اعلام شده است، بنابراین آنچه عمدتا مطالبات قانونی صادرکنندگان است، به دوره سالهای ۸۹ و ۹۰ برمیگردد که حتی اسناد تعدادی از آنها بررسی و تایید شده است. رییس سازمان توسعه تجارت اذعان داشت: تعهد قانونی برای دولت درباره پرداخت جوایز به صادرکنندگان وجود ندارد، چراکه از سال ۹۱ به بعد شرط تحقق درآمد برای پرداخت جوایز صادراتی در نظر گرفته شده است.
نیاز به یک بسته صادراتی
هرچند تصمیم دولت برای حل یک پرونده باز قدیمی شایان تقدیر است، اما مساله این است که چه برنامه جامعی برای حمایت از صادرات وجود دارد؟ از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید عملا صادرات در حال در جا زدن است و صرفا در مقاطعی کوتاه به یمن مساله قیمت مواد پتروشیمی و میعانات گازی شاهد بهبود نسبی در صادرات غیرنفتی بودهایم. نداشتن یک بسته صادراتی مشخص که دوره زمانی اجرای آن روشن باشد و تحت هر شرایطی به آن پایبند بمانیم یک نیاز ضروری است. احیای مساله جایزه صادراتی خود یک گزینه است که در سناریوهای مختلفی مانند اصلاح ضرایب حمایت، حمایت براساس ارزش افزوده و بستهبندی یا تفکیک میان کالاها صورت گیرد. از سوی دیگر بحث تفاوت میان صادرکنندگان کوچک و بزرگ نیز مطرح است. SMEها برای صادرات نیاز به کمک نقدی بیشتری دارند در حالی که مشکل صادرکنندگان بزرگ مساله کمکهای غیرنقدی است. حال باید دید وزارت صنعت، معدن و تجارت برای صادرات در دولت دوازدهم چه برنامهیی در دست دارد.